به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس، ۲۵ شهریور سالروز درگذشت مهسا (ژینا) امینی است؛ رخدادی که بهانه را برای جریانسازی رسانههای معاند و ضدنظام فراهم ساخت و همزمان، اندیشکدههای غربی به میدان آمدند تا ناآرامیها و اغتشاشها را در کشورمان رقم بزنند.
در همین رابطه نگاهی به رویکرد و شگردهای رسانهای آنها خواهیم انداخت.
القای اعتراضها برای دستیابی به حقوق اولیه بشری
یکی از اندیشکدههایی که تلاش زیادی را برای ایجاد آشوب به کار بست، «شورای روابط خارجی» (CFR) آمریکا بود که در فاصله درگذشت مرحومه مهسا امینی (۲۵ شهریور ۱۴۰۱) تا آبانماه، یعنی در ۲ ماه، ۹ مطلب درباره وضعیت ایران به قلم اندیشمندان خود انتشار داد.
ریاست این اندیشکده را که متشکل از ۱۲ نفر اعم از وزیر امور خارجه آمریکا، مدیران سیا، بانکداران، وکلا، چهرههای شاخص و بزرگان رسانههای گروهی است، «ریچارد هاس» از سال ۲۰۰۳ برعهده دارد. این دیپلمات کهنهکار آمریکایی، سالهاست در وزارت خارجه آمریکا مشغول بوده و اصالتا در یک خانواده یهودی متولد شدهاست.
به عنوان نمونه شورای روابط خارجی آمریکا با انتشار مطلبی با عنوان «اعتراضهای گسترده در سراسر ایران ادامه دارد» تلاش میکند جمهوری اسلامی را رژیمی سرکوبگر و شکست خورده جلوه دهد.
این اندیشکده آمریکایی از همان ابتدا با ادعای اینکه «حجاب فقط یک جرقه بود و اعتراضها درباره حقوق اولیه بشر بوده»، به بزرگنمایی اعتراضها پرداخت و در بخشی از مطلب خود آوردهبود: این اعتراضها حتی در محلههایی که از نظر تاریخی به رژیم حاکم ایران وفادار بودهاند نیز کشیده شده است. در طول یک پخش سراسری شنبهشب، فعالان برای مدت کوتاهی کنترل تلویزیون دولتی را در دست گرفتند و پلاکاردی با تصاویر زنان جوان کشتهشده در بازداشت پلیس و عباراتی از جمله فراخوان «به ما بپیوندید و برخیزید» را در دست داشتند.
«چتم هاوس» نیز گزارشهای تحریککننده انتشار میداد؛ به عنوان نمونه در یکی از مطالب خود، اعتراضهای زنان را به افزایش نابرابری، فقر و انزوای بینالمللی نسبت داد و اینگونه القا کرد که «حجاب فقط و بارزترین مانع برای آزادی زنان است.»
این اندیشکده وابسته به خاندان سلطنتی انگلیس، مجموعهای از مشکلات زنان را فهرست کرد تا خشم زنان را در عمر چهار دهه جمهوری اسلامی منطقی جلوه دهد. به عنوان نمونه، چتم هاوس حضور زنان در مجلس شورای اسلامی و دیگر نهادهای اثرگذر کشور را کمرنگ جلوه داد و بر جایگاه خالی آنها در ۱۱ انتخابات ریاست جمهوری تمرکز کرد.
مشروعیتزدایی از نظام؛ هدف اصلی اتاقهای فکر غربی
یکی از مهمترین موضوعهایی که تقریبا در بیشتر گزارشها و وبینارهای مرتبط با اندیشکدههای غربی به چشم میخورد، بحث مشروعیت نظام جمهوری اسلامی بود و اینگونه القا میشد که این مشروعیت از دست رفتهاست.
«چتم هاوس» در گزارشی با عنوان «اعتراضهای ایران، بحران مشروعیت آن را برجسته میکند» تلاش کرد نظام را ناکارامد و غیرپاسخگو جلوه دهد. همچنین در این گزارش مفصل به ابعاد جانشینی رهبری پرداخته شد به آن امید که نظام را در یک بحران سیاسی عمیق به تصویر بکشد.
اندیشکده «بروکینگز» نیز در وبیناری با عنوان «آیا اعتراضها در ایران به جمهوری اسلامی پایان میدهد؟»، تلاش خود را برای مشروعیتزدایی از نظام به کار بست. این اندیشکده پیشتر نیز که در ایران اعتراضهایی به گرانی بنزین صورت گرفتهبود، در گزارشی با عنوان «معترضان ایرانی به قلب مشروعیت انقلابی رژیم ضربه میزنند»، پروژه مشروعیتزدایی را دنبال میکرد.
پروژه ناامیدسازی و بزرگنمایی مشکلهای اقتصادی
این روزها با نگاهی به بازارهای مختلف، روند رو به بهبود وضعیت اقتصادی به چشم میخورد، اما در میانه ناآرامیها، اندیشکدههای غربی پروژه ناامیدسازی مردم را با هدف تبدیل اعتراض به اغتشاش در پیش گرفتند. در همین راستا اندیشکده «رند» در یکی از گزارشهایش با تمرکز بر ترسیم فضای ناامیدی نوشت: امروزه با توجه به اینکه یک سوم جمعیت زیر خط فقر زندگی میکنند، طبقه متوسط رو به تنزل است که به طور مداوم برای دستیابی به فرصتها و فرار از تورم بالا به خارج از کشور مهاجرت میکند؛ بحران اقتصادی ممکن است محدودیتهایی را که نظام اسلامی برای فرصتهای اقتصادی ایجاد کرده، تشدید کند. خشم نسبت به مشکلهای اقتصادی کشور همراه با جنبش فمینیستی تند، به تشدید نارضایتی و ناآرامیها کمک کردهاست.
این اندیشکده حتی سناریوی «جنگ طولانی» را کنار «حکومت دموکراتیک» مطرح کرد و با هدف عمیق نشاندادن فضای امنیتی، نوشت: اعتراضها میتواند به حکومت دموکراتیک منجر شود یا اینکه ایران را به یک جنگ طولانیمدت سوق دهد یا هیچکدام.
مطالبه تشدید تحریم ایران
تقریبا همه اندیشکده غربی در متن یا حاشیه مطالب خود به صورت آشکار یا سربسته از آمریکا میخواستند در امور داخلی ایران مداخله مستقیم کند و تحریمها را افزایش دهد.
«بنیاد دفاع از دموکراسیها» (FDD) که نقش مهمی در شکلدهی سیاست خارجی واشنگتن در برابر ایران دارد، اوایل خردادماه پارسال یعنی نزدیک به چهار ماه پیش از اغتشاشها و در بحبوحه اعتراضهای پراکنده به گرانی در گزارشی با عنوان «اعتراضها در ایران اوج گرفته، دولت بایدن میتواند کمک کند» به دولت و مقامهای آمریکا توصیه کرد این نوع اعتراضها را جدی بگیرند و از آنها حمایت کنند.
این اندیشکده آمریکایی به صراحت از ضرورت فروپاشی نظام جمهوری اسلامی سخن به میان آورد و در مطلبی نوشت: فرانسه، آلمان و آمریکا ضمن تلاش برای احیای توافق هستهای از سرکوب اعتراضها و ناآرامیها ناراحت شدهاند. غرب پیشنهادهای سخاتمندانهای را برای ایران فراهم کرده، اما اکنون باید به فشار روی آورد. آمریکا باید با ازسرگیری تحریمهای قبلی شورای امنیت علیه ایران، همراه با فشار دیپلماتیک، اقتصادی و نظامی، تهران را ناکام و فروپاشی ایران را تسریع کند.
به نظر میرسد بیشتر مطالب انتشاریافته از اندیشکده دفاع از دموکراسی در راستای افزایش تحریمها به بهانه اغتشاشها جهتگیری داشتهاست. این اندیشکده آمریکایی، دولتهای غربی را به افزایش تنگناهای اقتصادی به بهانه تحریم سپاه و حاکمیت ترغیب میکند، اما در واقع هدف افزایش فشار بر مردم ایران است تا به اعتراض خیابانی و آشوب ادامه دهند.
فقط اندیشکدههای غربی همچون بنیاد دفاع از دموکراسیها نیست که از آرزوهای خود برای تغییر نظام در ایران حمایت میکند، دیگر رسانههای مطرح غربی نیز همین رویه را دنبال میکنند؛ به عنوان نمونه نشریه «فارن افرز» این عنوان را برای گزارش خود انتخاب کرده بود، «معترضان ایران خواهان تغییر رژیم هستند/ آمریکا باید به آنها کمک کند».
تلاش برای دسترسی به اینترنت ماهوارهای و استارلینک
در برههای که اعتراضها به اغتشاش کشیده شد، اندیشکدههای غربی همه تلاش خود را برای دسترسی مردم به اینترنت ماهوارهای و استارلینک به کار بستند تا این روند تداوم و تعمیق یابد.
بنیاد دفاع از دموکراسیها در این باره نوشت: «در غیاب احزاب سیاسی و مطبوعات آزاد، اکنون معترضان از طریق پلتفرمهای اینترنتمحور، پیامرسانهها و شبکههای اجتماعی سازماندهی میشوند، (پس) ضروری است مردم ایران به اینترنت آزاد دسترسی داشته باشند تا هم در داخل کشور با یکدیگر ارتباط برقرار کنند و سازماندهی انجام دهند و هم بتوانند این ویدئوها و روایت اعتراضهای خود را به اشتراک بگذارند و در رسانهها منتشر کنند.»
بنیاد کارنگی نیز به مقامهای آمریکایی توصیه کرد برای ارائه یک ابزار ارتباطی جایگزین به مردم ایران سرعت به خرج دهند تا توانایی نظام جمهوری اسلامی برای حفظ یا برقراری دوباره انحصار خود بر خطوط اینترنت و مخابرات فلج شود.
فشار بر کشورهای غربی برای خروج از برجام
یکی از اهداف اندیشکدههای غربی آن بود که بهدلیل مسائل داخلی ایران، کشورهای اروپایی عضو برجام نیز همانند آمریکا از توافق خارج شوند و آمریکای بایدن نیز گفتگوهای غیرمستقیم با تهران را متوقف کند. بنیاد «کارنگی» در این باره نوشت: آمریکا و متحدانش باید فشار بر تهران را افزایش دهند. با توجه به شرایط کنونی، وضعیت «بدون توافق» بر توافقی که به نظام ایران مشروعیت میبخشد، ارجحیت دارد. علاوه بر این، داراییهای ایران نیز باید مسدود شده و برای حمایت از مخالفان استفاده شود.
اندیشکده «میدل ایست اینستیتوت» یا «موسسه خاورمیانه» نیز در این باره نوشت: حمایت از برجام و حمایت از مردم ایران متقابل نیستند و نباید متقابل باشند... توافق هستهای نباید بهانهای برای نادیده گرفتن فریادهای مردم ایران برای شعار زندگی، زندگی، آزادی باشد.
بنیاد دفاع از دموکراسیها نیز «اشتیاق دولت بایدن برای احیای برجام» را نقد و به دولت بایدن توصیه میکند از گفتگوهای هستهای با ایران خارج شود، زیرا «دستیابی به توافق در تضاد با حمایت دولت آمریکا از تظاهرات در ایران قرار دارد و با حصول توافق و لغو تحریمها، درآمدهای زیادی نصیب ایران میشود.»
شورای روابط خارجی آمریکا نیز در گزارشی با عنوان «اعتراضهای ایران، سخنرانی رئیسی در سازمان ملل و مذاکرات توافق هستهای: چه باید دانست؟» با زیرسؤال بردن رئیسجمهوری کشورمان، نوشت: «سخنرانی رئیسجمهور رئیسی در مجمع عمومی سازمان ملل نشان میدهد ایران احتمالا مواضع خود را در برابر مردم ایران و غرب ملایمتر نخواهد کرد... دولت ایران مدتهاست گفته به دنبال سلاح هستهای نیست، اما اگر برنامه هستهای ایران از نظر اندازه و پیچیدگی به رشد خود ادامه دهد، در صورت تمایل به زودی قادر به ساخت بمب خواهد بود.»
از گشودن پرونده حقوقبشری تا تضعیف سپاه پاسداران
از دیگر راهکارهای پیشنهادی اندیشکدههای غربی همچون بنیاد دفاع از دموکراسیها به دولت آمریکا، استفاده از اعتراضها و ناآرامیهای اجتماعی در ایران برای اعمال تحریمهای حقوقبشری علیه مقامهای ایران بود. بنیاد دفاع از دموکراسیها مینویسد: دولت بایدن همانگونه که تعهد داده باید موضوع «حقوق بشر را در مرکز سیاست خارجی خود قرار دهد و سیاست اعمال تحریمهای هدفمند علیه نیروهای امنیتی و نظامی و قضایی ایران را پیگیری کند.»
تضعیف سپاه پاسداران از دیگر اهدف و پروژههایی بود که اندیشکدههای غربی در جریان ناآرامیها دنبال میکردند. به عنوان نمونه «موسسه مطالعات اقتصاد بینالملل وین» که به دانشگاه وین در اتریش وابسته است نشستی با عنوان «پیامدهای جنبش انقلابی ایران» برگزار کرد؛ نشستی که در آن کارشناسان تاکید کردند «رهیافت» ذهن ایرانیان باید تغییر کند و القا شود که «اصلاحات از درون نظام» توهمی بیش نیست و تنها راه پیش رو «انقلاب و انحلال جمهوری اسلامی» است.
آنها طبق ارزیابی خود، یکی از سیاستهای آتی و احتمالی جمهوری اسلامی را تقویت و برجستهسازی «ملیگرایی» در برابر «اسلامگرایی» اعلام کردند. آنان بر این نکته تاکید داشتند که ناکارآمد نشان دادن سپاه پاسداران و نظام جمهوری اسلامی موجب تضعیف این راهبرد جدید و کمک به پیشرانی فرآیند «انقلابی» خواهدشد.
منبع: ایرنا
انتهای پیام/ ۱۳۴