به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس، اخیرا برخی منابع آگاه و نزدیک به دولت بایدن اعلام کرده اند که آمریکا به دنبال پیشبرد طرحی است که در قالب آن، نیروهای نظامی این کشور در کشتیهای تجاری و نفتکشهایی که در خلیج فارس و یا تنگه هرمز حضور دارند، مستقر خواهند شد. این منابع مدعی شده اند که هدف اصلی دولت بایدن از ارائه یکچنین طرحی، مقابله با آنچه آزار و اذیت تهران برای کشتیهای غیرنظامی در این منطقه عنوان شده، میباشد.
در این راستا، از زمان طرح این مساله، بسیاری از ناظران و تحلیلگران مسائل خاورمیانه از خطرناک بودن این اقدام آمریکا (در صورت عملیاتی شدن) و تکرار خاطرات مرتبط با «جنگ نفتکشها» در دهه ۱۹۸۰ میلادی (در بحبوحه جنگ ایران و عراق) صحبت کرده اند. دوره زمانی که در قالب آن رژیم بعث عراق با همکاری آمریکا، اقدام به هدف قرار دادن نفتکشهای ایرانی و تاسیسات نفتی کشورمان میکرد و پس از مدتی، ایران نیز با استفاده از مینهای دریایی، کشتیهای کویتی که اقدام به صادرات نفت عراق میکردند و البته کشتیهای آمریکایی اسکورت کننده آنها را هدف قرار میداد. با این همه، طرح آمریکا حداقل از ۳ منظر، طرحی شکست خورده است.
اولا، آنچه دولت آمریکا در قالب آزار و اذیتهای ایران علیه کشتیهای غیرنظامی و به طور خاص نفتکشها و کشتیهای تجاری عنوان میکند، گزارهای کاملا انحرافی است، زیرا آمریکاییها خود به صراحت و برخلاف تمامی قوانین بین المللی، در چندین نوبت اقدام به توقیف نفتکشهای ایرانی و محمولههای تجاری آنها کردهاند. به تازگی نیز شاهد بوده ایم که دولت آمریکا هنوز نتوانسته محموله نفتکشی را که نفت ایران را حمل میکرد و پس از توقیف غیرقانونی توسط دولت آمریکا، در هیوستونِ این کشور مستقر شده را بفروشد.
دلیل این مساله نیز روشن است:، زیرا خریداران نفت و شرکتهای مختلف، از واکنشهای ایران به این مساله هراس دارند. از این رو، ایران بر اساس قواعد و عرف بین المللی وقتی با واکنشهای خصمانه علیه خود و منافعش رو به رو میشود، کاملا از این حق برخوردار است که مقابله به مثل کند.
دوم اینکه در ماههای اخیر، روندی از تنش زدایی در میان کشورهای منطقه ایجاد شده که نقطه آغاز آن تنشزدایی از روابط ایران و عربستان با میانجی گری چین بوده است. در این راستا، چه در داخل جهان عرب و چه میان کشورهای عربی و دیگر دولتهای منطقه نیز شاهد روندهای تنش زدایانه گستردهای بوده ایم. از این رو، اساسا جو مثبت حاکم شده بر منطقه نیز به هیچ عنوان پذیرای اقدامات ماجراجویانه جدید دولت آمریکا نیست. اهمیت این مساله زمانی بیش از پیش درک میشود که توجه داشته باشیم در ماههای گذشته، همزمان با تقویت روندهای تنش زدایانه میان دولتهای منطقه، شاهد تشدید و تعمیق شکافها و گسستها در روابط آمریکا با متحدان سنتی مهم آن درمنطقه حاشیه خلیج فارس نظیر عربستان سعودی و امارات متحده عربی بوده ایم.
به بیان ساده تر، بعید است که این دولتها بخواهند خود را در قالب پازل طراحی شده دولت بایدن با محوریت تشدید تنشهای منطقهای قرار دهند. البته که این دولتها پیشتر نیز دریافته اند که بازی در زمین آمریکا، عملا با تنها شدن آنها در مواقع بحرانی همراه خواهد شد و واشینگتن به هیچ عنوان حاضر به هزینه کردنِ خود برای این دسته از دولتها و منافع آنها نیست؛ و در نهایت سوم اینکه اینطور به نظر میرسد که دولت بایدن با طرح ابتکار استقرار نظامیان خود در کشتیهای تجاری حاضر در خلیج فارس و تنگه هرمز، نوعی بازی تبلیغاتی را نیز در دستورکار خود قرار داده است. بازی تبلیغاتی که نوک پیکان آن معطوف به انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۴ آمریکا است. در این چهارچوب، دولت بایدن سعی دارد با این قبیل ابتکارات که عملا علیه ایران مطرح میشوند، به نوعی از سطح و میزان انتقادات جمهوریخواهان علیه سیاست خارجی خود در رابطه با ایران بکاهد.
جمهوریخواهان آمریکایی بارها و بارها دولت بایدن را به نرمش و انعطاف بیش از حد در برابر ایران متهم کردهاند و عملا معتقدند که سیاست خارجی این دولت در برابر تهران، ناکارآمد و هزینه زا است. در این فضا، دولت بایدن سعی دارد با طرح این قبیل ابتکارات، به نوعی اهرمهای انتقادی جمهوریخواهان علیه خود و دموکراتها را خنثی سازد و با دستی پُرتر در چهارچوب انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۴ آمریکا و کارزارهای تبلیغاتی مطرح در قالب آن شرکت کند.
در این میان این مساله نیز کاملا روشن است که اساسا دولت کنونی آمریکا، توانایی تحمل هزینهها و خسارتهای سنگین هرگونه رویارویی و تقابل احتمالی با ایران را نیز با توجه به چالشهای قابل توجه داخلی و خارجی خود ندارد. مسالهای که البته در نوع خود بیش از پیش از ماهیت تبلیغاتی اقدام اخیر دولت بایدن پرده برداری میکند.
منبع: الف
انتهای پیام/ ۱۳۴