به گزارش گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس، «حبیب صحاف» پس از گذراندن دوره سخت بیماری امروز (چهارشنبه) دعوت حق را لبیک گفت.
خبرگزاری دفاع مقدس درگذشت این معلم قرآن را به خانواده قرآنی ایشان به ویژه دختران مرحوم، خانمها ایمان و نجات صحاف و جامعه قرآنی کشورمان تسلیت میگوید.
حبیب صحافنائینی سال ۱۳۱۹ در کاظمین متولد شد. پدرش متولد شهر تبریز و به گفته خودش، از روحانیون مطرح این شهر بود و از سمت مادری از نوادگان آیتالله نائینی از مراجع تقلیدی بود که در نهضت مشروطه سهم بسزایی داشت.
او مادر را که حافظ قرآن بود و جلسات قرآنی را برگزار میکرد، نخستین معلم قرآن خود میخواند. مادری که او را از همان دوران کودکی به شکلی سماعی با قرائت قرآن آشنا کرد و در هر صورت آموزش قرآن به این شکل در محضر مادر، زمینهای را برای قرب بیشتر این پیشکسوت قرآنی با کلام وحی فراهم کرد.
حبیب صحاف زمانی که ۱۸ ساله بود، اساتیدی همچون «عبدالباسط»، «منشاوی»، «عبدالفتاح شعشاعی» و «ابوالعینین شعیشع» در عراق حضور یافتند. علاقه او به قرائت قرآن، که طی این سالها به حد بالایی رسیده بود، با حضورش در مجلس تلاوت این اساتید به اوج رسید و او زین پس تصمیم گرفت تا به صورت حرفهای به دنبال یادگیری تلاوت قرآن کریم برود.
استاد صحاف گفت: «آن زمان ۱۷ یا ۱۸ ساله بودم... در آن محفلی که تلاوت شاهکار سوره مبارکه «حشر» توسط عبدالباسط صورت گرفت، حضور داشتم، این تلاوت بسیار بیشتر از دیگر تلاوتها مورد توجه قرار گرفت. من در صحن قریش و پشت یکی از پنجرهها نشسته بودم؛ به فاصله چند متری از جایگاه قاریان؛ جلسه به حدی شلوغ بود که جای نشستن نبود، ...؛ در آن مجلس ابتدا ابراهیم شعشاعی فرزند عبدالفتاح شعشاعی تلاوت کرد، ابوالعینین دومین تلاوت را داشت، عبدالباسط نفر سوم بود و تلاوت آخر را هم عبدالفتاح شعشاعی انجام داد و آیاتی از سوره رعد را تلاوت کرد».
به هر حال حضور در آن محفل استثنایی نقطه شروعی بود که حبیب صحاف پس از آن نه تنها در زمینه تلاوت قرآن، که آن را از محضر اساتید تراز اول قرآنی تلمذ کرده بود، به تبحری خارقالعاده رسید، بلکه تجارب ۵۰ ساله و همّ و غم خود را به کار بست تا به تربیت نسلی از قاریان ممتاز همت گمارد.
نکته جالب توجه اینکه سالها بعد و در تشرف حبیب صحاف به سفر حج مجدد او با همان اساتیدی که استماع تلاوت استثنایی آنها، او را در مسیر نورانی قرآن قرار داد، روبهرو شد که این بار نیز استاد در همان مراسم بزرگداشت «تحیت» اینگونه این مواجهه را توصیف میکند: «در ایام حج هر روز قبل از اذان یکی از این قاریان تلاوت داشت؛ آنجا مردم و حجاج بیشتر سراغ «مصطفی اسماعیل» را میگرفتند. هر روز از کعبه تا هتل محل اسکان این قاریان میرفتم، در طول مسیر مردم این قاریان را بسیار تکریم میکردند، به یاد دارم که عبدالباسط در طول مسیر هر جا آدم فقیری را میدید، مبلغی پول به آنها میداد، آن سال حدود بیست سال داشتم و البته بعد از آن سالها، استاد عبدالباسط بسیار بیشتر به عراق دعوت میشد و این دعوتها ادامه داشت تا زمانی که بعثیها روی کار آمدند و دیگر قطع شد. بعد از آن ایام تا سال ۱۳۴۸ در عراق بودیم تا اینکه سال ۱۳۴۸ به ایران آمدیم و در اصفهان ساکن شدیم».
شاید این امر یعنی قطع حضور اساتید نامی مصری که هر از گاهی به عراق میآمدند و صحاف این اقبال را پیدا میکرد تا در مجلس تلاوت آنها حاضر شود، همان چیزی باشد که او در این دیدار، هر از چند گاهی حرفش را قطع کرده و آه و افسوسی سر میدهد. هر چند که پس از سالها مهاجرتش به ایران یک بار دیگر فرصت دیدار با یکی از آن قاریان شهیر مصری را پیدا میکند و او کسی نیست جز «ابوالعینین شعیشع».
صحاف آن ماجرا را خود اینگونه توصیف میکند: «زمانی که استاد شعیشع به ایران آمدند نزد ایشان تلاوتی داشتم و شناختی بین من و ایشان شکل گرفته بود. در یک جلسه از من خواستند تلاوت کنم. بعد از تلاوت به من گفت: بهترین هدیهای که در ایران از خودم به یادگار گذاشتهام شما بودهاید.» علتش هم این است که صحاف آن زمان با وجود آنکه به سبکی تقلیدی و تلفیقی از قرائت رسیده بود که در آن ردپایی از همه قاریان را میشد مشاهده کرد، اما بیشتر تمایل به سبک شعیشع داشت.»
حدود ۶۰ تلاوت از ماندگارترین تلاوتهای او جمعآوری شده و در حال حاضر در اختیار خانواده این پیشکسوت قرآنی است؛ تلاوتهایی که یکی از ویژگیهای مهم آنها بداههخوانی است و صحاف به دنبال چینش مقامات نبود و تلاوتی بداهه و دلی داشت، تا جایی که نمیتوان دو تلاوت شبیه به هم را در این مجموعه پیدا کرد.
از استاد حبیب صحاف چهار یادگار به جا مانده که همگی از اعضای خانواده بزرگ قرآنی بوده و آشنا به حوزه علوم اسلامی هستند؛ بخصوص بانو "نجات صحاف نائینی" که از چهره های شناخته شده و داوران بین المللی حوزه حفظ و قرائت قرآن است و جوایز ملی و بین المللی ارزشمندی در کارنامه خود دارد.
دو تلاوت دیگر از او به یادگار مانده است، یکی مربوط به مجلسی در بیتالزهرا است که صدا و سیما اقدام به ضبط و آرشیو آن کرد و دیگری تلاوتی که او در سالن اجلاس سران کشورهای اسلامی از خود به جای گذاشت تا هر دوی آنها مرجع مناسبی باشند و با رجوع به هر کدام از آنها دوران شکوه را یاد و نیز صلابت تلاوت استاد صحاف را با جان دل نیوش کنیم.
انتهای پیام/ 112