به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، «حسن اسلام پور کریمی» از آزادگان دوران دفاع مقدس است که بخشی از خاطرات خود را با زبان شیوا و روان از شرایط آن دوران روایت کرده. در ادامه بخشی از روایتهای او را میخوانید.
گاهی یک نفر، شش ماه اسهال داشت!
طبق کنوانسیون ژنو اسرا حقوقی دارند از جمله، اسرا باید بتوانند اسیر شدن خود را به آشنایان نزدیک و شعبه مرکزی ردیابی کمیته بینالمللی صلیب سرخ اطلاع دهند. از آن پس آنها باید بتوانند به طور منظم با آشنایان خود مکاتبه داشته و اقلام کمکی دریافت کرده و با روحانیون دین خود دیدار و ملاقات کنند. رژیم عراق این مسائل را در مورد ما رعایت نکرده بود و ما تا آخر مفقودالاثر بودیم و به هیچ وجه اقلام کمکی دریافت نمیکردیم. اما بعضی کارهایی را که ولو ناقص انجام میدادند باز هم بدک نبود و در زندگی محقرانه ما بی نهایت مؤثر بود.
خلاقیت در تولید ماست
از جمله با بُنهای ناچیزی که معادل ۱/۵ دینار برای هر نفر بود گاهی چند عدد قوطی شیرخشک میخریدیم. شیرخشک را با آب قاطی میکردیم و آن را با المنت دستساز داغ میکردیم و میخوردیم گاهی هم، چون ماست مجانی نمیدادند خرید آن هم تقربیا بقدری کم بود که نمیتوانستیم بخریم آمدیم با شیر خشک، ماست درست کردیم. اوّل با استفاده از المنتهای دست ساز، قاچاقی آب رو میجوشاندیم و شیرخشک رو داخلش حل میکردیم و صبر میکردیم تا ولرم بشه بعد یه دونه قرص ویتامین (ث) داخلش میانداختیم و سرشو میپوشونیدم و چون ظرف نداشتیم اینکار را تو لیوانهای رویی انجام میدادیم. این ماست رو هم برای مصرف خودمان و بیشتر برای درمان بیمارانی که مبتلا به اسهال میشدن استفاده میکردیم. با کمک خدا و تدبیر بچهها همین شیرخشکها و تبدیلشون به ماست سبب نجات جان خیلی از بچهها شد.
داروی اسارتی
داروی ما برای جلوگیری از مرگ و میر بچهها به علت اسهال، استفاده از ماست ساخته شده از شیرخشک و چای جوشانده با هیتر برقی و گاهی تفالۀ خشکشدۀ چای بود. هر روز آشپزها تفاله باقیمانده در ته دیگِ چای رو به یه آسایشگاه میدادن و تفاله زیر آفتاب خشک میشد و بعنوان داروی ضد اسهال مورد استفاده قرار میگرفت.
انتهای پیام/ 141