به قلم: رسول حسنی
گروه فرهنگ و هنر دفاع پرس ـ جشنواره سینما حقیقت به ایستگاه پایانی خود رسید و پرونده نهمین دوره برپایی این جشنواره بسته شد.
چرا جایزه شهید آوینی؟
تنوع در بخشهای جشنواره و فراوانی فیلمها یک سوال ایجاد می کند. هدف از این ایجاد بخش های متفاوت جشنواره به چه منظوری است؟ آیا در نظر گرفتن بخشی به نام شهید آوینی که امسال هم بین المللی شده قدمی در جهت رسیدن به سینمای آوینی برداشته شده یا نه؟ اصلا معیار انتخاب فیلمها برای این بخش چیست؟
به نظر می رسد نام آوینی در جشنواره ای این چنینی که به مدعای مدیران از جشنواره های شناخته شده در گونه مستند است، به آن چیزی اضافه نمی کند. به نظر می آید اختصاص بخش شهید آوینی در سینما حقیقت جز برای به چشم آمدن جشنواره چیز دیگری نیست.
اختصاص جایزه های به نام یکی از نخبه گان فرهنگی کشور که شامل هنر هم می شود در ایران فقط ادای دین صرف است که بگوییم ما آنها را فراموش نکرده ایم. پس با این وصف صرف نظر از مستند ساز بودن آوینی جایزه رسول ملاقلی پور هم داشته باشیم.
اما چرا آوینی فیلمساز مهمی است؟ و چرا باید جایزه ای بین المللی به نام این شهید داشته باشیم؟ جواب روشن است. آنچه آوینی را جدا از فیلمسازانش می کند وجه محتوایی آثار آوینی است. سینما حقیقت چقدر به سمت این وجه سینمای آوینی رفته است. باید گفت در این بخش موفقیتی ندیدیم. اتکا به چند فیلم کوتاه و بلند و افزایش درخواست صد در صدی برای حضور در این بخش افتخاری ندارد.
معمولا فیلمسازان موقع پر کردن فرم جشنواره خواهان شرکت در بخش آوینی هم می شوند. اگر نام آوینی را به جشنواره ای الصاق می کنیم باید اندیشه های او را هم به اندازه بعد و مسافت جشنواره هم تبیین کنیم. در کنار فروش کتابهای سینمای تجربی که قابل تقدیر هم هست و باید گسترده تر از این باشد؛ باید برای آثار آوینی هم غرفه ای در سینما فلسطین در نظر گرفته می شد. باید شبهای آوینی هم برگزار می شد تا جهان بینی آوینی با تکیه بر آثار مکتوب او تفسیر می شد.
شناخت آوینی، شناخت ارزشها است
جای خالی کارگاه آوینی شناسی و یا چیزی مشابه این نام به شدت احساس شد. اگر چنین کارگاهی لحاظ می شد و از صاحبنظران داخلی و خارجی دعوت به عمل می آمد تا در این خصوص آرا و نظرات به اشتراک گذاشته شود، شاهد اتفاقات خوبی در سطح بین المللی بودیم.
متاسفانه جز در موارد معدود هیچ فیلمی در قد و قامت این نبود که در بخش بین الملل آوینی قرار بگیرد. چگونه فیلمی که به خط فکری آوینی نزدیک نشده بتواند در بخشی قرار بگیرد که می بایست کرسی تاویل و تفسیر آرای آوینی باشد.
کار مهمی که آوینی می کند بیان مفهوم دشمن شناسی در آثار سینمایی و غیر سینماییش است. من باید دشمنم را بشناسم تا بتوانم در دشمنی با او موفق عمل کنم.
نشانی، آینه ای که وادار به قضاوت می کند
در فیلم "نشانی" که یکی از بهترین فیلمهای بخش آوینی است. وصیت نامه چند رزمنده را بعد از 25 سال به خودشان باز می گرداند. واکنش رزمندگان دیروز قابل تامل است. فیلم، چنان آیینه وار جدایی رزمنده امروز را از خط شهدا را بیان می کند که نمی توان تحمل کرد.
"نشانی" به دلیل اینکه اول خود رزمندگان دیروز و به تعبیر خودشان، جاماندگان را هدف قرار می دهد تا خودشان را قضاوت کنند، خیلی بر خورنده نیست اما با فاصله گرفتن از فیلم متوجه این قیاس می شویم و به این فکر می کنیم اگر وصیت نامه شهیدی را به دستمان دادند تا خودمان را در محکمه وجدان قضاوت کنیم چه خواهیم کرد.
"نشانی" به دلیل همین عمق معنایی بسیار به فضایی از یک فیلم برای ورود به جایزه آوینی نزدیکتر است.
به نام آوینی، بر علیه دفاع مقدس
فیلم "زمناکو" ساخته مهدی قربان پور، روایت پسری جوان است که فاقد اسنادی هویتی است. او با پی جویی هایش می فهمد که اهل حلبچه است و در جریان بمباران شیمیایی حلبچه توسط رژیم بعث در حالی که نوزادی 40 روزه بوده به ایران آورده می شود و حالا باید به حلبچه برود تا ثابت شود که اهل حلبچه هست یا نه.
فیلم مملو از تصاویر خصوصی و خانوداگی شخصیت اصلی است. معلوم نیست کارگردان چه هدفی داشته که عکس زنان را بدون حجاب به نمایش بگذارد و حتی پا را از این فراتر بگذارد و صحنه های از فیلم عروسی برادر کارکتر فیلم را نشان دهد؟
به نمایش گذاشتن فیلم رقصیدن عروس و داماد( همان شخصیت اصلی) با آن لباس باز و سفید عروسی و روبوسی زنان و دختران جوان با پسری که فقط برای پیدا کردن خانواده اش به حلبچه آمده واقعا چه ضرورتی داشت؟ فیلم را هنری تر می کند یا معنایی به محتوایی که باید بیننده بگیرد اضافه می کند؟
ورود این فیلم به بخش آوینی چه معنایی داشت. به صرف اینکه جنگ دلیل بی سر و سامان شدن خانواده است. جالب اینکه در فیلم مدام به این اشاره می شود که چرا ثبت احوال برای چنین کسانی شناسنامه صادر نمی کند و از ایران تصویری می سازد که مانع خوش بختی این پسر جنگ زده آواره شده است.
از آن طرف اهالی سلیمانیه با آغوش باز از این جدا مانده آواره صحبت می کنند. با این توصیف، فیلم یک اثر ضد دفاع مقدسی است. فیلم به بیان دیگر می خواهد بگوید اگر ایران شهر حلبچه را محاصره نمی کرد؛ صدام به خیال خیانت اهالی شهر آنجا را بمباران نمی کرد.
آوینی در قامت یک جشنواره مستقل جهانی
این که مدعی می شویم جشنواره سینما حقیقت، در اختصاص بخش بین الملل آوینی گامی به جلو نگذاشته فقط ادعای صرف نیست بلکه قابل اثبات هم هست.
ترسم نرسی به کعبه ای اعرابی
این ره که تو می روی به ترکستان است
شهید آوینی آنقدر بزرگ است که بشود جشنواره ای مستقل از سینما حقیقت برایش در نظر گرفته شود. به شرط آنکه نگاه های سیاست زده جشنواره ای به آن نشود تا اندیشه های ناب و به روز آوینی در قامت یک جشنواره بین المللی به دنیای ناتوان از درک حقیقت اسلام صادر شود. جهان نیازمند هوای تازه است و یکی از این تازگی ها، آرمانهای شهید مرتضی آوینی است.