به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس، از بدو پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون التقاط یکی از مقولات چالش آفرین برای ماهیت حقیقی نظام جمهوری اسلامی بوده است. حفظ اندیشه ناب اسلامی در دوران مدرن و خصوصاً در دوگانه چپ و راست جهانی امر بسیار خطیری بوده است که امام از صدر انقلاب اسلامی تا پایان حیات به آن حساس بودند. برخی از چپگرایان یا راستگرایانِ صدر انقلاب بر این باور بودند که تفکر اسلامی باید روز آمد شود و برای این روزآمدی باید با عناصری از مارکسیسم یا لیبرالیسم چفت و بست شود؛ در غیر این صورت پاسخگوی نیازهای مدرن بشر امروزی نخواهد شد!
امام معتقد به پاکیزه بودن اندیشه دینی از هرگونه آلودگی بودند و معتقد بودند اجتهاد اسلامی و جامعیت اسلام قابلیت روزآمدی را در خود دارد و از اول انقلاب با التقاطیون درگیر شدند. البته باید بین التقاط با سکولاریسم تفاوت قائل شد در زمان حیات امام واژه سکولاریسم یا عرفیگرایی وارد ادبیات فکری سیاسی ایرانیان نشده بود و در بیان امام نیز این واژه یافت نمیشد، اما تأکید امام بر اسلام سیاسی به معنی اشراف ایشان بر سکولاریسم بود. مفهومی که امام به جای سکولاریسم استفاده میکردند عمدتاً طاغوت بود بدین معنا که هر حرکت نهضت و حکومت غیر الهی را طاغوت میدانستند و نوع آن برایشان موضوعیت نداشت. سکولاریسم به معنای نظام منتزع از دین یا عرفیگرایی است، التقاطیها معتقد به آشتی دادن دین با سوسیالیسم یا لیبرالیسم بودند و بر سازگاری آن با اسلام اصرار داشتند و برای آن مفهوم سازی میکردند.
به طور مثال چپهای سازمان مجاهدین خلق مفهوم «جامعه توحیدی بدون طبقه» را از امتزاج اسلام و مارکسیسم ساخته بودند چرا که هم مسلمان بودند و هم مارکسیسم را الگوی مبارزه با امپریالیسم میدانستند. برخی دیگر مفهوم لیبرال مسلمان را به کار میبردند. نهضت آزادی و برخی اعضای حزب کارگزاران سازندگی معتقد به قابلیت همسایه این دو هستند امام در مقابل این اندیشهها بر اسلام ناب تأکید کردند و شاخصهای آن را بارها برشمردند. امام هر نوع نظام غیر دینی را طاغوت و هر نوع اندیشه التقاطی را اسلام آمریکایی میدانستند. دوگانه اسلام ناب و اسلام آمریکایی به عنوان دو گفتمان رقیب در زمان امام آرایش گرفته بودند. امام در سال پایانی حیات خود که دیگر از التقاط چپ و لیبرالهای دولت موقت در سپهر سیاسی کشور خبری نبود به التقاط در درون اندیشه دینی ورود و تلاش کردند و انواع اسلامهای التقاطی را برشمارند. شاخص اصلی امام برای این اسلامها دو عنصر اساسی بود، اول اسلامی که خطری را متوجه جهانخواران نمیکند. دوم اسلامی که در خدمت جهانخواران است و سر بر آستان آنان میساید. امام اسلام زندگی و اسلام مبارزه را دو رکن اصلی اسلام ناب محمدی یا اسلام سیاسی میدانستند و نقطه مقابل آن را به تصویر میکشیدند.
شما بخشی از این کتاب را مطالعه کردید
منبع: فارس
انتهای پیام/ ۱۳۴