در خصوص انتشار نامه دوم رهبری در ایتالیا و استفاده از تجربه نامه اول با «قربانعلی پورمرجان»رایزن فرهنگی ایران در ایتالیا گفتگو کرده است. متن مصاحبه مشرق با آقای پورمرجان به شرح زیر است.
سؤال:: از تجربه نامه اول رهبری به جوانان آمریکا و اروپا بگویید؟
تجربه نامه اول مقام معظم رهبری تجربه مبارکی بود، از این جهت که این اولین باری بود که ایشان به صورت مستقیم با جوانان در غرب صحبت میکردند. استقبال خوبی هم از این نامه شد. ولی یکی از مشکلاتی که در زمان انتشار نامه اول داشتیم این بود که چون زبان ایتالیایی یکی از زبانهای غیررایج به حساب میآید و ترجمه از فارسی به ایتالیایی به صورت روتین و سریع در ایران اتفاق نمیافتد، توزیع نامه در ایتالیا با قدری تأخیر همراه بود.
با این وجود ما به کمک یکی از گروههای مردمنهاد در ایتالیا به سرعت این نامه را ترجمه و اقدام به توزیع آن در محافل علمی و ادبی و همینطور میان جوانان در فضای مجازی کردیم. تجربه نامه اول باعث شد در خصوص نامه دوم با سرعت عمل بیشتری کار را پیش ببریم و حتی منتظر ارسال رسمی نامه از تهران نشویم. به محض اینکه نامه در سایت رسمی رهبری منتشر شد ما ترجمه آن را شروع کردیم.
سؤال:: در خصوص نامه اول بفرمایید که استقبال به چه صورت بود؟
متأسفانه نامه اول رهبری در ایتالیا تحت تأثیر یک مسئله آنگونه که باید، بازتاب نداشت: در خیلی از کشورهای اروپایی که ادعا میکنند آزادی بیان دارند، و به طور خاص در ایتالیا، روزنامهها و رسانهها مطالبی مانند نامه رهبری را نشر نمیدهند. با عنایت به سابقه اسلام هراسی و حتی ایران هراسی در ایتالیا رسانهها به مطالبی که مربوط به حوزههای دینی و فرهنگی بالاخص با صبغه اسلامی باشد، خیلی نمیپردازند. رسانههای جمعی در این کشور بیشتر به دنبال مطالب سیاسی و اقتصادی صرف هستند.
سؤال:: یعنی نامه رهبری در ایتالیا به عنوان یک مطلب فرهنگی و مذهبی دستهبندی میشود؟
محتوای نامه رهبری فراگیر و همهجانبه بود، ولی با عنایت به جایگاه معنوی رهبری، این نامه را بیشتر فرهنگی و دینی فرض کردند تا آن را در روزنامهها چاپ نکنند. حداقل در ایتالیا این نامه را در این حوزه تقسیمبندی کردند، اگرچه در برخی کشورها با آن به عنوان یک پیام سیاسی برخورد شد و در خود ایتالیا هم در برخی تحلیلها پیام سیاسی نامه را بسیار بزرگ برشمردند.
سؤال:: اگر قرار باشد میزان موفقیت انتشار نامه اول رهبری را در ایتالیا بررسی کنیم، به نظر شما چهقدر در این کار موفق بودهایم؟
مسئله توزیع را نباید یک امر کوتاهمدت در نظر بگیریم. البته وسع و امکانات رایزنی فرهنگی را هم باید در نظر گرفت. ما در حد خود تلاش کردیم، ولی با این حال باز هم انتظاراتمان به صورت خیلی بالایی برآورده نشد. اما تلاش خود را کردیم و به نسبت، بازخورد خوبی هم گرفتیم و دلیل آن هم این است که ما کار را متوقف نکردیم و تا همین اواخر در برخی از نشستهای دانشجویی بحث درباره نامه اول رهبری برگزار میشد. حتی در دهه محرم که مراسم «امام حسین» در شمال ایتالیا در شهرهای تورینو و میلان برگزار میشد نامه رهبری میان دانشجویان دست به دست میشد.
سؤال:: این را هم باید در نظر گرفت که نباید انتظارات را بالا برد و تصور کرد که میتوان یکشبه به افکار عمومی در غرب دسترسی پیدا کرد.
قطعاً همینطور است. در نامه اول رهبری خیلی از مقامات دولتی و بسیاری از مردم که شناخت کافی از ایران نداشتند، در نگاه اول با یک شوک مواجه شدند و حتی تصور کردند که این نامه دعوت به افراطیگری است یا میخواهد مواضع ضداروپایی را ترویج کند. ولی زمانی که دیدند این نامه به نوعی تلاش برای آگاهیبخشی و بیدار کردن وجدان عمومی میان جوانان است، از آن استقبال بیشتری شد.
این اواخر حتی خواندن نامه از میان جوانان هم فراتر رفت و قشرهای دیگر جامعه هم نامه را میخواندند. در خیلی از دانشگاههای ایتالیا برخی از اساتید، نامه را خوانده بودند. حتی یکی از این اساتید در تماس تلفنی با رایزنی، سؤالاتی را درباره نامه از من پرسید و من به این سؤالها جواب دادم. قطعاً نامه دوم رهبری جایگاه بهتری خواهد داشت و توزیع و تکثیر آن راحتتر از نامه اول خواهد بود.
سؤال:: روش شما برای توزیع نامه چه بوده است؟ تخمین شما از تعداد افرادی که این نامه به دست آنها رسیده چند نفر است؟
تعداد مشخصی را نمیتوان عنوان کرد چون هر رقمی را اعلام کنیم دقیق نخواهد بود. ولی این را به طور قطع میتوان گفت که «آن سخن کز دل برآید لاجرم بر دل نشیند.» احساس جوانان در اروپا این است که این نامه به دور از انگیزههای سیاسی افراطی و از روی اعتقاد به مفاهیم و محتوای مندرج در آن نوشته شده است و همین مسئله رغبت برای خواندن این نامه را بیشتر میکند.
در خصوص روشهای به کار گرفته شده هم باید بگویم در ایتالیا، دوران تکثیر کتاب و جزوه به صورت کاغذی تقریباً به سر آمده و بهترین نوع انتشار و توزیع، اکنون استفاده از روشهای مجازی است. فضای مجازی تبدیل به یک فضای درهم تنیده شده است که اگر این نامه در آن قرار بگیرد به آسانی برای همه در دسترس خواهد بود. آمار ما میگوید طی سه روز از انتشار نامه دوم رهبری، بیش از 70 سایت مربوط به رسانهها آن را به زبان ایتالیایی درج کردهاند و این قطعاً در روزهای آتی زیادتر خواهد شد.
البته باید بگویم که ما تنها به فضای مجازی اکتفا نکردهایم، زیرا بعضاً هنر ارائه زیبای این نامه به یک جوان، خود میتواند زینتبخش این نامه باشد. البته ما این کار را نکردیم که مثلاً نامه را به صورت رسمی به روزنامه یا رسانهای بدهیم و بخواهیم پولی بابت انتشار آن هزینه کنیم. میخواستیم آنهایی که اشتیاق به خواندن نامه دارند، خودشان نامه را دریافت کنند.
سؤال:: تا چه اندازه به برگزاری مراسم برای بحث و بررسی دانشجویی نامه پرداختهاید؟
در برخی از دانشگاههای شمال ایتالیا و حتی در جنوب این کشور برخی محافل دانشجویی این نامه را طی مراسمی مورد بررسی قرار دادهاند. حتی جلسهای با عنوان چرایی صدور این نامه توسط رهبر ایران برگزار شد و محتوای این نامه را مورد بررسی قرار دادند. همانطور که اشاره کردم تا همین اواخر هم نامه اول مورد نقد و بررسی قرار میگرفت.
سؤال:: گفتید با توجه به بضاعتی که داشتید، تلاش خود را کردهاید. اگر محدودیت مالی نداشتید، بهترین کاری که برای توزیع نامه رهبری انجام میدادید چه بود؟
به نظر من کار روی فضای مجازی و برگزاری نشستهای دانشجویی و نشست رسانهای (در صورت وجود زمینه) بهترین روش برای توزیع نامه است.
سؤال:: محتوا و متن نامه دوم چگونه میتواند برای جوانان ایتالیایی جذاب باشد؟
به نظرم تمام واژگان و بندهای نامه، از دل جوانان اروپایی گفته شده است و برای جوانان جذابیت و اهمیت دارد. به طور خاص اینکه این روزها تروریسم و اتفاقات ناگواری که در فرانسه افتاد، همه را مبهوت کرده است. یک علامت سؤال بزرگ در ذهن جوانان نقش بسته که چهطور ممکن است یک نفر به درجهای برسد که بیش از صد نفر را با تیراندازی مستقیم بکشد؟ برای همین به نظر من نامه در زمان مناسبی منتشر شده است.
حضرت آقا در نامه دوم هم مطالب خوبی را اشاره کردهاند از جمله اینکه خودشان را همدرد جامعه غربی معرفی کردهاند که این باعث میشود جوانان اروپایی و ایتالیایی درک بیشتری از موضع ایران داشته باشند. رهبری در جای دیگری بحث فلسطین و تروریسمی را مطرح میکنند که جهان اسلام سالهاست از آن رنج میبرد. این هم جرقهای در ذهن جوانان اروپایی خواهد زد مبنی بر اینکه تروریسم فقط زاییده یک یا دو سال اخیر نیست، بلکه اسرائیلیها از 70 سال پیش دست به اقدامات تروریستی زدهاند.
حضرت آقا در بخش دیگری هم سیاستهای غرب و به خصوص کشورهای استعمارگر با دنیای اسلام را به چالش کشیدهاند و در کنار آن، دعوت به صلح و آرامش کردهاند. این دعوت هم یکی از موارد بسیار ضروری برای همه جوامع به خصوص جوامع غربی است. ایشان هم اصلاح اندیشه خشونتزای غربی را به جوانان یادآور شدهاند.
اینها مواردی است که جا دارد در محافل علمی و فرهنگی ایتالیا و سایر کشورهای غربی به بحث گذاشته شود چرا که در غرب فکر میکنند خشونت فقط مختص جهان اسلام است، غافل از اینکه، فرهنگ غربی محل نشو و نمای اینگونه خشونتهاست. چهره ملکوتی و معنوی اسلام چنان در اروپا با خشونت ترویج و تبلیغ شده است که شاید زمان بیشتری لازم دارد تا مردم غرب بالاخص جوانان به رحمانیت اسلام برگردند. با این حال، یادآوری تاریخ گذشته به جوانان اروپا و توضیح وصلتهای ناموفق فرهنگهای وارداتی و تحمیل فرهنگ غربی با نام جهانیسازی فرهنگی که به بهترین روش در این نامه یادآوری شده است، در تنویر افکار عمومی غرب بالاخص جوانان بسیار ثمربخش است.
سؤال:: آیا انتشار این نامه تحتالشعاع مراسم کریسمس قرار نمیگیرد؟ بهتر نبود نامه دوم، فوریه منتشر میشد یا اواخر ژانویه؟
من فکر نمیکنم اینگونه باشد.ما در ایتالیا و در قلب واتیکان و جهان کاتولیک داریم زندگی میکنیم، اما اینجا هم اینطور نیست که مردم از یک ماه پیش مشغول آمادهسازی برای کریسمس باشند. ضمناً اینجا آنقدر مشغلههای اقتصادی مردم زیاد شده که احتمالاً مانند سالهای گذشته دنبال تعطیلات کریسمس به مدت طولانی نیستند.
به نظر من این نامه در بهترین زمان منتشر شده برای اینکه مردم هنوز در شوک اتفاقات فرانسه هستند. این سؤال نه تنها در ذهن جوانان بلکه در ذهن همه مردم ایتالیا شکل گرفته و به نوعی دنبال پاسخی برای این سؤال میگردند که چرا این اتفاقات افتاد.
من معتقد هستم همانطور که پاپ در سفرش به آفریقا صحبتی با جوانان آفریقا داشت و آنها به اخلاقمداری و دوری از قبیلهگرایی تشویق کرد، نامهای که مقام معظم رهبری نوشتند میتواند پاسخگوی سؤال کلیدیای باشد که در ذهن جوانان غربی نقش بسته و اگر پاسخ آن را نیابند نه تنها از دین، گریزان میشوند، بلکه به ضددین تبدیل میشوند. قطعاً صحبت کردن یک عالم دینی و سیاسی با این ادبیات گرم و خاضعانه با جوانان غربی برای مردم اروپا جذاب است.
در ایتالیا که واتیکان هم در قلب آن واقع است، رهبران مسیحی زیادی زندگی میکنند و ارسال این نامه به دست کشیشان و کاردینالهای مسیحی بسیار مفید خواهد بود، چون موضع رهبریِ جهان مسیحیت و رهبری دنیای اسلام در مورد پرهیز از خشونت، نفی و تقبیح تروریسم، ارشاد و آگاهیبخشی به جوانان، نزدیک به هم است و هر دو در این راستا تلاش می کنند.
سؤال:: همانطور که گفتید به این نوع نامهها باید به شکل بلندمدت نگاه کرد، اما آیا برنامهریزی خاصی داشتهاید تا نامه دوم، به محض انتشار تبدیل به یک بمب خبری شود؟
محتوای این نامه آنقدر مهم است و آنقدر فکر پشت این قضیه نهفته است که نباید انتظار داشت تأثیرات آن در کوتاهمدت به پایان برسد. در مورد انتشار خبر این نامه، ما در فضای مجازی نامه را منتشر کردیم. دهها سایت در دو روز اول آن را منتشر کردهاند و ما برنامه داریم که در خود دانشگاههای رم و شهرهای مختلف دیگر هم این نامه را توزیع و تفسیر کنیم.
پایگاه اطلاعاتی که خودمان داریم از محافل علمی و دانشگاهی، سازمانهای غیردولتی، و دولتمردان ایتالیا، نزدیک به هشت هزار نفر را شامل میشود که به صورت مستمر با آنها ارتباط داریم. انشاءالله نامه را برای آنها هم میفرستیم. بازخوردی که از این اطلاعرسانی میگیریم کمک میکند تا یک سری راهکار جدید برای توزیع این نامه پیدا کنیم.
سؤال:: معمولاً غربیها وقتی میخواهند از این نوع کارها انجام بدهند، به سازمانهای غیردولتی و گروههای مردمی متوسل میشوند.چهقدر گروههای مردمی، مسلمان و ایرانی در ایتالیا وجود دارد که رایزنی فرهنگی بتواند به آنها خوراک بدهد و آنها بتوانند این کارها را انجام بدهند؟
هزاران سازمان غیردولتی در ایتالیا ثبت شده، ولی چون مخاطب این نامه، جوانان غربی هستند، میخواهیم جوانان ایرانی مقیم ایتالیا را در این کار سهیم کنیم. در نامه اول هم تجربه نشان داد که جوانان ایرانی نسبت به تکثیر و توزیع نامه بسیار زحمت کشیدند. انجمنهای اسلامی که در دانشگاههای شمال ایتالیا هست، نامه را با یک آذینبندی شکیل و زیبا تکثیر و توزیع کردند. درباره همین نامه هم همین کار را خواهند کرد.
از آنجایی که محتوای نامه بسیار ارزشمند است و حرفهای دل جوانان غربی را میزند، به نظرم خود جوانان ایتالیایی هم نسبت به اخذ و تکثیر و توزیع آن اقدام خواهند کرد. در عین حال، سازمانهای غیردولتی متعددی هم در داخل دانشگاهها و بیرون دانشگاهها منتظر یک چنین نامههایی هستند که هم درباره آن تفکر بکنند و هم سریعاً نسبت به توزیع آن اقدام کنند.
نکتهای که در انتها باید به آن اشاره کرد این است که مجموعه این برخوردها و بازخوردها اگر بشود در داخل کشور خودمان هم جمعبندی شود و به یک نتیجهای برسد، بسیار مفید خواهد بود. آنچه پس از انتشار نامه اول آقا اتفاق افتاد، از واکنشها و بازخوردها و تأثیرات در غرب، باید از طریق رایزنیهای فرهنگی و همچنین رایزنیهای علمی که داریم، بررسی شود.
متولی توزیع نامههای رهبری، رایزنیهای فرهنگی، رایزنیهای علمی و همه سفارتخانههای ما هستند که در آنها افراد فعالی حضور دارند. خوشبختانه همه آنها به نوعی در تبیین این موضوع و توزیع نامهها دست دارند. اما با وجود اینکه از رایزنیها بازخورد درباره نامه، طلب شده، اما این بازخوردها جمعبندی نشده است.
رایزنیهای جمهوری اسلامی باید بتوانند بازخوردهای نامه رهبری در اروپا و جهان غرب را به یک مرکز مستقل در تهران ارسال کنند و آن مرکز همه اینها را جمعآوری و تحلیل و جمعبندی کند تا درد جوامع و جوانان غربی در هر کشوری مشخص شود. این باعث میشود نامههای بعدی هم با توجه به همین دغدغهها نوشته شود و تأثیرگذاری بیشتری داشته باشد تا این حرکت، در آینده هم رو به جلو باشد.
انتهای پیام/