گروه اخبار داخلی دفاعپرس- سعید امینی؛ بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی به مهمترین منشور حکمرانی در چله دوم انقلاب اسلامی شهرت یافته و شعار دولتها و مجالس این است که در طرحریزیها و سیاستگذاریها عمل به بندهای این بیانیه را در دستورکار قرار دادهاند و به دنبال تحقق کامل این بیانیه هستند، اما با کمی بررسی میتوان پی برد که تا این جای کار در عمل به بیانیه گام دوم خیلی موفق نبودهایم و یا حداقل مسیری که طی شده با خواست و مطالبات رهبر معظم انقلاب اسلامی فاصله جدی دارد.
در این جا این پرسش مطرح میشود، چرا روح بیانیه گام دوم به طور کامل در کالبد برنامهها و سیاستگذاری نهادهای اجرایی و تقنینی دمیده نشده و با کم و کاستیها در این زمینه مواجه هستیم؟
از چند بُعد باید به این پرسش پاسخ داد؛ اول اینکه این بیانیه نیازمند تئوریزهسازی است، ولی چون تاکنون اقدامات لازم و مثبت در راستای تئوریزه کردن آن صورت نگرفته شاهد نوعی سرگردانی در نحوه اجرای آن هستیم. در واقع بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی راه و چندین راهکار را ارائه داده و یک منشور کامل و پراز نکات است که هر بند آن نیازمند تئوریزه شدن برای تمام ارکان مختلف سیاست، اجتماع، فرهنگ، اقتصاد، ورزش و دیگر موارد است.
دوم اینکه در عرصه تقنین و قانونگذاری این بیانیه را باید بیشتر مورد بررسی قرار داد، ولی از آنجا که اغلب مجالس درگیر امورات روزمره و بحث و بررسی پیرامون آن هستند، از نگاه بلندمدت و میانمدت غفلت شده و هر قانونی را که به تصویب میرسانند اثرات کوتاهمدت مقطعی به دنبال دارد و این رویه گاهاً بیثباتی قوانین را هم تشدید میکند؛ درحالی که بیانیه گام دوم همه شمول به موضوعات مینگرد و متعلق به همه مقاطع است و اگر به درستی بازخوانی، تئوریزه و تقنین شود قطعآً در بلندمدت و میانمدت رشد و شکوفایی پایدار را رقم خواهد زد.
سوم اینکه در حوزه نظارت و اجرا ضعفهایی وجود دارد؛ ارکان نظارتی و اجرایی کشور باید تقویت شوند و این مطالبهای است که بیانیه گام دوم مطرح کرده است. دولت و مجلس دو بازوی مهم نظارتی و اجرایی کشور محسوب میشوند و این دو باید با هم هماهنگ عمل کنند و با همفکری و مشارکت به وحدت رویه در نحوه اجرا و شیوه نظارتها دست یابند. تفرق و اختلاف دو بلیهای هستند که اگر در نهایت به وحدت و یک خروجی مشخص منتج نشوند قطعاً تأثیرات منفی به دنبال خواهند داشت؛ اختلاف سلیقه و فکری واجب و لازم است، اما در نهایت باید در موضوعات کلان به وحدت رویه دست پیدا کرد و موضوعی که در بیانیه گام دوم مورد تأکید قرار گرفته و لذا همفکری بیشتر مجلس و دولت در زمینه تقویت نظارتها و اجرای بندهای بیانیه گام دوم امری مهم و ضروری است.
نکته چهارم که باید مورد تأکید قرار گیرد مربوط به این است که باید ایمان قلبی و عملی به بیانیه گام دوم داشت. امروز ما از نگاههای شعاری و تبلیغاتی رنج میبریم و هستند کسانی که مدام از بیانیه گام دوم سخن میگویند و هر کاری که انجام میدهند عنوان بیانیه گام دوم را ضمیمه آن میکنند و یا در بنرهای تبلیغاتی نام این بیانیه را میآورند؛ به عبارت بهتر برخی سهواً یا عمداً میخواهند بیانیه گام دوم را شعاریزه کنند نه عملیاتی و در حد شعار آن را نگه دارند تا برای خود اعتباری بخرند درصورتیکه چنین رفتاری مصداق بارز تحریف است، امری که رهبر معظم انقلاب با آن مخالف هستند.
نکته پنجم و آخر که در راستای پاسخ به چرایی عدم اجرای صحیح بیانیه گام دوم مطرح میشود مبنی بر این است که ارتباط چندان محکمی میان نهادهای حاکمیتی با نخبگان علمی و دانشگاهی وجود ندارد. همانطور که در ابتدای این یادداشت مورد اشاره قرار گرفت بیانیه گام دوم نیازمند تئوریزه شدن است و اگر نهادهای حاکمیتی به دنبال تئوریزه کردن آن هستند باید از ظرفیت نخبگانی و تحقیقاتی و پژوهشی دانشگاه و مراکز تحقیقاتی به ویژه اساتید علوم انسانی بهره ببرند.
انتهای پیام/341