به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس، پویشی توسط یکی از کاربران در سامانه تعاملی فارس من ثبت شده است که امضاءکنندگان آن خواستار روشن شدن وضعیت حاج احمد متوسلیان شده و از ابهام موجود در این موضوع گلایه کردهاند. آنها تعجیل در به نتیجه رساندن این موضوع را هم اندازه تفحص پیکر گرانقدر شهدا مهم دانسته و خواهان روشن شدن سرنوشت این فرمانده بزرگ دفاع مقدس شدند.
۱۷ خرداد سال ۱۳۶۱، در خلال جنگ ایران و عراق، جلسه شورای عالی دفاع با حضور آیتالله خامنهای رئیسجمهور وقت، هاشمی رفسنجانی رئیس مجلس، میرحسین موسوی نخستوزیر، سیداحمد خمینی، تیمسار ظهیرنژاد رئیس ستاد ارتش، ناخدا افضلی فرمانده نیروی دریایی، احمد عزیزی جانشین وزیر امور خارجه، علی شمخانی قائممقام فرمانده کل سپاه و کمال خرازی سرپرست ستاد تبلیغات جنگ در محل مجلس شورای اسلامی برگزار شد. آنجا تصمیم گرفته شد که هیأتی بلندپایه متشکل از مسؤولان سیاسی و فرماندهان نظامی برای بررسی اوضاع به سوریه اعزام شوند.
این حضور در سوریه به تصمیماتی بازمیگردد که پس از آزادسازی خرمشهر از سوی شورای عالی دفاع اتخاذ شد. حدود ۲ هفته پس از آزادسازی خرمشهر، ارتش اسرائیل به بهانه ترور سفیرش در لندن از سوی یک عضو سابق گروه فلسطینی مستقر در لبنان، حملهای همهجانبه و گسترده به خاک این کشور ترتیب داد و سپس دمشق زیر آتش اسرائیل رفت. پس از آغاز این حملات بود که در ایران نیروهای انقلابی به حمایت از لبنان برخاسته و این تیم ایرانی به آن کشور رفتند.
موضوع آنقدر برای شورای عالی دفاع مهم بود که باعث شد، نفراتی که باید به سوریه میرفتند ۵ ساعت در همان محل جلسه منتظر شوند تا هواپیما برای سفر به سوریه آماده شود. علیاکبر ولایتی وزیر امور خارجه، سرهنگ محمد سلیمی وزیر دفاع، محسن رضایی فرمانده کل سپاه، سرهنگ علی صیادشیرازی فرمانده نیروی زمینی ارتش، علیاکبر محتشمیپور سفیر ایران در سوریه، محسن رفیقدوست مسؤول تدارکات سپاه، احمد متوسلیان فرمانده تیپ ۲۷، غلامعلی رشید و چند نفر دیگر از مسؤولان اطلاعات عملیات قرارگاه مرکزی کربلا، از جمله کسانی بودند که راهی دمشق شدند.
یک گروه از هیأت ایرانی در لبنان بودند و ۴۰ کیلومتر با بیروت فاصله داشتند که به یک پست «ایست بازرسی» میرسند. افراد مسلح به آنها ایست میدهند و سرنشینان را پیاده میکنند. به نظر میرسد آنها که «شبهنظامیان مارونی حزب کتائب» یا همان نیروهای «فالانژ» به رهبری «سمیر جعجع» بودند، در «ایست البرباره» منتظر رسیدن خودروی سفارت بودند. هر ۵ سرنشین خودروی سفارت، از سوی این نیروها به اسارت گرفته میشوند و ۲۴ ساعت بعد از این اقدام، فقط گارد لبنانی حفاظت سفارت ایران، آزاد شده و ۴ ایرانی دیگر در بند ماندند.
ثبتکننده این پویش در سامانه فارس من، که میتوانید آن را اینجا مطالعه کنید، نوشته است: باگذشت چندین سال از ربوده شدن حاج احمد متوسلیان و کاظم اخوان و دو دیپلمات ایرانی دیگر، هنوز عزم جدی برای تعیین سرنوشت و مشخص شدن این قضیه وجود نداشته و مبهم بودن آن طی سالیان گذشته بر ضعف دیپلماسی صحه گذاشته و نتیجه آن به نوعی آبروی نظام محسوب میشود. تعجیل در به نتیجه رساندن این مطالبه عمومی کمتر از تفحص شهدای گرانقدر نیست.
این کاربر فارس من گفت: سرنوشت ایشان خیلی مبهم است و بعد این همه سال به نظر میرسد هیچ عزم جدی برای پیدا کردن ایشان وجود ندارد. حتی اطلاعرسانی نمیشود که آیا ممکن است وضعیت حیات ایشان را پیگیری کرد یا نه. چند وقت پیش هم شایعه شد که ایشان شهید شدهاند، ولی باز هم اثبات نشد.
او افزود: این روزها با اینکه در حوزه سیاست خارجه خیلی قوی عمل میکنیم، باز هم در حوزه کشف و روشنگری حول وضعیت حاج احمد متوسلیان و نوع جنایتی که در حق ایشان شده، ضعف داریم. این ابهام بسیار آزاردهنده است.
این کاربر عقیده دارد ما برای به سرانجام رساندن این پرونده ناتوان نیستیم، پس به نظر میرسد دستهایی هستند که اجازه نمیدهند این پرونده به سرانجام برسد. او تأکید کرد: حاج احمد متوسلیان دارد به فراموشی سپرده میشود. نگذاریم این اتفاق رخ دهد.
منبع: فارس
انتهای پیام/ ۱۳۴