گروه بینالملل دفاعپرس: جنگ هشت سالهای که رژیم بعث صدام با حمایت و پشتیبانی دنیای غرب و شرق علیه جمهوری اسلامی ایران رقم زد یکی از مهمترین تحولات بینالمللی در قرن بیستم را رقم زد. این تغییر و تحولات به صورتی بود که از آن میتوان به عنوان شکستی بزرگ و سنگین برای نهادها و سازمانهای بینالمللی در عرصه تحولات جهانی نام برد.
در حقیقت میتوان گفت که سازمان ملل متحد و سایر سازمانها و نهادهای بینالمللی کارنامه تیره و تاری را در حمایت و پشتیبانی از صدام جنایتکار در حمله نظامی به ایران از خود برجای گذاشتند. این تاریخ سیاه و شرم آور به اندازهای غیرقابل دفاع و منزجرکننده است که امروز بعد از گذشت بیش از ۳۰ سال از پایان این جنگ ویرانگر و خانمانسوز همچنان همه روزه ابعاد جدیدی از این حمایتها و پشتیبانیها بازگو میشود.
حال به بررسی و نقش یکی از مهمترین نهادها و سازمانهای بینالمللی به نام سازمان ملل متحد میپردازیم که نخستین و مهمترین هدف آن جلوگیری از وقوع جنگ و حفظ صلح و امنیت در عرصه جهانی و بینالمللی است. زیرا در اساسنامه و مرامنامه این سازمان بر همزیستی مسالمت آمیز و حل اختلافات و درگیریها توسط مذاکره و گفتگو تاکید شده است.
اما در این میان باید به مهمترین ارکان سازمان ملل متحدد که شورای امنیت است بپردازیم. این رکن به صورت مستقیم مسئولیت حفظ صلح و ثبات بینالمللی را برعهده دارد و با اختیارات فراوان و اهرمهای فشاری قانونی و قدرتمندی که از آن برخوردار است مسئول مستقیم حفظ و برقراری صلح و ثبات در سطح جهان است. اما بر خلاف تمامی این تعاریف و توصیفات مشاهده کردیم که هم سازمان ملل متحد و هم یکی از مهمترین ارکان آن یعنی شورای امنیت در جریان جنگ ایران و عراق و حمله و تجاوز نظامی رژیم صدام به ایران به هیچکدام از وظایف و برنامههای قانونی و اجرایی خود عمل نکردند.
بر این اساس زمانی هم که صدام جنایتکار مشاهده کرد این نهادها و سازمانهای بینالمللی از اجرای وظایف قانونی خود ناتوان هستند با خیالی راحت و آسوده تجاوز خود به کشورمان را گسترش داده و جنایات فراوانی را علیه رزمندگان و مردم کشورمان رقم زد. در حقیقت میتوان گفت عامل اصلی بخش قابل توجهی از جنایات سازمان یافته رژیم بعث صدام علیه ایران سازمانها و نهادهای بینالمللی است.
از طرف دیگر از آنجایی که در حدود وظایف نهادها و سازمانهای بینالمللی حفظ و گسترش صلح و ثبات در جهان و میان کشورهای دنیا است، دیگر در حمایت و پشتیبانی از تجاوز نظامی رژیم صدام به ایران نمیتوان شک و شبههای داشت. زیرا شورای امنیت سازمان ملل متحد از همان آغاز حمله نظامی صدام به ایران با صدور بیانیهها و قطعنامههای ضعیف و بیفایده عملا راه را برای ادامه تجاوزات نظامی ارتش صدام و افزایش خسارات مالی و جانی وارده به کشورمان باز گذاشت و صدام هم با خیالی آسوده به تجاوزات نظامی خود ادامه داد.
اما در کمال تعجب و شگفتی مشاهده کردیم که پس از آغاز عملیاتهای غرورآفرین و پیروزمند ایران بر ارتش بعثی صدام، این سازمان ملل و شورای امنیت بود که با صدور بیانیهها و قطعنامههایی که نشان از نگرانی و هراس آنها از شکست صدام و پیروزی ایران داشت. موضوعی که به خوبی حمایت و جانبداری نهادها و سازمانهای بینالمللی از رژیم متجاوز صدام را برای همه مردم جهان آشکار کرد.
موضوع دیگر، رویکرد و دیگاه نهادها و سازمانهای بینالمللی در خصوص نقض فاحش حقوق بشر در جریان تجاوز نظامی صدام به ایران است. در کمال تعجب و شگفتی مشاهده کردیم که بعد از بیش از ۲۰۰ مرتبه حمله شیمیایی رژیم صدام به رزمندگان و مردم ایران هیچگونه بیانیه و قطعنامه فوری و جدی از سوی شورای امنیت و سازمان ملل صادر نشد تا عامل و عاملان این حملات شناسایی و محاکمه شوند.
در پایان باید به این مهم اشاره کرد که اگر نبود عملکرد ضعیف و ناامیدکننده نهادها و سازمانهای بینالمللی در جریان تجاوز نظامی رژیم بعث صدام به ایران شاید این جنگ ویرانگر و خانمانسوز هشت سال به طول نمیانجامید و به دنبال آن صدها هزار مرد و زن بیگناه ایرانی و عراقی کشته نمیشدند.
انتهای پیام/ ۱۳۴