گروه سایر رسانههای دفاعپرس - جعفر علیاننژادی کارشناس حوزه سیاسی؛ یکی از برداشتهای صحیحی که میتوان از فلسفه الحادی اسپینوزا وام گرفت، آن است که «نااُمیدی، سوژههای منقاد (تسلیم) تولید میکند.»
میشود اینگونه تفسیر کرد که قدرت مادی از طریق پمپاژ «غم»، سوژهها را مطیع و فرمانبردار نگاه میدارد. به بیان دیگر اصل متأثرکنندگی انسانها (غمگینسازی)، پایه اعمال سلطه است.
پرواضح است، خروجی مأیوسسازی و ناامیدکردن انسانها، حس غمگینی و متأثرشدگی است. یأسآفرینی البته همیشه به صورت مستقیم و عریان رخ نمینماید بلکه گاهی شکل امید واهی به خود میگیرد. پر پیداست سوژههای امیدوار، انسانهای آزاد، فعال، شاد و اهل حرکت هستند.
برای تبدیل کردن انسانهای امیدوار به سوژههای منقاد، گفتار مأیوسانه صرف، کارگر نمیافتد. در اینجاست که امید واهی، پاگیر افراد پرامید میشود. گفتمان سلطه، از طریق همین اصل متأثرکنندگی و غمگینسازی، سوژههای خود را ساخته و پرداخته میکند. چرا میگوییم سلطه، چون خروجی اعمال قدرت او تبدیل انسانهای امیدوار و آزاد به افرادی آرزواندیش و مقلد است.
گفتمان سلطه تنها به معنای نظام سلطه یا جریان سلطه نیست. آنها تعین بیرونی و خارجی این گفتمان هستند، منظور «روابط سلطه» است که در درون همه اجتماعات داخلی امکان بروز و ظهور مییابد.
بر اساس این برداشت، روابط سلطه حتی بین دو انسان متأثرکننده و تأثرپذیرنده امکان برقراری دارد. هرکس که بذر ناامیدی را در دل دیگری بکارد، ناخواسته آن فرد را تبدیل به سوژهای غیرآزاد و تسلیم شرایط و وضع موجود کرده است. از این نظر گسترش ناامیدی، بسترساز سلطه بیرونی یا همان جریان سلطه است.
نسخه بدیل روابط سلطه در یک جامعه، وجود رابطهای است که در آن دو طرف همزمان روی یکدیگر تأثیرگذاری متقابل ولو با شدت و ضعف داشته باشند، نوعی همجوشی و پیوند شکل بگیرد. حس همافقی و همردیفی وجود داشته باشد. در این روابط، امید جریان مییابد، حرکت خلق میشود و ایمان به راه شکل میگیرد؛ بنابراین ضامن رهایی از روابط سلطه، مقابله با گفتار و گفتمان یأس است. سوژههای آزاد نیاز به امیدواری دارند، امیدواری فضا و محیط آزادی را بازتولید میکند و متقابلاً محیط یا کشور آزاد، امیدواری را.
هر انسان امیدواری که کشوری آزاد میخواهد، باید مروج امید و ایمان به راه باشد. ناامیدی روابط سلطه را مستقر میسازد، همانطور که امیدواری روابط اجتماعی (ولایی) را.
منبع: تسنیم
انتهای پیام/ ۱۳۴