گروه سایر رسانههای دفاعپرس - آزاده محمودیان؛ ۱. حسینیه معلی در نگاه اول یک «تلنتشو» است. تلنتشویی که نسبت به سایر برنامههای این چنینی، مثل عصر جدید، چندان رنگ و لعابی هم ندارد. «تلنتشو»ها برنامههایی هستند با هدف استعدادیابی، برخاسته از «ذات تفکر لیبرال»؛ که «رقابت» در آن حرف اول را میزند؛ نمایش قدرت، با هدف رقابت، به قصد کسب منفعت شخصی، از مسیر حذف رقیب.
اما حسینیه معلی این ویژگی لیبرالیستی تلنتشو را در هم شکسته است؛ نمایش قدرت را در دایرةالمعارف حسین (علیهالسلام) معنی کرده و عنصر «عشق و ارادت» را به جای رقابت نشانده است. این برنامه برنده و بازنده ندارد، اما هر بار، آن که ارداتمندانهتر و عاشقانهتر ظاهر میشود، گوی سبقت را از دیگران میرباید و بهجای منفعت شخصی، دلهای بیشتری را با نوای حسینی خود همراه میکند؛ و این یعنی استفاده از شیوههای آزمونشده و اثرگذار تبلیغ، اگرچه از نوع غربیاش؛ بالاخره بر کسی پوشیده نیست که «در این قضیه (بهرهمندی از شیوههای تبلیغ نو) غربیها از ما جلویند؛ شیوههای نوبهنو، شیوههای اثربخش برای پیامها دارند؛ و ما در این زمینهها عقبیم».
۲. از مهمترین وظایف رسانه ملی حفظ میراث دینی و فرهنگی است؛ که این مهم از طریق نمایش مراسم آیینی و آگاهیبخشی در خصوص این آیینها و سنتهای عزاداری و مداحی بومی مناطق و اقوام گوناگون ایرانی میسر میشود. در ایام محرم، اجرای هنرمندانه مراسم متنوعی که همگی ویژه ایام محرماند، توسط هیئات حسینی، آنهم در قالب یک برنامه سریالی تلویزیونی را علاوه بر توجه به ویژگی زمانمندی آیینها، گامی رو بهجلو در تحقق این وظیفه رسانه ملی میدانیم. این امر بهویژه در شرایط فعلی جامعه، نوعی بهرخ کشیدن یکدلی اقوام و حتی مذاهب زیر لوای حسین، و نمایش وحدت در عین کثرت روح اقوام ایرانی است.
۳. این برنامه بهقدر رشحهای یادآور تفکر سیدمرتضی آوینی است، آنجا که گفته است این روح هنرمند خودساخته است که میتواند بر فناوریهای رسانه، سیطره یابد و ذات آن را چنان منقلب کند که به خدمت دین درآید. آوینی قایل به تعامل میان هنر و فناوری است و او خود این دانایی را در آثارش به دارایی مبدل کرده و به ورطه عمل کشانده است. هیئتهایی که از جایجای ایران، در حسینیه معلی حاضر میشوند چنان با جان و دل، و خالصانه و ارادتمندانه هنر خود را به پیشگاه عزاداران حسینی تقدیم میکنند که «قاب تلویزیون» را برای لحظاتی، در خانه هر ایرانی به «حسینیه» مبدل مینمایند.
اگرچه حسینیه معلی برای وصول به جان کلام آوینی راه بسیاری دارد، اما نمیتوان از تلاشی که برای تحقق این حقیقت ولو به اندازه بضاعت اندک خود کرده است چشم فرو بست. این تلاش به ویژه در خیل تولیدات مقلدانه رسانه ملی که با صرف هزینههای کلان، کمترین دغدغهای برای انتقال مفاهیم دینی ندارند، بیشتر به چشم میرسد.
۴. البته نباید از اهمیت وجه فناورانه تولید رسانهای، و تأثیر آن بر اعتلای سطح کیفی برنامه و سطح کمی مخاطبان آن غفلت کرد. جا داشت این محتوای بکر در فضایی و با فناوریهایی در خور ظرفیتهای بیانتهای اقوام ایرانی در خلاقیت، هنرمندی و عشقِ به عینیتدرآمده در مراسم عزاداری سالار شهیدان تهیه میشد. برای پی بردن به کنه این مطلب فقط تصور کنید که حسینیه معلی در استدیویی با ابعاد و تجهیزات عصر جدید ساخته و پرداخته میشد، آن وقت چهبسا مراسم نخلگردانی و طبالی هم در این برنامه دور از تصور نمینمود و بسیاری از انتقادات ناثواب و تنگنظرانه را به جان نمیخرید.
باید اذعان داشت ظرفیتهای مردمی اقوام ایرانی در مراسم مذهبی و آیینی بسیار فراتر از زاد و برگ و امکانات حسینیهمعلی است و تقلیل آن به این سطح، از نوعی کمسلیقگی یا دریغ مسئولین حکایت میکند. البته حضور مداحانی که غالب آنها نماینده مداحان تراز انقلاب هستند در کنار حضور خالصانه هیئتها بخشی از این کمسلیقگیها را جبران نموده است.
منبع: فارس
انتهای پیام/ ۱۳۴