میراث شوم فرانسه و آلمان در جنگ تحمیلی

روال حمایت دولت‌های خارجی از صدام، تنها به دوران جنگ عراق و ایران محدود نشد و پس از پایان جنگ هم این روند ادامه یافت. عراق افتخار ژاندارمی منطقه، یعنی همان عنوانی که پیش از انقلاب ایران محمدرضا شاه در اختیار داشت را کسب کرد.
کد خبر: ۶۱۸۰۰۱
تاریخ انتشار: ۳۱ شهريور ۱۴۰۲ - ۱۲:۰۰ - 22September 2023

میراث شوم فرانسه و آلمان در جنگ تحمیلیبه گزارش گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس، عراق شهریور ۱۳۵۹ در شرایطی به ایران را آغاز کرد که این دو کشور با یکدیگر کاملا متفاوت داشتند؛ با آغاز جنگ، ایران از هرگونه حمایت خارجی بی‌نصیب بود، ولی رژیم بعثی عراق با پشتیبانی‌های جهانی وارد جنگ با ایران شده بود و کشور‌های مختلف به صدام هواپیما و امکانات راداری و پدافندی می‌دادند و مدرنترین وسایل و تجهیزات را در اختیارش می‌گذاشتند. علاوه بر این کمک‌های نظامی، انواع کمک‌های اقتصادی نیز عراق را پوشش می‌داد. با آغاز حمله عراق به ایران، در حالی که بیش از ۸۰ کشور به صورت رسمی و غیر رسمی عراق را یاری می‌دادند جمهوری اسلامی ایران حتی از داشتن حق خرید سیم خاردار که یک وسیله غیرنظامی محسوب می‌شد، محروم بود.

در دیداری که روز - چهارشنبه ۲۹ شهریور - جمعی از طلایه‌داران، خانواده‌های شهدا، هنرمندان، نویسندگان، امدادگران، پیشکسوتان و فعالان دفاع‌مقدس در قالب مراسم سراسری «جهاد و مقاومت از دیروز تا امروز» با رهبر معظم انقلاب اسلامی داشتند؛ ایشان در تشریح کمک‌های استکبار به صدام، به گزارش‌هایی که آمریکایی‌ها را مشوق اصلی صدام در حمله به ایران می‌داند اشاره کردند و افزودند: «آمریکایی‌ها علاوه بر کمک‌های اطلاعاتی مستمر، شیوه‌های تاکتیکی نبرد را به متجاوزان آموزش می‌دادند، فرانسوی‌ها هم پیشرفته‌ترین تجهیزات هوایی را به صدام دادند، آلمانی‌ها او را برای تولید سلاح فاجعه آفرین شیمایی تجهیز کردند، بلوک شرق به رهبری شوروی سابق هر امکانات زمینی و هوایی که صدام می‌خواست در اختیارش گذاشتند و اعراب منطقه هم پول بی‌حساب به او می‌دادند.»

با توجه به این فرمایش مقام معظم رهبری، در این گزارش مروری بر حمایت‌ها آلمان و فرانسه از صدام داریم.

آلمان و معامله با جان ایرانیان

در سالیان گذشته همراهی آلمان و سایر کشور‌های اروپایی با تحریم‌های یکجانبه آمریکا موجب نقض فاحش حقوق بشر مردم ایران شده است. همچنین حافظه تاریخی ملت ایران هیچ گاه از یاد نخواهد برد که شرکت‌های آلمانی چگونه در دوران هشت سال جنگ تحمیلی عراق علیه ایران با صدام بر سر جان رزمندگان و مردم ایرانی معامله کردند و روشن شده است دولت‌های غربی که به طور همه جانبه از رژیم بعث حمایت می‌کردند، در تجهیز شیمیایی عراق نقش فعالی داشتند. از جمله کشور‌هایی که در کنار دیگر کشور‌ها مثل امریکا، فرانسه و انگلیس به تجهیز رژیم بعث پرداخت، آلمان بود که حتی رسانه‌ها و برخی مقامات آلمان هم به آن اعتراف کردند.

مجله «اشپیگل» چاپ آلمان ذیل یکی از گزارش‌های خود درباره جزئیات تجهیز رژیم بعث به سلاح‌های شیمیایی توسط آلمان در زمان جنگ تحمیلی می‌نویسد: یک عراقی به نام علی قاضی گرفتار زندان صدام می‌شود که با وساطت رئیس‌جمهوری و وزیر امور خارجه آلمان از مرگ نجات پیدا می‌کند. پس از بازگشتش به آلمان با همکاری یک افسر عضو سازمان ضدجاسوسی آلمان غربی، ترتیب صدور یک کارخانه تهیه سلاح‌های شیمیائی به عراق داده می‌شود.

علی قاضی پس از بازگشت به آلمان بلافاصله با کمک یک عضو ارتش سازمان ضدجاسوسی آلمان در شهر هامبورگ شرکت صادرات و واردات تأسیس می‌کند و از طریق این شرکت از «کنسرن معروف فورستای آلمان» وسائل یک کارخانه بزرگ تولید اسلحه شیمیایی را خریداری می‌کند. این کارخانه قادر بود سالیانه یک میلیون و هفتصد و شصت هزار تن مواد شیمیایی را به گاز‌های کشنده خردل و تابون مبدل سازد. صدور و حمل چنین کارخانه عظیمی به یک‌باره صورت نگرفت بلکه در قطعات و دفعات متعدد به واسطه ترکیه به عراق صادر می‌شد.

مجله اشپیگل در گزارش دیگری می‌نویسد: اینک در عراق در «سلمان پاک» در ساحل رودخانه دجله آزمایشگاه‌های تحقیقاتی تهیه گاز شیمیایی قرار دارد. در شهر «فلوجا» مواد خام اولیه تهیه می‌شود و بالاخره در شهر «سامره» گاز‌های خردل و گاز عصبی تابون به‌طور انبوه تولید می‌شود. بنابر این گزارش در هر سه شهر، شرکت‌های مختلف آلمان غربی حضور داشته و در ساختمان و تکمیل این کارخانه از آزمایشگاه تا تولید انبوه سهیم بوده‌اند.

بنابر گزارش همین مجله، اطلاعات تحقیقات محرمانه حاکی از آن بود که تأسیسات شیمیایی ساخته شده توسط شرکت‌های آلمانی در سامره عراق اخیرا موفق به تولید مواد شیمیایی بسیار مرگ‌بار «تابون» و «لاست» هم شده‌اند. کارشناسان آلمانی همچنین متوجه شده‌اند که سه کارخانه فروخته شده آلمانی به عراق قادر به تولید اسید سیائیدریک غلیظ و فشرده بوده است.

ادو اولفکات، خبرنگار آلمانی روزنامه مشهور «فرانکفورتر آلگماینه» که در دوران جنگ تحمیلی خبرنگار اعزامی این روزنامه به مناطق جنگی عراق بود می‌گوید: مقامات آلمانی بسیار خرسند بودند که این گاز‌ها را برای استفاده علیه ایران به صدام داده‌اند.

علاوه بر این، آلمان طی دوران جنگ تحمیلی ساخت تأسیسات «سعد ۱۶» و قطعات کارخانه شیمیایی سامره را در اختیار رژیم بعث قرار داد و ضمن آن نیز در زمینه صنایع موشکی با بغداد همکاری کرده است. یک سخنگوی وزارت اقتصاد آلمان غریی در اعترافات خود در این باره می‌گوید: یک پروژه نظامی موسوم به «سعد - ۱۶» در عراق توسط شرکت‌های آلمانی تحت پوشش یک مؤسسه وابسته به دانشگاه انجام شده است.

با آشکار شدن نقش آلمان در تجهیز رژیم بعث عراق در دوران جنگ تحمیلی، اشپیگل ذیل یک گزارش نوشت: امروزه دیگر ثابت شده است که بدون فن‌آوری آلمان، عراق قادر به تولید موشک‌های دوربرد اسکاد B نبوده است. فن‌آوری پیشرفته آلمان که در اختیار عراق قرار می‌گرفت؛ به بغداد این امکان را می‌داد که برد موشک‌های اسکاد B را به ۶۰۰ کیلومتر افزایش دهد.

علاوه بر این، آلمان همچنین ۶۰ فروند بالگرد «BO-۱۰۵» مجهز به موشک وحشتناک ضد تانک «هات» به عراق فروخت. این بالگرد‌ها به صورت محرمانه و توسط اسپانیا که مونتاژ قسمتی از آن‌ها را بر عهده داشت، تحویل رژیم بعث عراق شد تا نقض بی‌طرفی آلمان در برابر طرفین درگیر آشکار نشود.

نقش فرانسه در حنگ تحمیلی

آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، فرانسه را در یک رودربایستی قرار داد. دوراهی که بر سر آن قرار گرفته بود، خلاصه می‌شد دراین که چگونه فروش سلاح و همکاری صنعتی خود با عراق را حفظ کند، بدون این‌که ایران را از دست بدهد؟! پاریس نمی‌توانست از بغداد چشم بپوشد، چراکه منافع اقتصادی و صنعتی مهمی درآنجا داشت. مقامات فرانسه، در عین حال، نگران بودند که پشتیبانی همه جانبه و کاملاً آشکار از عراق، ایران را به واکنش خشونت آمیزی (علیه آنان)، وادار کند.

برای درک هرچه بهتر علایق پاریس و بغداد، بهتر است چند سال به عقب برگردیم.

عراق؛ الدورادوی جدید برای صنایع فرانسه

پس از جنگ اسرائیل و اعراب در ژوئن ۱۹۶۷، محبوبیت فرانسه در خاورمیانه، به دلیل بی طرفی اعلام شده توسط ژنرال دوگل در جنگ ۶ روزه، پی‌ریزی شد. دولت فرانسه پس از مبارزات الجزایر، احساس می‌کرد که از نظر افکار عمومی این آزادی عمل را دارد که درباره طرفداری از اعراب، سیاست احتیاط آمیزی داشته باشد. فرانسه امیدوار بود که با بخشی از نفوذ خود، خاورمیانه را که بعد از پایان جنگ جهانی دوم از دست داده بود، بار دیگر بدست آورد. همچنین این کشور به دنبال فتح بازار‌های کشور‌های متعدد عربی بود که به مدد نفت، ثروتمند شده بودند.

در هفتم فوریه ۱۹۶۸، ژنرال دوگل، همتای عراقی خود را در پاریس پذیرفت و روابط (بسیار خوب و دوستانه) شارلمانی [۱]با خلیفه عباسی بغداد، هارون الرشید، را به وی یادآوری کرد. او با تملق‌گویی و چاپلوسی، تمامی منافعی را که عراق می‌توانست از قِبل رابطه با فرانسه، داشته باشد، برای همتای عراقی خود روشن کرد. البته کار آسانی نبود چراکه عراق روابط تنگاتنگی با اتحاد جماهیر شوروی داشت و به همین دلیل از سوی بسیاری از کشور‌های غربی تحت فشار بود. تماس‌ها، موفقیت آمیز بودند.

شرکت «پانارد» که به دولت نزدیک بود، به همین مناسبت اولین سری از تجهیزات؛ شامل ۱۰۶ قبضه مسلسل اتوماتیک AML_۶۰ را به ارتش عراق فروخت. درحالی که شرکت «برلیه» و «ساویم» هم قراردادی برای تحویل ۶۸۷ دستگاه کامیون نظامی را به‌دست آوردند. با اعلام ملی شدن صنعت نفت عراق در بهار ۱۹۷۲، بغداد بلافاصله به پاریس اطلاع داد تمام اقدامات لازم برای حفظ منافع فرانسه، به‌عمل خواهد آمد. دولت عراق اعلام کرد که آماده انعقاد یک قرارداد همکاری اعطای امتیاز با کمپانی‌های نفتی فرانسوی (CFP)، گروه توتال (شرکتی که دارای ۷۵/۲۳ درصد سهام شرکت عراقی پترولیوم کمپانی IPC را داشت) و موسسه الف_اراپ، می‌باشد.

مذاکرات به مدد مداخله «ژان دورک_دانه» یکی از پرسنل CFP که در بغداد شخصیت بی همتایی بود و خود را طی ۱۵ سال به عنوان یک شخصیت مرکزی در روابط فرانسه و عراق معرفی کرده بود، به خوبی پیش رفت.

روز ۱۱ ژوئن ۱۹۷۲، صدام حسین به فرانسه رفت تا چگونگی اجرای همکاری‌های نفتی (مدالیته) بین بغداد و پاریس را نهایی کند. این اولین مسافرت وی به اروپا بود. او از این مسافرت استفاده و بر آمادگی عراق برای خرید تسلیحات تأکید کرد. او به مقامات فرانسوی لیست اقلامی را ارائه کرد و گفت که عراق مایل است هرچه زودتر آن‌ها را دریافت کند. این لیست شامل، هواپیمای جنگی «میراژ»، بالگرد، رادار و تسلیحات مختلف زمینی بود.

بخش صنعت نفت فرانسه که نگران منافع خود در عراق بود، برای حفظ این منافع، یک کمپین مطبوعاتی به نفع رژیم عراق به‌راه انداختند و بدین ترتیب فشار را برروی دولت مضاعف کردند تا تحت عنوان دفاع از منافع صنایع فرانسوی، آن را مجاب به واگذاری اقلام درخواستی صدام نمایند.

ژآک شابان دلماز؛ نخست وزیر وقت و میشل دوبره؛ وزیر وقت دفاع به شدت با این حرکت موافق بودند، اما والری ژیکاردستن؛ وزیر وقت دارایی بسیار محتاط و در مورد اعتبار دولت عراق مردد بود. موریس شومان؛ وزیر خارجه در این خصوص به شدت مخالف بود. او موافق تقویت یکی از دشمنان اسرائیل (عراق) و بزرگ کردن مقامات سیاسی آن‌ها نبود. البته او هم با شخصیت صدام حسین و قرارداد‌هایی به ارزش بیش از سه میلیارد دلار که در جیبش بود، اغوا شد.

اولین قرارداد امضا شده بین فرانسه و عراق در زمان جنگ تحمیلی

به هرحال اولین قراردادی که به امضا رسید؛ مربوط به فروش ۴۰ فروند هواپیمای «میراژ. اف-۱» بود که قرار شد تا پایان سال ۱۹۸۰ تحویل عراق شود. ژاک شیراک رییس جمهور وقت فرانسه هم حامل خبر جالبی بود: «دولت عراق خواهان همکاری فرانسه در زمینه هسته‌ای غیر نظامی شده بود که امتیازی برای جامعه «سن گوبین» و «فراماسون» محسوب می‌شد.»

پیشنهاد فرانسه برای تحویل اورانیوم غنی شده به بغداد

صدام حسین توانست با اهدای قرارداد‌های شگرف نفتی و تسلیحاتی مقامات فرانسوی را به طمع اندازد. از این جهت بود که سرمایه داران فرانسوی در دو بخش فوق (نفت و تسلیحات) حمایت از کمپین فشار مطبوعاتی را مضاعف کردند تا دولت را برای دریافت لیست صدام حسین مجاب کنند و استدلالشان دفاع از منافع‌شان در عراق بود. در خلال سال ۱۹۷۵، هیأت‌های فرانسوی و عراقی در خصوص همکاری‌های هسته‌ای بار‌ها با یکدیگر ملاقات و مذاکره کردند. پیشنهاد پاریس؛ تحویل اورانیوم غنی شده به بغداد و ساخت یک مرکز تحقیقانی ۸۰۰ کیلوواتی و نیز یک نیروگاه هسته‌ای ۷۰ مگاواتی با عنوان «اوسیراک» در عراق بود.

از ۵ تا ۸ سپتامبر ۱۹۷۵، صدام حسین برای به نتیجه رساندن مذاکرات به فرانسه رفت. ژاک شیراک از او با این کلمات استقبال کرد: «شما دوست شخصی من هستید، در نزد من از احترام بالایی برخوردار هستید و محبت شما در دل من جای دارد.» بهتر از او، نخست وزیر بود که با صدام به تعطیلات پایان هفته رفت و او را در مزرعه «وانکت» همراهی کرد، پیش از آن که نشان افتخار پایتخت فرانسه را به او بدهد.

[۱] شارلمانی (به فرانسوی: Charlemagne)، شارل یکم فرانسه یا کارل بزرگ یا کارلوس ماگنوس.

انتهای پیام/ ۱۳۴

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار