گروه حماسه و جهاد دفاعپرس ـ حامد افروغ؛ با شروع طوفان الاقصی که دل آزادگان جهان را شاد کرد، همه حدس میزدند که رژیم اشغالگر قدس برای احیای حیثیت بر باد رفته خود و بازسازی اعتماد ریخته ساکنین اراضی اشغالی در اقداماتی افسارگسیخته اقدام به سرکوب غیرنظامیان در غزه کند.
به طریقه اولی، طراحان عملیات شکوهمند طوفان الاقصی بر نکته فوق اشراف داشتند و برای چنین روزی آماده بودند و حال اینکه با چه راهبری میخواهند با بدترین قوم خلقت یعنی صهیونیزم مقابله کنند، مسالهای است که در حیطه فهم و صلاحدید بزرگان مقاومت است، اما آنچه در این میانه برای عموم روشن است صفبندیهاست.
غزه یکبار دیگر کارزار مواجهه اصل حق و باطل شده است. میدانی که نمونه کامل و اتمّ حق و باطل را در آن مییابیم. اگرچه غرب سوار بر خر دجال آخر الزمانی خود (امپراتوری رسانه) توانسته افرادی را با خود همراه سازد، اما اگر نیک بنگریم، وقایع امروز غزه و نوع واکنشها به آن، ارتباط مستقیمی با باطن سالم یا ناسالم افراد دارد.
اگرچه اغلب برای باز گذاشتن راه اعتذار برای فریبخوردگان رسانهها، کاسه کوزهها را بر سر رسانه میشکنیم، اما در عرصه وجدانی نمیتوانیم سهم سبک زندگی افراد را در این مقولات نادیده بگیریم. هر چه افراد، ملتها و دولتها، دنیادوستتر و جاندوستتر میشوند، میزان پایبندی آنها به حق نیز کمتر خواهد شد و بیشتر میل به سازش و کرنش مقابل باطل پیدا میکنند.
مواضع ضعیف اغلب کشورهای اسلامی و بدتر از آن سازش برخی از آنها، چون ترکیه، مصر، امارات، بحرین، اردن و ... با صهیونیستها از جمله مصادیق زندگی مادیگرایانه و تهی از معنویتی است که نتیجهاش همدلی و همراهی با باطل است.
جهان اسلام البته در کنار سایر مردم آزاده جهان ساکت ننشسته و در اقداماتی که بعضا بینظیر مینمود ـ مانند تظاهرات مردم لندن، لسآنجلس و برخی کشورهای اروپایی ـ از جمله مصادیقی هستند که دل جبهه حق را گرم میکند و این انسجام باید به گونهای رقم بخورد که منجر به تغییر مسیر حکومتهای دنیازده عربی و غربی در مواجهه با استکبار صهیونیزم شود.
انتهای پیام/۱۱۲