یادداشت/ جعفر علیان‌نژادی

شهر غریبه‌ها یا خودی‌ها؟!

شهر ما شهر غریبه‌ها نیست و اگر چنین ذهنیتی به وجود آمده یا داشته‌ایم، نیاز به بازاندیشی داریم. شهر ما شهر خودی‌هاست. شهر آشنایان دور و نزدیک. در شهر خودی‌ها، ارتباط و توجه معروف است نه منکر. همه به هم ربط داریم و به یکدیگر بی‌توجه نیستیم.
کد خبر: ۶۰۸۵۹۴
تاریخ انتشار: ۱۷ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۳:۰۰ - 08August 2023

شهر غریبه‌ها یا خودی‌ها؟!گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس - جعفر علیان‌نژادی؛ می‌توان گفت، یکی از ذهنیت‌های رسوخ‌یافته در سال‌های اخیر، تصور ساکنین شهر از یکدیگر به عنوان «غریبه» است. وجود این ذهنیت، تا حدود «حد و مرز» رفتار مردم در فضا‌های شهری را مشخص می‌سازد و باید‌ها و نباید‌های خاص خود را تولید می‌کند.

غریبه فرض کردن، مساوی با کشیدن دیوار‌هایی از بی‌توجهی یا بی‌اهمیتی شهروندان به یکدیگر است. این موضوع منجر به استقرار و تثبیت فرهنگ «کارنداشتن» مردم با یکدیگر شده است. کسی با کسی کاری ندارد و اگر فردی خلاف این فرهنگ عمل کرد، مصداق بارز «سرک کشیدن» در حوزه خصوصی دیگران محسوب می‌شود.

رفتار ما مبتنی بر این فرهنگ، تنظیم می‌شود. مثلاً من شهروند در مترو به خود حق می‌دهم در گوشی شخصی‌ام هر فیلمی یا تصویری را (حتی تصاویر خانوادگی) ببینیم و در همان لحظه این انتظار را از فرد کناری داشته باشم که چشمش به صفحه گوشی من نیفتد. هرچند برای اطمینان گاهی با نگاه زیرچشمی او را می‌پایم.

زندگی در میان غریبه‌ها، اقتضائات دیگری هم دارد، مثلاً همه چیز‌هایی که در افراد موجب جلب توجه ما می‌شده است، باید کم‌کم عادی و بی‌اهمیت شود. با اینکه در فرهنگ غریبگی میل به دیده‌نشدن یا جلب توجه نکردن در اکثر افراد غالب است، اما برخی می‌خواهند هم دیده شوند، هم غریبه بمانند. یعنی طوری جلب توجه کنند که دیگران با آن‌ها کاری نداشته باشند.

به بیان دیگر با اینکه کاملاً جلب توجه می‌کنند، می‌خواهند از اضطراب نگاه‌های خیره به خود خلاصی یابند. یعنی هم می‌خواهند «دیده شوند»، هم می‌خواهند «نادیده گرفته» شوند. در جامعه‌شناسی مدرن چنینی نیازی معتبر شناخته شده و با اصطلاح «بی‌اعتنایی مدنی» مشروعیت یافته است. حدوسطی بین نگاه خیره و نادیده گرفتن کامل.

در واقع فرهنگ غریبگی از ما سازگاری با چیز‌های عجیب و غریب را طلب می‌کند. هم ببینیم، هم نبینیم. اگر می‌بینیم، بی‌اعتنایی کنیم، انگار ندیده‌ایم. این روز‌ها مسأله برهنگی و بی‌حجابی چنین سیری را طی می‌کند. وقتی با صحنه‌ای زننده مواجه می‌شویم، سرمان را پایین انداخته یا حداکثر تکانی به نشانه تأسف می‌دهیم و نادیده می‌گیریم.

ما بی‌آنکه بدانیم در حال سازگاری تدریجی با مسأله برهنگی و بی‌حجابی هستیم. جای بسی تأسف است که جامعه‌شناسان و متفکرین غریبه شهر ما هم در حال تئوریزه کردن چنین سازگاری‌ای هستند. در جا‌هایی دیدم که این برهنگی و بی‌حجابی را متفاوت پوشی خوانده و لازمه هضم آن را هم، بی‌اعتنایی مدنی فرض کرده بودند.

بگذارید به جملات ابتدایی این متن بازگردیم. در شهر غریبه‌ها، نهی از منکر، مصداق کار داشتن و سرک کشیدن به حوزه خصوصی افراد دانسته می‌شود. در فرهنگ غریبگی، چنین صحنه‌هایی تاب آورده نمی‌شود. ویدیو‌های کتک خوردن آمرین به معروف زیاد شده است. فرهنگ غریبگی خشونت موجود در این ویدیو‌ها را توجیه می‌کند، اما آن سطل ماست و این تذکر را ناهنجار می‌داند.

شهر ما شهر غریبه‌ها نیست و اگر چنین ذهنیتی به وجود آمده یا داشته‌ایم، نیاز به بازاندیشی داریم. شهر ما شهر خودی‌هاست. شهر آشنایان دور و نزدیک. در شهر خودی‌ها، ارتباط و توجه معروف است نه منکر. همه به هم ربط داریم و به یکدیگر بی‌توجه نیستیم. ما یک شهر ارگانیک هستیم، برای رشد نیاز به هم‌جوشی و پیوند داریم. شهر ما مکانیکی نیست که برای کاهش اصطکاک نیاز به روغن‌کاری (بی‌اعتنایی مدنی) داشته باشد. همه ما برادر و خواهر هستیم، نگذاریم شهر دست غریبه‌ها بیفتد.

منبع: فارس

انتهای پیام/ ۱۳۴

نظر شما
پربیننده ها