به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس، دبیر و اعضای شورای سیاستگذاری سی و نهمین جشنواره موسیقی فجر به تازگی با حکمی از سوی محمود سالاری (معاون امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و رییس شورای سیاستگذاری سیونهمین جشنواره موسیقی فجر) معرفی شدند. در همین راستا، شاهین فرهت، سیدمحمد میرزمانی، هادی آرزم، محمدعلی مرآتی به عنوان اعضای شورای سیاستگذاری و رضا مهدوی به عنوان دبیر این دوره تعیین شدهاند و بلافاصله روبروی خبرنگاران نشستند تا درباره جشنواره سی و نهم به سوالات پاسخ دهند.
در ادامه مشروح این میزگرد را میخوانید:
گاهی تصمیمگیریها از عهده ما خارج است
آقای مهدوی! شما فردی هستید که همیشه در عرصه موسیقی منتقد بوده است و از طرفی ارتباط خوبی هم با هنرمندان موسیقی دارد؛ این امر موجب این انتظار میشود که فضای امسال جشنواره متفاوتتر باشد. روند برگزاری جشنواره در همه این سالها اصولا یا چهرهمحور بوده است یا دانشگاهی و جوانمحور؛ حال سوال اینجا است که دیدگاه شما برای برگزاری این جشنواره چیست؟
جشنواره موسیقی فجر ۳۸ دوره را با فراز و فرودهایی طی کرده و مقاطع مختلفی داشته است که هر یک در جای خود و یک نگاه کلی قابل دفاع بوده است. حال بخشی از این جشنواره مربوط به نگاه دبیران و بخشی دیگر به نگاه حاکمیتی بوده است؛ چرا که همیشه از دو منظر تلقی شده؛ یکی جشن انقلاب اسلامی و دیگری نگاه کلان برای موسیقیدانها است که در این رویداد حضور پیدا کنند و بتوانند به نوعی عرض اندام یک سال گذشته را برای سال بعد تأمین و اعتباربخشی کنند و مدیران را ملزم کنند به آنچه که سال گذشته اعم از کنسرتها و رویدادهایی برای موسیقی رخ داده است در این جشنواره پالایش و چراغ راه سال بعد شود.
این دو موضوع را نباید از نظر دور داشت و هر دبیری با هر شاکله فکری بخواهد در این جشنواره کار کند، تنها میتواند در بخشهایی با نظر و مشاوران خود و شورای سیاستگذاری دخالت داشته باشد و عموما در دیگر امور مشابه نظارتی نمیتوانند دخالت خاصی داشته و تغییر رویهای ایجاد کنند؛ چرا که ریزهکاریهایی وجود دارد و اعتقادی هست که اهل هنر را نباید به آن مشغول بدارند.
با حمایت اعضای شورای سیاستگذاری خبرهای که انتخاب شدهاند، مشاورانی که بازوی فکری دبیر هستند و در درجه سوم مشاورانی که در شوراهای انتخاب و داوری هستند، به دنبال مسیری تازهتر میگردیم تا حداقل ۲۰ درصد نسبت به سالهای گذشته در راستای آیین نامه اجراهایی نو رقم زده شود؛ اتفاقاتی مانند افزایش بخشهای جوایز، ارج نهادن بیشتر به بخش بانوان، تجلیل استادان، پرداختن به پایاننامهها و مقالات معتبر در پهنه فن ّ ِموسیقایی و موضوعمحوری که البته موضوع آن هنوز مشخص نیست.
به هر حال باید توجه داشت که نمیتوان به یکباره همه چیز را تغییر داد. بخشی از تجربیات مدیریتی، آموزشی و اجرایی بنده در جای مناسب و کلان جشنواره لحاظ خواهد شد.
درست است که بخشی از اهالی موسیقی لطف و محبت و اعتماد به بنده دارند، ولی شرایط جامعه، موسیقی، مطالبات جوانان و کلیت جامعه موسیقیدان متقدّم را در نظر خواهیم گرفت. مثلا در عرصه موسیقی پاپ شخصیتهای مهم و معتبری داریم که در نیمه دوم دهه ۷۰ به صورت جدی وارد شدند و موسیقی پاپ بعد از انقلاب با هویت ایرانی را رقم زدند که نمیتوان آنها را نادیده گرفت و سالهاست در جشنواره جایی ندارند و خوب است که به هر شکل حضورشان را در جشنواره امسال داشته باشیم.
باید بتوان از موسیقی پاپ سالم با هویت ایرانی در کنار دیگر گونههای ارزشمند موسیقی داخل و خارج گوشهای مردم را التیام بخشی کرد و در انعکاس بیرونی در جهت توسعه کلان موسیقی ملی ایران هم بهره برداری کنیم. البته که قرار است کلیت گونههای مختلف موسیقی در این دوره از جشنواره بینالمللی فجر در قالب موسیقی ایران نگاه شود.
اینکه میگویم بینالمللی چراکه از امسال بنا دارم جشنواره به همین صورت برگزار شود. در آییننامه نیز چنین آمده است. اعتقاد دارم چه یک گروه چه ۱۰ گروه از کشورهای مختلف دنیا به جشنواره دعوت شود، جشنواره اعتبار بینالمللی دارد.
هر دوره از جشنواره باید تم متفاوتی داشته باشد
در ادامه شاید بهتر باشد که گفتگو را با آقای فرهت ادامه دهیم که قبلا هم تجربه دو دور دبیری جشنواره را داشتهاند. سوال این است که با توجه به تجربیاتی که تا به حال در جشنوارههای داخلی و خارجی داشتهاید، چه تغییراتی باید در جشنواره حاصل شود؟
امر مهم، اجرا و صوت موسیقی است. بارها گفتهام این جشنواره فرصتی است که بتوان انواع مختلف موسیقی را اجرا کرد. مثلا آثار آهنگسازان ایرانی را اجرا کنیم، ولی با وجود اینکه همیشه پیشنهاد این امر را دادهام، خیلی عملی نشده است.
موضوع مهم دیگر، بینالمللی بودن جشنواره موسیقی فجر است. این خودش سبب میشود که شنوندگان با دنیای موسیقی کشورهای دیگر آشنا شوند. میدانیم که موسیقی حرف نیست، باید اجرا شود. حال اگر قرار باشد که امسال از هنرمندان خارجی هم دعوت شود، چرا به سراغ هنرمندان موسیقی آمریکای لاتین که ارتباط خوبی هم با آنها داریم، نرویم؟ من خودم گردآورنده انواع موسیقی کشورهای این منطقه بودهام و میدانم که موسیقی خیلی خوبی دارند که برای مخاطب ما جذاب است و حاضر هستم در این زمینه کمک کنم.
هر جشنواره باید تم متفاوتی داشته باشد. این جشنوارهای است که ما میتوانیم در آن موسیقی اجرا کنیم. مدام فکر نکنیم که موسیقی ایران عقب مانده و بگوییم فردی در موسیقی نواحی آخرین نفری است که فلان ساز را میزند و پس از مرگ او دیگر کسی نخواهد بود. به نظرم باید از گروهها دعوت کنیم تا موسیقی اجرا شود. موسیقی باید در دسترس مردم قرار داده شود. مردم ما موسیقی گوش نمیکنند. موسیقیدانهای ما هم موسیقی گوش نمیکنند و رپرتوار موسیقی ایرانی را نمیشناسند. باید تلاش شود موسیقی به گوش مردم برسد.
به قدر کافی برای برگزاری جشنواره تجربه داریم، انواع تمها و موسیقیها را اجرا کردهایم؛ تنها باید موسیقی را دسترس مردم قرار داد.
همچنین باید از استعدادهای موسیقی دعوت کنیم. امروزه به جای خلاقیت، تکنیک موسیقی مدنظر است و کودکانی هستند که آثار مشهور کلاسیک را به خوبی مینوازند. حضور این افراد در جشنواره میتواند دارای جذابیت باشد.
گاهی دبیر جشنواره خیلی دیر مشخص میشود
آقای فرهت به تم جشنواره اشاره کردید و عقیده دارید که هر دوره باید تم متفاوتی داشته باشد. ولی شاید اگر تم هر دوره از جشنواره پس از پایان دوره قبلی به صورت عمومی اعلام شود و مخاطبان بدانند با چه رو به رو خواهند بود، توجهشان به جشنواره بیشتر جلب شود؛ اما خیلی وقتها همه چیز دقیقه نودی است!
بله؛ باید همینگونه باشد. زمانی در اختتامیه هر جشنواره، دبیر دوره بعدی معرفی میشد و فرصت کافی برای تصمیمگیری وجود داشت، اما گاهی نیز این انتخاب خیلی دیر مشخص و اعلام میشود و دیگر فرصتی برای تصمیمگیری دبیر باقی نمیماند.
چنین رویدادی برنامهریزی میخواهد و اگر رخ دهد، نه تنها به اجرای موسیقی کمک میکند؛ بلکه بر دید مردم هم اثر دارد، اما نباید انتظار داشت آقای مهدوی که تازه انتخاب شده به سرعت برای همه چیز برنامهریزی کند؛ زیرا چنین امری به برنامهریزی طولانی مدت نیاز دارد. ولی به هر حال آن تمی که در نظر گرفته میشود، بسته به سلیقه دبیر است.
هدف برقراری ارتباط بین جشنوارههای موسیقی است
از آنجایی که حرف از موسیقی نواحی شد، ادامه صحبت را با آقای محمدعلی مرآتی خواهیم داشت. در سالهای گذشته بخشی از جشنواره را در شهرستانها هم داشتهایم، اما از طرفی همیشه این اظهار نظر بوده که از موسیقی نواحی هر استان در همان جا یا نهایتا تهران استقبال میشود؛ امسال رویکرد پرداختن به موسیقی نواحی چگونه خواهد بود؟
زمانی که اهداف را در موسیقی نواحی، دیده شدن استعدادها، رابطه بین نسل جوان و پیشکسوتها، تسلسل و ژنراسیون موسیقایی و ارتقا سطح شنیداری مخاطب در نظر میگیریم، ولی همه چیز را به یک استان محدود میکنیم، حتی اگر ۱۰۰ درصد مردم آنجا هم در جشنواره باشند، در بحث کلان کشور اثر خاصی نخواهد داشت.
حال در جشنواره موسیقی نواحی طی یک ساز و کار با هماهنگی وزارت کشور، از ظرفیت استانهای مختلف برای جشنواره استفاده کردیم که از سمت مردم هم استقبال شد. اگر در این رویداد هم بتوانیم از ظرفیت استانها استفاده و در برگزاری جشنواره به آنها اعتماد کنیم و استانداردها را پیاده کنیم، اتفاق خوب دیگری رخ میدهد.
جشنواره موسیقی نواحی قبلا یک رویداد کلیشهای بود که کمتر از ۱۰۰ هنرمند دعوت میشدند، ولی امسال نزدیک به ۷۰۰ نوازنده جوان و پیشکسوت را داشتیم که دیده شدند؛ اکنون هم قصد داریم جشنواره موسیقی نواحی را دو مرحلهای کنیم و مرکز را برای ارتباط بینالمللی موسیقی نواحی، ارتباط با کارگردانهای سینمایی و آهنگسازها مدنظر قرار دهیم تا بدین گونه به پدیدههایی که دیده نمیشوند، توجه شود.
در جشنواره فجر هم با حضور آقای مهدوی به گمانم میتوان یک طرح هماهنگی را داشته باشیم که جشنوارههای موسیقی فجر، نواحی و جوان در ارتباط با یک دیگر فعالیت کنند.
در حال حاضر استانهای مختلف هر کدام جشنوارههایی را بدون تم و هدف برگزار میکنند، ولی سعی بر این است که همه اینها در یک مسیر مشخص حرکت کنند.
نباید از بُعد انقلابی جشنواره غافل شویم
آقای آرزم! دلیل انتخاب این اعضای شورای سیاستگذاری که قرار است هر کدام از یک زاویه به جشنواره نگاه کنند، چیست؟ قرار است به چه بخشهایی بیشتر توجه شود؟
زمانی که از جشنواره موسیقی فجر حرف میزنیم و اسمی از انقلاب اسلامی میآید باید محتوای آن با این موضوع مرتبط باشد که قبلا کمتر به آن توجه شده است. همچنین، وقتی میگوییم جشنوارهی چهرهمحور، دانشگاهی، مردمی و یا با هر تمی دیگر، بحث انقلاب باید در تم آن مستتر باشد و موضوعات مرتبط با انقلاب اسلامی را باید برجستهتر کرد. باید به موسیقی قومی و ملی کشور پرداخته شود، ولی باید به هنرمندان گفته شود که هدف از حضور آنها چیست و حتما کاری که ارائه میدهند با موضوع انقلاب اسلامی قرابت داشته باشد.
همچنین از گروههای خارجی دعوت شود که با ما همسو باشند و منافاتی با تفکرات انقلابی جامعه ما نداشته باشند. چنین گروههای موسیقی اتفاقا در کشورهای مسلمان اطراف کم نیستند و جذابیت بیشتری هم دارند.
لازم است شرایطی پیش بیاید که از آن آهنگسازانی که دلشکسته شدهاند و دیگر کار نمیکنند، ولی زمانی بسیار موثر بودهاند، دعوت کنیم. مثلا افرادی مانند حسین علیزاده یا هوشنگ کامکار که آثار آنها در هر نقطه از جهان اجرا شود، جذاب خواهد بود. البته که شرایط دشوار است و دشمن بیکار نیست. هرچند که امیدوارم به مرور در این جشنواره در حوزه سرود هم به آن حدی برسیم که آن ضعفی که داریم برطرف شود.
استعدادها را فراموش نکنیم
بهتر است که از صحبتهای آقای میرزمانی هم که سالها تجربه کارهای اجرایی در موسیقی دارند، استفاده کنیم. شما جشنوارههای زیادی را دیدهاید و در زمان مدیریت شما رونق جشنوارهها را داشتیم. نگاه شما برای جشنواره امسال چیست؟
متاسفانه در تمام جشنوارهها برگزیدگان بعد از اتمام رویداد فراموش میشوند و پیدا کردن راه حلی برای آن همیشه دغدغه بوده است. حال آقای سالاری طی جلسهای پیشنهاد دادهاند، شرایطی به وجود بیاید که وقتی قصد اعزام گروههای موسیقی به خارج از کشور را داریم، از برگزیدگان جشنوارهها انتخاب کنیم که اگر عملی شود تحول بزرگی خواهد بود. نکته دیگر این است که به مولف در آثار موسیقی توجه بیشتری شود و جایزه ویژهای برای بخش آهنگسازی در نظر گرفته شود که قرار است به نتیجه برسد.
به نظرم تمام جشنوارهها سه رکن دارند؛ رقابت که باید بیشتر به آن توجه کرد، معرفی آثار و چهرههای جدید و بخش جشن جشنواره.
دهه فجر به لحاظ برگزاری جشنوارههای فرهنگی حائز اهمیت است که در شوراهای سیاستگذاری بیشتر به اهداف کلان فکر میشود و حتی تعداد جلسات شورای سیاستگذاری در بسیاری از جشنوارههای فجر خیلی کم بود. ولی این دوره آقای مهدوی به ما انگیزه داد که بیشتر مشارکت داشته باشیم و کار از فرم فرمایشی خارج شود.
جشنواره موسیقی فجر تفاوت زیادی با جشنواره فیلم فجر دارد که علت اصلی آن به بودجه بازمیگردد. زمانی که دبیری حاضر به کار در جشنواره میشود، باید به لحاظ مالی خاطر جمع باشد که بتواند برنامهریزی داشته باشد در غیر این صورت محدودیت انتخاب خواهد داشت.
باید سرود را جدیتر گرفت / ایران پیش از اسلام هم سرود داشت
آقای مهدوی به بحث محدودیت مالی جشنواره اشاره شد؛ در جشنواره موسیقی فجر نیز مانند بسیاری دیگر از رویدادها، نیروهای غیرضروری زیادی فعالیت میکنند که میتوان از دستمزدی که قرار است برایشان تعریف شود، در فرصتهای بهتر استفاده کرد. چقدر قصد دارید پالایشی در نیروهایی که نیازی به حضور آنها نیست، توجه داشته باشید؟
قطعا یکی از موارد مورد بررسی، آسیبشناسی ۳۸ دوره قبل است. یک آسیبشناسی کمّی تا کیفی از بررسی نیروهای برگزارکننده جشنواره گرفته تا دیگر مباحث که به بیشتر به اجراها و امور اجرایی برمیگردد.
نظر شما درباره بخش سرود چیست؟
به عنوان یک منتقد و مربی سرود و کسی که سرفصلهای آموزش سرود در دانشگاه فرهنگیان را فراهمسازی کرد تا به عنوان واحد درسی برای دانشجوـ معلمان کل کشور اجرایی شود، میگویم که در دهه ۶۰ علیرغم محدودیتهای موسیقی، جشنواره موسیقی فجر تحت عنوان جشنواره سرود و آهنگهای انقلابی که در دو یا سه سالن و به صورت محدود و یا در قالب اجراهای خیابانی برگزار میشد، در نوع خودش درست و باشکوه بود.
خط مشی موسیقی در کشور با نگاه انقلابی هم راستا شده بود و نشان میداد که افق آینده موسیقی مبتنی بر نگاه انقلاب است و آن مضامین، نغمهها و ضربآهنگهای انواع مختلف موسیقی میتواند در این جشنواره تجلی پیدا کند به شرط اینکه با اهداف عالیه سازگاری داشته باشد.
یکی از نکات مهم جشنواره در دهه ۶۰ بخش سرود بود. سرود خواستگاهش در ایران فرهنگی بیش از ۳ هزار سال است. ما پیش از اینکه به اسلام روی آوریم، سرودهای دینی، ملی، آیینی داشتیم که از زمان کلنل علی نقی وزیری به صورت مَدرَسی وارد مدارس ایران میشود و چقدر هم موفق بود. متأسفانه رضاشاه او را عزل و سرگرد مینباشیان را استخدام میکند که با موسیقی ایرانی و شخص وزیری عناد داشته است. به همین جهت ساز تار را که ساز استاد علینقی وزیری بود از هنرستان حذف میکند، سرود را تعطیل میکند و مبانی موسیقی فرنگی را جایگزین میکند که البته به لحاظ آموزشی مشکلی نداشته فقط به موسیقی ایرانی بیاعتنایی میشود.
اینکه صفر و صد باشیم، درست نیست. همیشه در کارهایم نگاه بینابینی و جذب حداکثری داشته و دارم.
سال گذشته سرود در جشنواره مجدد رسمیت پیدا کرد که امسال باید آن را جدیتر بگیریم و یک بخش مسابقه هم برای آن در نظر بگیریم.
نگاهمان به سمت موسیقی خیابانی هم معطوف است
آقای مهدوی! آیا بهتر نیست جشنوارهای که برای مردم و با بودجه دولتی برگزار میشود، از حالت سالنی بودن کمی خارج شود و اجازه داده شود مردم به صورت رایگان حداقل در بخش موسیقی نواحی یا سرود هم از آن بهره ببرند؟
بله در تئاتر این توفیق بیشتر بوده که اجراهای خیابانی باشد و مردم هم استقبال کردند. ما موسیقی خیابانی را در حال حاضر داریم که در زیرگذرهای مترو یا خیابانها و یا مقابل تالارها اجرا میکنند. بارها از شهرداری درخواست کردهام که این نوازندهها که از هنرستانهای موسیقی یا فارغالتحصیلان دانشگاهی موسیقی و یا خودجوش با توان بالا هستند را شناسایی و شناسنامهدار کنند. چرا که اتفاقا اجراهای خیلی خوبی هم دارند که به هر شکل و هر نیت به خیابانها میآیند و منبع درآمدی است و هم در اخلاق و رفتار و خاطره آفرینی مردم و مردمیتر کردن موسیقی و البته در تصحیح مبلمان شهری موثر است.
به هر حال دنبال این هستیم که به اجراهای خیابانی هم برسیم، اما باید در نظر بگیریم که هر موسیقی قابلیت اجرای خیابانی ندارد؛ عمدتا صدای ضعیفتری دارند و نیازمند سیستم صوتی قوی هستند. ولی باید آن نوع موسیقی که این امکان برایش فراهم است را بین مردم بیاوریم. جشنواره موسیقی فجر برای مردم است و اتفاقا نباید بلیت بخرند؛ هرچند که بیش از ۵۰ درصد افرادی هم که میآیند، بلیت نمیخرند و دعوت شدهاند.
این بودجهها نه در شأن موسیقی است و نه در شأن هنر انقلاب. زمانی هم که وضع به این صورت است، چارهای جز فروش بلیت باقی نمیماند تا اینگونه بخشی از هزینهها تأمین شود. اگر بودجه جشنواره به دو برابر جهش پیدا کند، در جذب هنرمندان داخلی و مهمانهای خارجی میتوان بزرگان موسیقی جهان را دعوت کرد. در غیر این صورت توانایی مالی برای حضور یک هنرمند شناخته شده خارجی که حضور یک روزه او در ایران دو میلیارد هزینه دارد، معطوف خواهد شد.
نباید از اعتراض و انتقاد ترسید. انتقاد سازنده باعث میشود تا مدیران و مسئولان و دبیران بهتر مسیریابی کنند و به پیشرفت و توسعه موسیقی نزدیکتر شوند، اما اگر بودجه کافی نباشد، ما هم مثل دورههای گذشته از بیشتر ایدههای راهگشای خود مجبور به گذر هستیم.
باید ناز پیشکسوتها را کشید
آقای مهدوی برنامه شما برای حضور پیشکسوتها و چهرهها چیست؟
ما حکم ناز و نیاز برای پیشکسوتان هستیم. باید نازکشی و تجلیل کنیم و برنامهریزی مناسب برای درمان و معیشت بهتر آنها داشته باشیم. اتاق فکر خوبی داریم. هنرمندان خوبی قول حضور در جشنواره را دادهاند، اما اینکه چگونه در جذب هنرمندان مطرح موفق باشیم، به چگونگی رفتار سازمانی برمیگردد، از کارمندی که پشت میز نشسته و رفتارش با هنرمند گرفته تا پیامی که وزیر خطاب به جشنواره منتشر میکند. الآن همه یکپارچه شدهایم و چنین توان و پشتوانهای وجود دارد.
سوال دیگر از شما اینکه برنامه برای بخش پاپ چیست؟
چه بخواهیم و چه نخواهیم شرایط موسیقی پاپ بعد از انقلاب متفاوت شده است. امیدوارم سال آینده به جشنواره اختصاصی پاپ برسیم که خروجی آن را به جشنواره فجر بیاوریم. امید دارم امسال بتوانیم بخش پاپ را دو قسمت کنیم؛ حضور متقدمین دهه ۶۰ و ۷۰ و گروههای جوان دهه ۸۰ و ۹۰ هر کدام در سالنی متفاوت از برنامههایمان است.
لزوم برگزاری جشنواره موسیقی فجر چیست؟
آقای مهدوی! برخی میگویند که برگزاری جشنواره موسیقی فجر ضرورتی ندارد و بهتر است با چیز دیگری جایگزین شود و یا برگزار نشود. نظر شما چیست؟
عافیت موسیقی و موسیقیدانها در این است که در این رویداد و رخداد مهم موسیقی کشور حضور پیدا کنند که هر ساله شرایط موسیقی در کشور برای گونههای مختلف از دانشگاهی گرفته تا آنها که در سفرهخانهها مینوازند، سخت نشود و بتوانند سالهای بعد راحتتر موسیقی اجرا کنند و از این طریق اعتمادسازی دوطرفه بیشتری را هر ساله شاهد باشیم.
در حال حاضر فعالان پاپ کنسرت خود را برگزار میکنند و این هنرمندان نواحی و دستگاهی و کلاسیک غربی و موسیقی ملی ایرانی هستند که فرصت کمتری برای اجرا دارند. امیدوارم به جشنواره امسال بیایند و به ماهیت و موجودیت خود و ادامه راه خود بیشتر بیندیشند که هم جشنواره و هم موسیقی را حمایت کنند.
آقای مرآتی! به نظر شما آوردن موسیقی به خیابانها در جشنوارهها ممکن است؟
یک بخش مهم این امر مخاطبشناسی است و تمیز دادن و تشخیص سلیقه مخاطب است که کار سختی است. ولی شاید یک راه آن پیدا کردن قرابتهای موسیقایی موسیقی نواحی با آن چیزی است که جوانها گوش میدهند. همچنین یافتن قرابت موسیقی نواحی با موسیقی کشورهای حاشیه خلیج فارس است که برای مخاطب بسیار جذاب است. اگر هم بخواهیم موسیقی نواحی را به خیابان ببریم، باید توجه داشته باشیم که مثلا برخی از موسیقیها اصلا در خیابان اجرا میشود، برخی وسعت صدایی سازشان مناسب خیابان نیست و برخی هم همراه با آداب و رسوم خاصی هستند که حتی به سالن هم آنها را نمیبریم؛ زیرا حالتی تصنعی پیدا میکند.
آقای مهدوی! آیا تم خاصی برای جشنواره در نظر دارید؟
شاید بتوانیم «جاده ابریشم» را برای بخش بینالملل در نظر بگیریم البته اگر فرصت و توان مالی را داشته باشیم و هم بتوانیم سبک زندگی ایرانی یعنی خانواده محوری را در نظر بگیریم.
نظرتان درباره نحوه حضور خبرنگاران در جشنواره چیست؟
مسئله این است که حضور خبرنگاران همیشه به بررسی مسائل کیفی ختم نمیشود و به حواشی پرداخته میشود. گاهی هم یک خبرنگار چیزی مینویسد و بقیه هم کپی میکنند. شاید اگر هر رسانه پرداختن به بخش متفاوتی از یک جشنواره را برعهده بگیرد، موثرتر باشد. حضور خبرنگاران از رسانههای مختلف همیشه تاثیر گذار بوده و آنجا که منصفانه به انعکاس رویدادها بدرستی پرداختهاند باعث رشد و ارتقاء در زمینههای گوناگون ارایه جشنوارهها موثر واقع شدهاند. فقط بحث بر سر چگونگی حضور است مانند آخرین جشنواره موسیقی نواحی که متفاوت از گذشته بود.
چقدر میتوانیم انتظار داشته باشیم که شما از جایگاه منتقد بودن خود خارج نشوید؟
من سر مواضع خودم هستم و همچنان به دنبال یک دبیرخانه دائمی برای این جشنواره هستم. تمام سعی و کوشش خود را خواهم کرد هر آنچه را که در ادوار گذشته منتقد بودهام را در مسیر خیر و صلاح موسیقی بکشانم و در این مسئولیت خطیر به نفع جایگاه شریف موسیقی و موسیقیدان ایرانی به کمک همراهان و همفکرانم تلاش کنم. یادمان نرود نقدها را منتقدان از زوایای گوناگون وارد میکنند، ولی ضمانت اجرایی بر آن نخواهد بود؛ چرا که همیشه موانعی وجود دارد که بین ایدهآلگرایی تا واقعیتهای موجود فاصله میاندازد. ایمان واثق دارم تحلیل و بررسی کارشناسانه و در پارهای از موارد پرداختن تخصصی خبرنگاران به موضوعات عین روند اصولی زیرساخت فراهمآوری کلیت برگزاری جشنوارهها خواهد بود.
منبع: ایسنا
انتهای پیام/ ۱۳۴