گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس ـ سیدرضا اورنگ؛ برای ساخت فیلمهای دفاع مقدسی تاکنون تفاهمنامه بسیار بسته شده است، اما یا از قوه به فعل درنیامدهاند و یا جز هدر دادن بودجه دستاورد دیگری نداشته و ندارند. زیرا مسوولان امر، اصلا نمیدانند مشکل سینمای دفاع مقدس چیست که بخواهند برای درمان آن نسخه بپیچند. در واقع نیت و فکری برای ساخت اثر خوب در دل و ذهن ندارند.
مشکل بودجه نیست، چون تاکنون بودجههای زیادی از بیتالمال مردم خرج فیلمهایی شده که نه تنها عایدی مادی و معنوی برای سینمای دفاع مقدس نداشته، بلکه این آثار به گونهای شناخت و باورهای مردم را نیز نسبت به دوران جنگ و قهرمانانش خدشهدار کردهاند.
وقتی صحبت از قهرمانانی میشود که با قدرت از وطن و مردم خویش تا پای جان دفاع کردهاند، انتظار عام این است بزرگان را در حد و اندازه قهرمان ببینند، نهفقط فردی که چند تیر در کرده و دعایی نیز میخواند.
سینمای ایران، به خصوص دفاع مقدس، ضعف شدیدی در قهرمانسازی و شخصیت پردازی دارد. متاسفانه، نه تنها این ضعف را برطرف نمیکنند، بلکه بر شدت آن هم میافزایند. مدیریتهای سازمان سینمایی، بنیاد روایت فتح، فارابی و موسسه اوج، ضعف شدید دارند و با مدیر ضعیف نمیتوان کارهای بزرگ انجام داد.
اغلب این مدیران، تاریخ دفاع مقدس را درست نمیشناسند. سینما را نیز از روی کتاب خوانده و چیزی حفظ کردهاند. برای همین حس و درکی از سینمای واقعی ندارند.
وقتی با اصل سینما آشنایی لازم را ندارند، چگونه میتوانند برای احیای سینمای دفاع مقدس نسخه بپیچند و برنامه ریزی کنند؟ این امر محال است! خروجی ضعیف و بی کیفیت این ارگانها گواه صادقی است بر این ادعا.
مورد دیگر اینکه این مدیران انتصابی، اصلا مخاطب را باور نداشته و ندارند. آنان فکر میکنند، همین که با پول بیت المال فیلمی را تولید کرده و در سالنهای خالی نمایش دهند، به وظیفه خود عمل کرده اند!
این یک خطای بزرگ است. همین اشتباه سینمای دفاع مقدس را به این حال و روز انداخته. مهمترین مسئله اینکه، این ارگانها فقط به کسانی که از نظر خودشان خودی هستند برای ساخت فیلم بودجه میدهند. در صورتی که اگر این عده خودی بودند و برای سینمای دفاع مقدس و مردم احترام قائل بودند، هرگز کاری را که فراتر از توانایی شان است نمیپذیرفتند.
با دستهبندی سینماگران به خودی و غیرخودی، تمام افراد کاربلد را از سینمای دفاع مقدس به حاشیه رانده اند که یکی از معضلات بزرگ این عرصه همین است.
جشنواره مقاومت، از زمان راهاندازی تاکنون، هیچ دستاوردی برای سینمای دفاع مقدس نداشته و با این شیوه برگزاری، هرگز نیز نخواهد داشت. زیرا به کار روتین اداری بیشتر میماند تا جشنواره!
وقتی جشنوارهای برگزار میکنند و به فیلمهایی که خودشان میخواهند جایزه میدهند، مطمئناً جز آسیب زدن به سینمای دفاع مقدس و فراری دادن مخاطب از سالنها دستاورد دیگری نداشته و نخواهد داشت.
تا زمانی که مانند دهه ۶۰ مردم از فیلمهای جنگی استقبال نکرده و تهیه کنندههای بخش خصوصی در این نوع از سینما سرمایهگذاری نکنند، محال است سینمای دفاع مقدس جان بگیرد و احیا شود.
ارگانها برای انتخاب مدیران، باید به تواناییهای آنان توجه کنند، نه اینکه تفاهم سیاسی یا وابستگی رفاقتی و فامیلی با آنان داشته باشند.
در حال حاضر مدیرانی که در ارگانها در بخش فیلمسازی مشغول فعالیت هستند، ضعف هنری و مدیریتی دارند. با این گونه مدیران نمیتوان دنبال موفقیت گشت. سینمای دفاع مقدس با بستن تفاهمنامه و خرج از بیت المال مردم، جان نمیگیرد، بلکه بی جان میشود.
انتهای پیام/ 121