به مناسبت سالروز شهادت حسن تاجوک؛

شهدا فرزندان ایران هستند/ ازدواج نباید مانع رفتن من به جبهه شود

محمد صادق حالا 25 ساله شده است. 24 سال از آخرین دیدار با پدرش می گذرد. این را مادر محمد صادق می گوید و ادامه می دهد: پسرم 6 ماهه بود که حسن برای آخرین بار او را در آغوش کشید و رفت.
کد خبر: ۶۱۴
تاریخ انتشار: ۰۲ تير ۱۳۹۲ - ۱۰:۵۰ - 23June 2013

شهدا فرزندان ایران هستند/ ازدواج نباید مانع رفتن من به جبهه شود

فاطمه مهدی در گفت و گو با خبرگزاری دفاع مقدس از یک زندگی 6 سال و 3 ماهه با شهید حاج حسن تاجوک خبر می دهد. روزهای خوبی را که کنار حسن زندگی کرده بود. یک زندگی از جنس تمام خوبی ها.

همسر شهید به خبرنگار ما گفت: یکبار که حسن مجروح و در بیمارستان بستری شده بود، یک رادیوی جیبی کوچک  به او هدیه دادند که روی آن نوشته شده بود؛ هدیه به ف. گ151.  که حاج حسن در ادامه نوشته بود نیاز ندارم، هدیه بدهید به دیگر رزمندگان.

اینجا بود که من تازه متوجه شدم که حسن فرمانده گردان است. هیچ وقت در مورد سمت ها، عملیات ها و کارهای مربوط به جبهه حرف نمی زد. وقتی شهید شد، بعد از آن بود که کنار قاب عکس او نوشته شده بود؛ فرمانده تیپ یکم لشکر 32 انصار الحسین(ع).

وی درباره خاطرات جبهه همسرش ادامه داد: حسن به دلیل جثه ای بزرگی که داشت در یکی از عملیات ها با چند تن از همرزمان سوار قایقی می شود که بعد از چند دقیقه به دلیل روشن نشدن قایق، بچه ها به حسن می گویند این ماجرا به خاطر وزن سنگین اوست. بعد از پیاده شدن شهید تاجوک قایق روشن شده و چند متر آن طرف تر با اصابت یک خمپاره همه همرزمان وی شهید می شوند. 

همسر شهید تاجوک، از خصوصیات بارز همسرش مانند توجه به بیت المال، کسب روزی حلال می گوید که هیچ گاه از ذهن حسن دور نمی شده است. در چند سالی که حسن در سپاه مشغول خدمت بود، از وسایل مربوط به سپاه هیچ استفاده شخصی نکرد.

وی  با اشاره به آخرین مرتبه ای که حسن به مرخصی آمد، گفت: زیاد نمی توانم بمانم، باید زود بروم. انگار هیچ چیز نمی توانست حسن را در شهر نگه دارد. نحوهی شهادتش را از دوستانش شنیدم. با دیگر رزمندگان در ماووت عراق مستقر بودند. حسن بعد از خواندن نماز رو به یکی از دوستانش می گوید: چه نسیم ملایمی می وزد. شما هم این بوی خوش را در هوا استنشاق می کنید. در همین حین کمی آن طرف تر خمپاره ای فرود می آید. یکی از ترکش های این خمپاره از پشت  به سر این بزرگوار برخورد کرده و حسن تاجوک در 1 تیر سال 1367 لبیک گویان به شهادت می رسند.

همسر شهید تاجوک به وصیت نامه وی اشاره می کند و می گوید: جملاتی مانند شما را دوست دارم، پدر و مادرم را دوست دارم، اما خدا را بیشتر از همه دوست دارم، بخش اصلی این وصیت نامه بوده است. حسن در پاسخ به مادرش درباره ازدواج می گفت: ازدواج نباید مانع رفتن من به جبهه شود. ازدواج کرده ام که دینم کامل باشد.

فاطمه مهدی در پایان از همهی کسانی که مسئولیتی در این راه دارند خواهش کرد که راه شهدا و فرهنگ آن ها را به نسل جوان منتقل کنند. شهیدان فرزندان ایران بودند. فرهنگ آنها را گسترش دهید.

نظر شما
پربیننده ها