به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، علی علیدوست قزوینی از آزادگان دوران دفاع مقدس در خاطرهای به حضور مروحم ابوترابی در زندانهای بغداد و حکمت این حضور اشارهای کرده است که در ادامه آن را میخوانید.
تازه داشتیم با حاج آقا ابوترابی انس میگرفتیم که ایشان را به جای دیگه منتقل کردند. زمان گذشت و این بار قرعه به نام ما افتاد و ما را به اردوگاه موصل سه منتقل کردند و بعد از مدتی حاج آقا را نیز به اردوگاه موصل سه آوردند.
بعد از چند روزی با حاج آقا دونفری داشتیم صحبت میکردیم پرسیدم: حاج آقا علت این تبعید شما به بغداد چه بود فرمودند:
دلیل خاصی نداشت همان سوآلهای تکراری که بارها پرسیده بودند. احساس کردم ایشان مایل نیستند حرف بزنند. خواب خود را برای ایشان تعریف کردم و عرض کردم ضرورت بودن شما در استخبارات چه بود که در خواب بمن گفتند وجود ایشان در زندان ضروری است.
ایشان مکثی کردند و گفتند ظاهرا دلیلش این بود و توضیح دادند وقتی مرا به استخبارات بردند با ۲۲ یا ۲۳ نفر از افسران ارتش جمهوری اسلامی روبرو شدم که عمدتا در عملیات رمضان اسیر شده بودند تا وارد سلول شدم خودم معرفی کردم و نشستم و بعد از احوال پرسی و گفتگوی مختصر این آقایان نگاهی بهم کردند و گفتند حالا یه مشورتی هم با ایشان بکنیم پرسیدم موضوع چیه؟
گفتند: حاج آقا عراقیها ما را بخاطر موقعیت مان از بقیه اسرا جدا کردند و اینجا نگهداشتند و خواستههای بیجایی از ما دارند از جمله این که ازما خواسته اند که در تلویزیون مصاحبه کنیم و بگوییم ما بخاک عراق تجاوز کردیم و رژیم ایران متجاوز است و ازما خواستند که جنگ را محکوم کنیم. حالا شما بفرمایید ما چکار کنیم؟ من اندکی مکث کردم و گفتم شما دو راه دارید.
اول این که به خواسته عراقیها پاسخ مثبت بدهید و هرچه خواستند عمل کنید در این صورت هم برای خودتان بد میشود و هم برای جمهوری اسلامی و خواستههای عراقیها حد پایانی ندارند الا این که آبروی مان را ببرند و از حیز انتفاع ساقط کنند. و راه دوم این است که به خواستههای آنها عمل نکنید و به سوال هایشان جواب سربالا بدهید در این صورت طبعا عکس العمل خشنی نشان میدهند و ممکن است شما را اذیت و شکنجه کنند، ولی برای همیشه از شما قطع امید میکنند و شما نیز عزیز وبا آبرو میمانید و بفضل خدا سربلند و سرافراز به میهن خود بر میگردید.
آقایان نگاهی بهم کردند و گفتند سخن فلانی درست است. ما باید هر طور شده آبروی خودمان و آبروی کشورمان را حفظ کنیم.
فردای آن روز آمدند و تعدادی از این عزیزان را برای مصاحبه بردند، ولی جواب دوست در مصاحبه چیز دیگری بود وقتی با سخنان افسران عزیز مواجه شدند آنها را زیر کتک گرفتند و شکنجه شان کردند، ولی با همان یک بار دست از سرشان برداشتند و آقایان را به اردوگاه منتقل کردند و بعد فرمودند: ظاهرا ماموریت ما همین بوده است.
انتهای پیام/ 141