به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس، 33 سال پیش نوجوانی محصل به نام سید شجاع همچون دیگر هم سن و سالان خود با شنیدن درخواست امام راحل مبنی بر آزادسازی خرمشهر، ندای او را لبیک گفت و با دوستان خود در منطقه چیذر راهی جبهه نبرد شد.
سید شجاع هاشمی علیاء در عملیات بیت المقدس بر اثر ترکش توپ، جراحت سنگینی از ناحیه پای سمت چپ خود برداشت که در ساعت 9 شب پیکر غرق به خون سید را به بیمارستان سینای اهواز منتقل کردند و بلافاصله توسط پزشکان مورد عمل جراحی قرار گرفت، اما زخم سید بسیار کاری بود و از دست پزشکان هم کاری بر نمیآمد. با وجود تلاش و کوشش که به عمل آمد اما خونریزی زیادی داشت. در همان حال، قبل از آنکه وارد اتاق عمل شود میگوید: «کیفم را بردارید، مبادا در اثر خونریزی عکس امام که در آن میباشد خونی شود».
لحظات آخر عروج این شهید عزیز با تشنگی همراه بود و از پزشکان حاضر در بیمارستان درخواست آب نمود، آنها لبان خشکیده و منتظر آب کوثر او را، با مقداری آب خیس نمودند. سید هم زیر لب ندای "یا مهدی یا مهدی" و "یا زهرا یا زهرا" را زمزمه میکرد که به لقاء الله پیوست.
فرازی از وصیت نامه شهید
من به خانواده و دوستانم سفارش میکنم که تا خون در رگ دارند پیرو خط امام باشند... از شما میخواهم که پس از شهادت من، مجلس مجللی نگیرید بلکه خوشحال باشید، زیرا من پیروز شدم و به آرزوی خود رسیدم و امیدوارم برادران و دوستانم، بعد از من با پایداری خود، مرز و بوم این کشور اسلامی را از دست دشمنان پلید و کافر پاک گردانند. شما را به نماز سفارش میکنم، از نهج البلاغه و قرآن جدا نشوید. مادر ... هر موقع بیاد من افتادی و خواستی گریه کنی و یا بر سر قبرم بیایی، آن لحظه به فکر امام حسین (ع) باش.
مادر عزیزم! لباسهای مرا به میخهای دیوار آویزان کن چرا که من نمردهام، بلکه زندهام. اگر من شهید شدم من را در امامزاده علی اکبر چیذر خاک کنید. بالای قبرم هم یک قرآن بگذارید.
قبر مطهر این شهید عزیز در آستان مقدس امام زاده علی اکبر چیذر (ع) قطعه اول ردیف چهارم میباشد.