به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس، داود مهدویزادگان؛ ویژگی بارز فجایع ضد انسانی که این روزها توسط صهیونیستهای غاصب علیه مردم مظلوم غزه اتفاق میافتد، ابعاد روشنگرانه در مقیاس بینالمللی آن است. این واقعه دردناک خیلی از حقایق پنهان مانده از چشم مردمان جهان به ویژه مسلمانان جهان را آشکار ساخته است. فاجعه غزه باطن پوچ و میان تهی روایت رسانههای نظام سرمایهداری را برملا کرده است.
اکنون بسیار آشکارتر از گذشته میتوان فهمید که تمدن جدید غربی چگونه و با چه ساز و کارهایی این جهان را به قفَس آهنین تبدیل کرده است. در اینجا به چند مورد از این چالشهای جهانی که همهمان به ویژه جوامع مسلمان با آنها درگیر هستیم اشاره میشود.
۱. استیلای ظالمانه غرب
فجایع ضد انسانی غزه خود بسندگی و خود برتربینی چندش آور غربیها و نفی سبعانه دیگریهای غیرغربی را معلوم کرده است.
دولتهای غربی به کمک پیشرفت شان در علم و تکنولوژی و با به راه انداختن دو جنگ جهانی اول و دوم در نیمه اول قرن بیستم توانستند بر ملل جهان استیلا پیدا کنند. آنها با بر پا کردن نهادهای بینالمللی مانند سازمان ملل توانستند پایه اقتدار و سلطه جهانی خود را تثبیت کنند.
شکلگیری این سازمانها با طرح شعارهای بشردوستانه و صلح پایدار برای همه ملل جهان بود. اما هیچ یک از این سازمانهای بینالمللی حتی اگر هم بخواهند قادر به حمایت و دفاع از حقوق ملتهای مظلوم و محاصره شده نیستند. آن قدر که قدرتهای استکباری میتوانند در این سازمانها به نفع خود قطعنامه تصویب کنند، ملتهای مظلوم قادر به دفاع از خود نیستند.
اکنون سازمانهای بینالمللی دستان خونین دولتهای سلطه جوی غربی به سرکردگی دولت تروریست آمریکا و رژیم اشغالگر صهیونیستی را باز گذاشته تا هرگونه جنایت و ستم نه فقط بر مردم فلسطین بلکه بر سایر مردمان بیپناه غیرغربی روا دارند.
امروزه ظلم و بیعدالتی به واسطه تمدن غربی در کره خاکی فراگیر شده است. نظام سلطه جهانی بر آمده از این تمدن، بهره برداری از مواهب خدا دادی و خوب زیستن را حق انحصاری خود میداند.
دولتهای استعماری غربی با راهاندازی جنایتهای جنگی در گوشه و کنار جهان به ویژه در جهان اسلام، پنجههای مرگبار خود را بر ملتهای آزاده نشان میدهد تا آهنگ رهایی از این قفس پولادین به ذهن شان خطور نکند.
۲. نقش روشنفکری وابسته
بدون شک استیلای همه جانبه نظام سرمایهداری بدون کنشگری غربزدههای وطنی در کشورهای پیرامون به سادگی اتفاق نمیافتاد و تداوم پیدا نمیکند. زیرا مهمترین مسأله سلطه جهانی غرب تن دادن و پذیرش آن از سوی مردمان است. روشنفکران غرب باور و غربزده به واسطه مرجعیت و منزلت کاذبی که در میان قشرهای مختلف جامعه پیدا کردهاند افکار عمومی را به پذیرش نظام سلطه غربی عادت میدهند.
غربزدهها با بزرگ جلوه دادن قدرتهای غربی و القای نا توانی مردم برابر آنها و نیز توجیهات مغالطه آمیز و غلط، هر گونه روحیه آزاد منشی و امید به رهایی را در نطفه خفه میکنند. آنان از آزادی، استقلال و رهایی سخنها سر میدهند، ولی استواری این سخنان در وقت مواجهه با نظام سلطه غربی فرو میریزد و پوچی آن آشکار میشود.
برای همین است که هیچ گاه ملتهای مظلوم در مصاف با قدرتهای غربی این جماعت خود شیفته غربزده را در کنار خود احساس نمیکند. وسط بازیهای روشنفکری غربزده غالباً در جهت استیلای بیشتر قدرتهای غربی بوده است. شدت این خدمت گذاری به قدری بالاست که باید از آنان با عنوان روشنفکری وابسته یاد.
گمان درست بر این است که مرحوم سید جلال آل احمد با عنوان و محتوای کتاب «در خدمت و خیانت روشنفکران» قصد فهماندن ماهیت و کارکرد روشنفکری وابسته را داشته است.
۳. تجهیز قدرت
اینکه امروز فلسطینیهای ساکن در غزه وارد فاز تجهیز قدرت شدهاند، امر اتفاقی نیست بلکه مبتنی بر تجربه راههای شکست خورده در دفع دشمن صهیونیستی است. آنان دست به انتخاب تاریخی بزرگی زدهاند که یقیناً اسباب سرافرازیشان خواهد بود.
طبیعی است که وقتی از سویی قدرتهای غربی علیه ملتی همدست شدهاند و از رژیم اشغالگر حمایت میکنند، و از سوی دیگر، سازمانها و نهادهای بینالمللی ملت مظلوم را تنها میگذارند؛ یا باید به غربت و مظلومیت تن دهند و دچار مرگ و نابودی تدریجی شوند و یا آنکه برای دفع ظلم ظالمان غاصب و احقاق حقوق از دست رفته شان قیام کنند و در راه تجهیز قدرت گام بردارند.
توصیه به تجهیز قدرت از آموزههای معجزه آسای قرآن کریم است: " وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّکُمْ " (اﻷنفال: ۶۰). این آموزه کانونیترین گفتار اسلام سیاسی است که به واسطه انقلاب اسلامی توانسته روحیه مقاومت را در منطقه نهادینه کند.
منبع: فارس
انتهای پیام/ ۱۳۴