وصیت شهید «خدارحم شمس‌الدینی»؛

نتوانستم حقوق والدین خود را ادا کنم

در وصیت نامه شهید«خدارحم شمس‌الدینی» آمده است: از کشته شدن فرزند خود در راه خدا ناراحت و غمگین نباشید، من نتوانستم حقوق والدین خود را ادا کنم.
کد خبر: ۶۲۶۱۳۶
تاریخ انتشار: ۰۶ آبان ۱۴۰۲ - ۱۴:۴۸ - 28October 2023

نتوانستم حقوق والدین خود را ادا کنم

به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از کرمان، «خدارحم شمس‌الدینی» يكم‌ فروردين ۱۳۳۶، در ‌شهرستان رابر به دنيا آمد. وی تا پايان مقطع متوسطه ‌‌تحصيل‌ کرد.

سال ۱۳۶۱، ازدواج ‌كرد و صاحب پنج پسر شد، پاسدار بود که به جبهه اعزام شد.

شمس‌الدینی در دوازدهم اسفند ۱۳۷۱، در بافت هنگام ماموریت در درگيری ‌با اشرار بر اثر اصابت گلوله شهيد شد.

قسمتی از وصیت‌نامه شهید «شمس‌الدینی»:

خدایا مرا ببخش گناهانی مرا احاطه کرده خود از آن آگاهی نداشتم، بارالها به درگاهت شکر می‌کنم که مرا هم‌نشین محرومین و مستضعفین قرار دادی و سعادت حقیقی را نصیبم کردی و با حسینیان همراه در جبهه اسلام راه دادی و از لهویات دنیا به انوار الهی سوق دادی و در زمره کسانی که در راه تو نبرد می‌کنند قرار دادی.

پدر و مادرم سلام امیدوارم سلام فرزندتان را بپذیرید و از کشته شدن فرزند خود در راه خدا ناراحت و غمگین مباشید زیرا راه خدا را شناخته بودم و از اینکه سال‌ها باعث رنج و زحمات شما بودم امیدوارم مرا ببخشید و من نتوانستم حقوق والدین خود را ادا کنم پس عاجزانه می‌خواهم مرا حلال کنید ولی به شما اطمینان می‌دهم که تحمل داغ فرزندتان یکی از بزرگ‌ترین عبادات است. (والدین خوبم من نمونه‌ام من به حیات رسیده‌ام من اوج گرفتم و به ملکوت اعلی پیوستم) به یاد من گریه نکنید به یاد حسین (ع) گریه کنید.

سخنی با همسر مهربانم: امیدوارم شما مرا ببخشید زیرا در این مدت کوتاه همسر خوبی برای شما نبودم اگر سخنی یا رنجشی از من دیده‌اید که مایه رنجش شما شده باشد به‌خاطر خدا مرا ببخش همسرم دوست نداشتم از شما و دو فرزندم جدا شوم ولی چه باید کرد باید در راه آزادی اسلام و خون و شهادت‌ها بسیار خواهیم داد.

دو کودک خردسال میثم و محسن را خوب تربیت کن که باید حسینی تربیت شوند و بدان جهاد تو تربیت میثم و محسن است تا خود را آماده کنند برای دفاع از اسلام و قرآن و مستضعفین و از خداوند می‌خواهم به شما صبر بزرگی عنایت بفرماید.

پدر و مادرم خانواده‌ام را سپردم به شما و آنها را به آغوش خود بگیرند زیرا میثم و محسن دیگر بابا ندارند و سرپرستی آنها را به‌عهده خود بگیرید، اگر جسدم به‌دست شما نرسید ناراحت نباشید و اگر رسید هر کجا خود شما صلاح دانستید دفنم کنید اگر جسدم نرسید شما هیچ‌گونه قبری برایم درست نکنید از برادرانم و خواهرانم می‌خواهم مرا ببخشند و مرا حلال کنند.

در پایان شما را به تقوی جویی دعوت می‌کنم. از برادرانم می‌خواهم حالا که لشکریان اسلام به رهبری امام امت و فرماندهی امام زمان به‌سوی الله پیش می‌رود اسلحه افتاده مرا بردارید و در هر زمینه‌ای می‌توانید در راه خدا و پیروزی اسلام قدم بردارید. مسائل اسلام را کوچک مشمارید (نماز، روزه، خمس، جهاد، زکات) را انجام دهید و از همه شما خداحافظی می‌کنم و شما را به خدا می‌سپارم.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار