در گفت‌وگوی دفاع‌پرس با خلیل اسفندیاری مطرح شد؛

«غفلت و غافلگیری در برابر رخداد‌های طبیعی و غیرطبیعی»؛ چرا‌ها و چاره‌ها

«غفلت و غافلگیری؛ چرا‌ها و چاره ها» درصدد است تا با مرور اهم غافلگیری‌های رخ داده در دهه‌های اخیر در کشورمان، ریشه‌ها و زمینه‌ها و دلایل آن را مورد کاوش قرار دهد ضمن آنکه راهکار‌هایی را به منظور جلوگیری از بروز آن که عموما در ساخت مدیریتی رخ می‌دهد ارائه کرده است.
کد خبر: ۶۳۲۲۰۲
تاریخ انتشار: ۳۰ آبان ۱۴۰۲ - ۱۰:۰۸ - 21November 2023

«غفلت و غافلگیری در برابر رخداد‌های طبیعی و غیرطبیعی»؛ چرا‌ها و چاره‌هابه گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع‌پرس، «خلیل اسفندیاری» متولد صالح‌آباد از توابع استان همدان است. سه دهه‌ای می‌شود که در حوزه رسانه و مطبوعات قلم زده و عمده فعالیت‌هایش هم در حوزه دفاع مقدس بوده است. از نویسندگی و خبرنگاری گرفته تا مسئولیت صفحه و دبیری بخش و نهایتا سردبیری را تجربه کرده است.

سابقه تالیف ۴ عنوان کتاب منتشر شده و نیز فعالیت‌های متنوع رسانه‌ای از خبرنگاری گرفته تا دبیری بخش دفاع مقدس و سردبیری برخی نشریات را در کارنامه کاری خود دارد. از جمله اقدامات وی، انجام کار پژوهشی مصاحبه محور با موضوع بررسی نقش مهندسی– رزمی در ۸ سال دفاع مقدس است که البته هنوز زمینه انتشار نیافته است.

شاید بتوان ادعا کرد که اسفندیاری، جزو معدود فعالان این حوزه است که تجریبات خود در عرصه روزنامه‌نگاری دفاع مقدس را به رشته تحریر درآورده لیکن این اثر نیز هنوز مجالی برای انتشار نیافته است. این پزوهشگر دفاع مقدس، فعالیت‌های قلمی و مطبوعاتی خود را از سال ۱۳۷۳ با مسئولیت صفحه دفاع مقدس روزنامه رسالت که با عنوان «شرح عشق» منتشر می‌شد، آغاز کرد.

سال ۱۳۸۱ و در جشنواره دفاع مقدس مطبوعات این صفحه در میان صفحات دفاع مقدس مطبوعات سراسر کشور رتبه اول را بدست آورد. سال ۸۲ در جشنواره مطبوعات دفاع مقدس در رشته مقاله نویسی، رتبه اول را بدست آورد. در جشنواره‌های دیگر مطبوعات دفاع مقدس نیز بار‌ها مورد تقدیر قرار گرفته و در سال ۱۳۸۶ در جشنواره"دفاع مقدس و ترویج فرهنگ بسیجی"که در سطح دانشگاه‌های کشور برگزار گردید موفق به کسب رتبه دوم در رشته مقاله نویسی شد.

خرداد ماه سال ۸۹ در جشنواره «تجلیل از فعالان رسانه‌ای و هنری در فتح خرمشهر» رتبه اول در رشته مقاله نویسی و گفت‌وگوی ویژه را بدست آورد. آبان ۱۳۸۹ در هفدهمین جشنواره بین المللی مطبوعات و خبرگزاری‌ها موفق به کسب رتبه سوم در بخش ویژه این جشنواره شد. وی علاوه بر حوزه دفاع مقدس در حوزه تخصصی اش که مدیریت است نیز در جشنواره‌های مختلف علمی اقدام به ارائه مقاله کرده است.

تدوین خاطرات و در واقع تاریخ شفاهی مربوط به جزئیات ماموریت سال ۱۳۵۹ مقام معظم رهبری به هند از زبان سرلشکر فقید دکتر حسن فیروزآبادی به عنوان عضو هیات اعزامی از دیگر آثار وی است. راه اندازی و مسئولیت صفحات دفاع مقدس در نشریات «دنیای ورزش، کیهان ورزشی، روزنامه تهران امروز» از دیگر فعالیت‌های روزنامه نگاری وی در حوزه دفاع مقدس بوده است.

وی سابقه دبیری بخش مقاومت و پایداری ماهنامه پیام انقلاب (ارگان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) را هم در کارنامه خود دارد ضمن آنکه بیگانه با خبرگزاری دفاع مقدس هم نیست چرا که حدود یک دهه قبل و در همان ابتدای راه اندازی آن، ۵ شماره ویژه نامه با عناوین"راست قامتان و ستاره ها" که اختصاص به مرور وقایع و نیز چهره‌های شاخص دفاع مقدس داشته و در برهه خودش، یک اقدام ابتکاری از رسانه‌ای مانند یک خبرگزاری محسوب می‌شد را تهیه و ارائه کردند.

دارای فوق لیسانس مدیریت است از این رو به موازات قلمی خود در سیستم اداری کشور هم مشغول فعالیت است. از ایرن رو به موازات پرداخن به موضوعات دفاع مقدس، خود را از رشته تحصیلی اش نیز دور نگه نداشته بلکه در عرصه و موضوعات مدیریتی هم آثار متعددی را خلق کرده است. از این رو می‌توان گفت نتیجه قلمی او صرف تئوری نبوده بلکه از پشتوانه تجربی و واقعی هم برخوردار است.

مطلع شدیم آخرین اثر خود با عنوان «غفلت و غافلگیری؛ چرا‌ها و چاره‌ها» با رویکرد پرداختن به یک موضوع راهبردی را به رشته تحریر در آورده و یکی از سازمان‌های دولتی آن را با توجه به موضوع و ماهیتی که دارد در شمارگان محدود و با مخاطبان خاص منتشر کرده است.

این اثر درصدد است تا با مرور اهم غافلگیری‌های رخ داده در دهه‌های اخیر در کشورمان، ریشه‌ها و زمینه‌ها و دلایل آن را مورد کاوش قرار دهد ضمن آنکه راهکار‌هایی را به منظور جلوگیری از بروز آن که عموما در ساخت مدیریتی رخ می‌دهد ارائه کرده است.

این اثر با توجه به راهبردی بودن موضوع و مطالبش می‌تواند برای مسئولان امر در حوزه‌های راهبردی، نظامی، سیاسی و اجتماعی مفید باشد. البته مولف معتقد است این اثر ویرایش نخست بوده و لازم است در بازه‌های زمانی مثلا ۲ الی ۳ ساله به روزسازی شود چرا که سیر اتفاقات و رخداد‌ها بگونه‌ای است که لازم می‌کند از عبرت‌های نهفته در دل هر حادثه و اتفاقی، درسی گرفت و آن را در قالب سطر‌ها و صفحاتی به این اثر افزود.

به مناسبت انتشار این اثر، خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع‌پرس گفت‌وگویی با وی ترتیب داده که در ادامه می‌خوانید:

دفاع‌پرس: «غفلت و غافلگیری» را بر اساس چه ضرورتی به رشته تحریر در آوردید؟

چه بسا شما هم مکرر و پس از وقوع برخی حوادث طبیعی و غیر طبیعی از زبان مسئولین مربوط شنیده باشید که اعلام می‌کنند دچار غافگیری شده اند. البته ممکن است بعضا به صراحت به این موضوع اذعان هم نکنند، اما نحوه عمل و اقدامشان گویای آن است که از آمادگی لازم برای برخورد مناسب با موضوع و مشکل را ندارند. نسبت به این موضوع حساس شدم خاصه آنکه احساس کردم در این باره آثار زیادی هم منتشر نشده و جای خالی آن به شدت احساس می‌شود.

دفاع‌پرس: محتوی اثر دارای چه وجوهی است؟

هم دارای وجه نظامی است و هم سیاسی و هم اجتماعی. یعنی ما هم در حوزه نظامی خاصه آغاز جنگ از این ناحیه دچار آسیب شدیم و هم در حوزه‌های سیاسی و برخی تصمیم گیری‌ها و هم در عرصه اجتماعی. از این رو موضوع غافلگیری صرفا دارای وجه نظامی نیست بلکه عرصه‌های بیشتری را پوشش می‌دهد.

اگر به این مقوله توجه شود، نتیجه آن در قالب پیشگیری کرد پیدا می‌کرد که به مراتب کم هزینه‌تر و پرفایده‌تر از درمان و برخورد است. مثال بزنم. با یک تصمیم ساده در چند دهه قبل، تولید جمعیت که به نحو عادی در حال فعالیت بود را کند کردیم. بموقع هم متوجه ابعاد و نتایج مترتب بر این تصمیم خود نشده و حالا راه افتاده ایم تا بلکه جبران مافات کنیم. هر تصمیمی که در این باره می‌گیریم یک طرفش لنگ می‌زند. گمان اشتباهمان هم این است که گویا این مشکل، صرفا بعد اقتصادی دارد که به نظرم چنین نیست.

دفاع‌پرس: سئوال داخل پرانتزی و آن اینکه با این توضیح یعنی می‌خواهید بگوئید کاهش جمعیت و فرزندآوری دلیل اقتصادی ندارد؟

دارد، اما باید سهم و میزان آن را مشخص کنیم. اگر بگوئید تنها دلیل آن، مشکل اقتصادی است بنده سئوال می‌کنم در این صورت، در میان خانواده‌هایی که دارای وضعیت مالی و اقتصادی مناسبی هستند باید شاهد فرزندآوری بالایی باشیم. آیا چنین است؟ حتی برخی دیرکرد‌هایی که در حوزه ازدواج شاهدش هستیم هم تنها دلیلش، اقتصادی نیست. شما و بنده افرادی را می‌شناسیم که دارای وضعیت اقتصادی خوبی هم هستند، اما زیر بار ازدواج نمی‌روند. چرا؟ پس در عین حال آنکه نمی‌توان و نمی‌شود منکر شرایط دشوار اقتصادی شد، اما اینکه تنها دلیل این موضوع را اقتصادی هم بدانیم، تصور خطایی است. اعتقاد خود بنده این است که در سبک زندگی و تفکر و نگاه هایمان دچار آسیب شده ایم و باید برای اصلاح این آسیب‌ها اقدام عاجل کنیم که البته تحقق این مهم هم، نیازمند تلاش همه جانبه مردم و مسئولین و نهاد‌های متولی ام در حوزه‌های اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی و ... است.

از این رو به عنوان کسی که تلاش می‌کنم به حکم تجربه و مطالعاتم، به موضوعات، بصورت راهبردی، واقع بینانه و فارغ از هیجان و جوزدگی نگاه کنم، معتقدم در هر موضوع و مساله ای، اگر نتوانیم صورت مساله را درست و دقیق طرح کنیم نمی‌توانیم راهکار مناسبی هم برای آن طراحی و پیش بینی کنیم. طرح درست صورت مساله، نیمی از حل مساله می‌تواند باشد.

الآن هم باز بعضا دچار برخی اشتباهات محاسباتی می‌شویم. همه جانبه نگری در تصمیم گیری‌ها بعضا دیده نمی‌شود. می‌آئیم بخشی از مشکلی را حل کنیم مشکل دیگری را درست می‌کنیم. همین چند سال پیش بود که تحت عنوان مقابله با حقوق‌های نجومی، عده‌ای رای به فریز کردن حقوق‌ها دادند. حالا متوجه شده اند این امر موجب بروز مشکل در مانایی نیروی انسانی ماهر و کاربلد خاصه در بخش دولتی شده است. خب این را به یک محاسبه ساده همان روز اول می‌شد فهمید.

اینکه چرا عده‌ای از ما‌ها اینطور بعضا ناشیانه عمل می‌کنیم مشخص نیست.

دفاع‌پرس: برگردیم به توضیحاتتان درباره اثر جدیدتان. بفرمائید"غفلت و غافلگیری، چرا‌ها و چاره ها" و اینکه این اثر دارای چه فصول و محور‌های است؟

این اثر را در ۷ فصل تنظیم کرده ام.
- مفاهیم و واژه شناسی
- بیان مصادیق تاریخی
- بیان مصادیقی از استفاده از عنصر غافلگیری در جریان انقلاب اسلامی و دفاع مقدس
- بیان مصادیقی از برز غافلگیری در جبهه خودی
- بیان تدابیر پیامبران و ائمه (ع) در خصوص غافلگیری و ضد غافلگیری
- تبیین راه‌های پیشگیری از غافلگیری
- تبیین مسئولیت دستگاه‌های نظارتی جهت جلوگیری از بروز غافلگیری در کشور
عناوین فصل‌های ۷ گانه این اثر است و البته در نهایت که نتیجه گیری بحث صورت گرفته است.

دفاع‌پرس: بصورت خلاصه بخواهید مهمترین دلیل بروز غافلگیری‌ها را برای مخاطبان توضیح دهید به چه نکته‌ای اشاره خواهید کرد؟

ببینید موضوع غفلت هم می‌تواند جنبه شخصی داشته باشد و هم اجتماعی و حکمرانی. در حوزه شخصی چه بسا خیلی از ما‌ها از توانایی هایمان، فرصت‌هایی که در اختیارمان نهاده شده، نعماتی که از آن برخورداریم، مسئولیت‌هایی که در قبال دیگران داریم و... دچار غفلت شده یا بشویم. در سطح کلان هم ممکن و محتمل است سیاستگذاران و تصمیم گیران نسبت به برخی پدیده‌ها و رخ داد‌ها دچار غفلت شده یا در نتیجه شرایطی، دچار غافلگیری گردند.

علی کل حال، موضوع مبسوط و مفصل است و شاید نشود در چند جمله خلاصه اش کرد، چون بسته به موضوع و محیط، دلیل یا دلایل آن می‌تواند متفاوت باشد، اما بصورت کلی باید عرض کنم هر اقدامی دارای ۳ وجه یا بهتر بگویم دارای ۳ رکن است:

-رکن اول عبارت است از برنامه ریزی.
-رکن دوم مجری مناسب، توانا و با انگیزه.
-رکن و وجه سوم هم عبارت است از نظارت.
اگر این ۳ رکن دست به دست هم دهند، می‌توان امیدوار بود که کار، خوب و مورد انتظار پیش برود، اما هر کدام از این ارکان که بلنگد، باید متتظر بروز غافلگیری بود.

یعنی اگر برنامه‌ای که صرفا دارای رویکرد آرمانگرایی بوده و در آن واقع بینی لحاظ نشده باشد، می‌تواند زمینه ساز غافلگیری را فراهم آورد. چون تدارکات لازم برای آن پیش بینی نشده است. اگر برنامه‌ای خوب طراحی شود، اما به دست مجری سپرده شود که یا ناتوان است یا نسبت به موضوع اعتقاد محکم ندارد یا فاقد انگیزه لازم برای تحقق آن است باز هم می‌تواند زمینه ساز بروز غافلگیری برای مجموعه باشد. اگر برنامه، خوب باشد، مجری هم توانا و با انگیزه باشد، اما نظارت مکفی در حین کار صورت نگیرد این هم می‌تواند ما را دچار غافلگیری کند. از این رو برای جلوگیری از بروز غافلگیری، لازم است تا این سه رکن به موازات هم پیش رفته و هم پوشانی لازم با همدیگر را داشته باشند.

دفاع‌پرس: درباره وقوع جنگ تحمیلی، نگاه شما چگونه است؟ آیا غافلگیر شدیم؟

در بیان برخی مسئولین نظامی و سیاسی کشور خوانده و شنیده ام که آغاز جنگ تحمیلی را مصداقی از غافلگیری توصیف کرده اند. به شخصه معتقدم با توجه به مجموع حوادثی که پس از پیروزی انقلاب اسلامی چه در داخل عراق از برخورد با ایرانیان و شیعیان و مراجع و علمای شیعی و تعطیلی مدارس ایرانیان و ... چه در مرز‌ها در قالب بمباران‌های هوایی موردی و هجوم‌های زمینی و اقدامات مهندسی و. رخ داده بود و از سوی دیگر شخصیت خود صدام و البته شرایط و اختلافاتی که از دیرباز میان ایران و عراق خاصه در خصوص اروندرود وجود داشت، می‌توانستیم پیش بینی خطر از ناحیه عراق را بکنیم. البته شرایط آن روز و وجود برخی اختلاف‌ها در سطوح سیاسی و نظامی و البته چه بسا تاثیر برخی نقوذ‌ها و نفوذی ها، مانع از آن شد که بتوانیم برآورد واقع بینانه از شرایط داشته باشیم.

با این توضیح معتقدم ما نسبت به خطرات ارتش بعث عراق دچار غفلت شدیم، اما برایم خیلی سخت است که قبول کنم و بگویم در این خصوص دچار غافلگیری شدیم کما اینکه در بیان مقام معظم رهبری در این باره هم داریم که فرمودند: «حمله نظامی رژیم «صدّام» که هشت سال ما را مجبور به مجاهدت و قبول مشکلات جنگ کرد، غیر متعارف نبود. این روش همیشگی استکبار علیه ملت‌های مستقل و آزادی‌خواه است.»

کما اینکه در سنوات اخیر اتفاقاتی در مرز‌های شرقی و غربی و شمال غرب هم رخ داد، اما با استفاده از تجارب حاصل و تدبیر حکیمانه رهبری معظم انقلاب، واکنش‌های بجا و مناسب نسبت به آن‌ها داده شده به عنایت الهی، مجموع این تدابیر باعث شد تا خطرات صورت بالفعل به خود نگیرد.

دفاع‌پرس: پس بین غفلت و غافلگیری، قائل به تفاوت هستید؟

بله در غفلت، ردپای نوعی عمد یا سهل انگاری را می‌توان مشاهده کرد. وقتی هشدار‌ها به مسئول یا مسئولین مربوط درباره موضوعی داده می‌شود یا برخی مشهودات وجود دارد که دلالت بر وقوع خطر یا نزدیکی آن دارد، اگر آن مسئول یا مسئولین، نسبت به آن بی تفاوتی بروز دادند و خطر بر آن‌ها وارد شد نمی‌شود گفت دچار غافلگیری شده اند بلکه می‌توان ادعا کرد نسبت به خطر غفلت ورزیده اند. یعنی هشدار‌ها و اخبار مربوط به نزدیکی بودن خطر را جدی نگرفته اند. اما شرایط در غافلگیری تفاوت دارد. غافلگیر شدن یعنی از جایی و از مسیری که گمان آن برده نمی‌شد زیر ضربه برویم. یعنی همه تدارک‌ها و پیش بینی‌ها را انجام داده ایم، اما دشمن یا عامل خطر از نقطه‌ای و از مسیری همه پیش بینی‌های ما را دور زده و وارد شده اند.

در حوزه مدیریت داخلی هم همین وضعیت حاکم است. اینکه برویم در بستر رودخانه ساخت و ساز انجام بدهیم، یا در احداث ابنیه پیش بینی‌های لازم برای اعلام و اطفاء حریق نکرده و به نواقص مشهودی که در این باره وجود دارد بی تفاوت باشیم بعد فردا روزی درگیر سیلاب و آتش سوزی و... شویم، نباید و نمی‌توانیم از عنوان غافلگیری استفاده کنیم بلکه باید بگوئیم نسبت به موضوع غفلت ورزیده ایم. یعنی خطر را به درستی شناخته ایم، اما آن را جدی نگرفته ایم.

دفاع‌پرس: آیا در طی این سال‌های پس از انقلاب اسلامی ما فقط در برابر دشمن، غافلگیر شده ایم یا توانسته ایم دشمنان را غافلگیر هم بکنیم؟

در این اثر به صورت مصداقی به مواردی که طی آن غافلگیر شده و مصادیقی که طی آن به غافلگیری کردن دشمن موفق شدیم را برشمرده ام. هر دو شکلش وجود داشته است، اما معتقدم در چنین موضوعات و مباحثی که جنبه راهبردی دارد باید دنبال قسمت خالی لیوان بگردیم. چون اشتباه، هزینه زاست و چه بسا اندکش هم زیاد باشد؛ لذا اگر نقاط قوت هایمان برایمان برجسته جلوه کند خود این موضوع می‌تواند زمینه ساز غافلگیری مان شود؛ لذا از کنار هیچ اشتباهی ولو کوچک و هیچ دشمنی ولو به نظر ما بی اهمیت و ناتوان باشد نباید به سادگی عبور کنیم. بلکه عقلانیت اقتضا می‌کند آن را و او را حتی بیش از آنی که هست باید فرض کرده و متناسب با آن تدارک لازم را ببینیم.

بر این مبنا، عقلانیت اقتضا می‌کند در میدان جنگ نظامی، اندکی، توان دشمن را بیش از آنی که واقعیت دارد در نظر بگیریم. تاکید می‌کنم فقط اندکی و نه بیشتر که باعث بشود دچار ترس زائد و خودساخته بشویم.

برای مثال اگر برآوردمان این است که دشمن مقابل ما دو دستگاه تانک در اختیار دارد، لازم است در برنامه ریزی هایمان، این استعداد دشمن را ۳ یا ۴ دستگاه فرض کرده و متناسب با ۳ یا ۴ دستگاه تدارکات بچینیم.

دفاع‌پرس: خب چه کنیم که غافلگیر نشویم؟

«غافلگیر کردن» یک تاکتیک است و همه فارغ از حق یا باطل بودنشان از آن برای پیشبرد اهداف و برنامه هایشان خاصه در حوزه نظامی و راهبردی استفاده کرده و می‌کنند. از همین روست که می‌بینیم در حوزه نظامی هم تاکتیک داریم هم ضد تاکتیک. هم اطلاعات داریم هم ضد اطلاعات. هم آفند داریم هم پدافند.

به هر حال، در دنیای دیروز و امروز و آینده که به دلایل مختلف انسان‌ها دنبال تصاحب هرچه بیشتر مواهب بوده و سهم بیشتری را برای خود مطالبه می‌کنند و خیلی وقت‌ها هم، تحقق آن را از مسیر جنگ و ستیزه مورد پیگیری قرار می‌دهند، یکی از راهکار‌ها این است که چگونه اقدام نمایند که بیشترین و موثرترین ضربه را به طرف مقابل وارد سازند. ضربه یا ضرباتی که تاثیرگذار باشد.

واقعیت روابط بین الملل در دنیای دیروز و امروز و آینده هم آن است که رفاقت‌ها و قرابت ها، عمدتا صوری است و نه قلبی. اساسا طبع قدرت به گونه‌ای که دارنده آن دنبال فراهم شدن برای اعمال آن است. البته حساب کسانی که اتصال به الله دارند و در قدرت یابی هم نیت قرب دارند جداست، اما غیر از معصومین و اتصال یافتگان به خدا، سایر قدرت داران و قدرتمندان اینگونه اند که می‌خواهند این قدرت خود را به نحوی اعمال نمایند و این یک واقعیت است. شرق و غرب هم ندارد. مهم این است که ما در چنین شرایطی و دنیایی که اصل برای همه کشور‌ها تامین منافعشان است، دچار ساده لوحی، ساده اندیشی و خواب و رخوت نشویم.

الآن می‌بینیم که کشور‌ها در بیان اهداف کلان خودشان هم دریغ نمی‌کنند. می‌بینیم که آمریکا و هم پیمانان او نیازی به پنهان کردن نیات و مقاصد اصلی خود نمی‌بینند. اخیرا دیدیم و شنیدیم که رئیس جمهور آمریکا صراحتا اعلام کرد اگر اسرائیل وجود هم نمی‌داشت ما باید امروز آن را ایجاد می‌کردیم! در موضوع داعش، هدفشان را به صراحت اعلام کرده و حتی حدود و ثغور کشور مورد نظرشان را توهم هم کردند! این‌ها اهداف کلان است و کشور‌ها هم ابایی از بیان صریح آن هم ندارند.

مهم، تاکتیک‌ها و روش‌ها و ابزار برای تحقق این اهداف است که معمولا پنهان کاری‌ها در این عرصه رخ می‌دهد و زمینه‌ساز غافلگیری می‌شود.

یکی از تاکتیک‌ها برای این منطور استفاده از عنصر غافلگیری است. در همین حوادث اخیر در فلسطین اشغالی هم مشاهده کردیم که «حماس» از این عنصر به نحو بارزی استفاده کرد. پنهان کاری و نشر حداقلی اطلاعات از جمله لوازم غافلگیری است که در این باره شاهدش بودیم به نحوی که خیلی از پشتیبانان آن یعنی ایران و حزب الله هم به اذعان مسئولین محترم از آن اطلاع و در اجرایش دخالتی نداشتند.

مهم این است که ما بتوانیم همه آن زمینه‌ها و بستر‌هایی که محتمل و ممکن است ما را غافلگیر سازد را درست بشناسیم و برای مقابله و مواجهه با هر کدام از آن‌ها راهکار عملی و عملیاتی داشته باشیم و البته که پیشگیری، مناسب‌ترین و کم هزینه‌ترین راهکار است.

در حوزه مباحث و مسائل داخلی هم قرآن کریم در آیات متعدد هشدار‌های لازم را به ما داده است. در روایات هم نمونه این هشدار‌ها را ملاحظه می‌کنیم. امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری هم در بیانات متعددشان ما را متوجه نقاط مهم و کلیدی کرده اند.

اگر بخواهیم اهم این نکات و نقاط مورد نظر که می‌تواند مانع از غافلگیری ما در قبال خطرات در انواع مختلف آن شود را برشماریم می‌توانیم به موارد زیر اشاره کنیم:

-ضررت حفظ و تقویت وحدت و پرهیز از تفرقه و اختلاف
-سپردن امور به افراد کاردان و شایسته
-پرهیز از آرمانگرایی صرف و عاری از واقع بینی
-تکیه بر نظر کارشناسان حقیقی و نظرات صاحب نظران در هر زمینه‌ای
-برخوردار کردن همه پروژه‌ها و برنامه‌ها از پیوست‌های متعدد فرهنگی، اجتماعی، زیست محیطی، امنیتی و ...
-مستندسازی تجربیات خود برای استفاده آیندگان
-اهمیت و جایگاه قائل شدن به نقش و قدرت مردم در پیشبرد امور
-توجه به مقوله مهم جانشین پروری در مدیریت‌ها
-خود را بی نیاز از دانش و تجربیات دیگران ندانیم و نخواهیم که همه چیز را خودمان تجربه کنیم.
-بی اعتمادی به لبخند‌های ظاهری دشمنان و وعده‌های آن‌ها
-تلاش برای شنیدن نظرات مختلف و پرهیز از دریافت اطلاعات از منابع محدود و مشخص توسط تصمیم گیران و تصمیم سازان.
-قوی کردن پایه‌های اقتصادی، نظامی و سرمایه اجتماعی کشور و تقویت خودکفایی در عین تعامل با کشور‌ها
-برقراری تعادل و تناسب در روابط با کشور‌ها و استفاده از ظرفیت همه آن‌ها برای پیشبرد اهداف کلان
-رعایت اصول و ضوابط حفاظتی و همه جانبه نگری در اظهارنظرها. در این باره لازم است توضیح بیشتری ارائه بدهم.

مقام معظم رهبری در یکی از بیاناتشان خاطره‌ای از «سکوتره» از شخصیت‌های سیاسی آفریقا و رئیس جمهور اسبق گینه نقل کردند که عین آن را برایتان می‌آورم که فرمودند: «... یکى از این رهبران مسلمان پخته‌ی وارد که بنده در طول این مدّتِ کارهاى سیاسى دیده‌ام، سکوتوره بود. سکوتوره بسیار آدم واردى بود، خیلى آدم مطّلعى بود، خیلى پخته بود.. خیلى شیفته‌ی انقلاب بود، البتّه خودش ضعیف بود و نتوانسته بود راه خودش را برود و استکبار کَت‌بندش کرده بود؛ از طُرق مختلف محاصره‌اش کرده بودند..، امّا درست میفهمید؛ آدم سالمى بود؛ آدم خائنى نبود.

این انقلاب را هم خیلى دوست میداشت؛ به امام هم حقیقتاً از ته دل ارادت داشت. من حرفهایى از او شنیدم که خیلى درست بود- البتّه ما از خیلی‌ها حرف شنفتیم؛ یعنى این‌جور تصوّر نشود که براى خوشامدِ ما یک حرفى گفته، ما هم باورمان آمده ... یک وقتى به من گفت فلانى! شما‌ها فقط یک عیب دارید و آن اینکه همه‌اش مدام میگویید؛ خب، این گفتن ندارد؛ بکنید؛ چرا میگویید؟ میگویید که چه بشود؟ من آن سال اوّل ریاست جمهورى‌- سال ۶٠- که شاید این حرف را از او شنفتم، اصلاً حرفش را قبول نکردم.

براى بعضى از دوستان نقل کردم، گفتم سکوتوره این‌جور میگوید؛ لکن ته دلم قبول نکردم. با خودم میگفتم که حالا دنیا، دنیایى نیست که او خیال کند ما اگر یک چیزى را گفتیم دنیا میفهمد و اگر نگفتیم نمیفهمد، که گفتن ما یک مشکلى به وجود بیاورد. لکن بعد تجربه‌ها به بنده نشان داد که نخیر، او پخته بوده، میفهمیده. بنده هم حالا عقیده‌ام همین است من می‌بینم بعضى از برادرها، یک جاهایى که خیال میکنند فقط خودشان هستند، یک مطالبى را، یک اهدافى را، یک آرزوهایى را به زبان می‌آورند و می‌گویند که دشمن از آن سوء استفاده میکند و ما از این‌گونه حرف‌ها داشتیم. مراقب باشید.»

خیلی وقت‌ها به این فکر می‌کنم که چه نیازی است سر هر موضوعی تنوعی از مصاحبه‌ها از سوی مسئولین مرتبط و غیرمرتبط را شاهد باشیم؟ الآن بخش مهمی از روش جمع آوری اطلاعات توسط دشمن استفاده از اطلاعات آشکار است. یعنی همین اطلاعاتی که به نظر ما شاید بی اهمیت باشد و آن‌ها را لابلای سخنرانی‌ها و مصاحبه‌ها مطرح می‌کنیم. اما آن‌ها این اطلاعات را پازل کرده خروجی از آن می‌گیرند. خب این‌ها خود زمینه غافلگیری را فراهم می‌سازد. در طول دفاع مقدس هم برخی از روش‌ها و عملیات‌ها در نتیجه رصد همین اخبار آشکار دست دشمن می‌افتاد.

به هر حال باید به این موضوع دقت مضاعف داشته باشیم و انشاء الله روزی برسیم به اینکه هر کسی باید در حوزه تخصص و کاری خود و البته آن هم به میزان نیاز و ضرورت سخن گفته و اطلاعات منتشر کند.

دفاع‌پرس:  سئوال پایانی، آیا اثر جدیدی هم در دست تهیه و تالیف دارید؟

بله. انشاء الله.
یک توضیح مختصر هم بدهم و مفصلش بماند برای بعد.
ببینید دفاع مقدس روی ۴ پایه استوار است که عبارتند از ایمان، شجاعت و ایثار، عقلانیت، ابتکار.
بدیهی است هر کدام از این‌ها دارای زیرمجموعه‌هایی هم هستند.

در حال تهیه مجموعه‌ای با محوریت بررسی نقش و جایگاه دو رکن اخیر یعنی"عقلانیت و ابتکار"در موفقیت‌ها و مدیریت ۸ سال دفاع مقدس هستم که به نظرم نگاه جدید و نوآورانه‌ای محسوب می‌شود.

دفاع‌پرس: می‌توان آن را اقدامی در راستای جهاد تببین هم محسوب کرد.

دقیقا، چون از دیرباز عده‌ای تلاش کرده اند و می‌کنند چنین واکرد نمایند که دفاع مقدس ملت ایران، یک اقدام مبتنی بر استفاده از احساسات و موج نیروی انسانی و عاری از هرگونه تدبیر و طراحی بوده است.
در این اثر انشاءالله برای جوانان امروز و آینده بصورت مستند و با استفاده از نظرات و خاطرات فرماندهان و مسئولان اصلی در سال‌های دفاع مقدس توضیح خواهم داد که منهای آغاز جنگ که دست ما نبود و بر ما تحمیل شد، دیگر بخش‌های دفاع مقدس اعم از تعیین راهبردها، طراحی عملیات‌ها والنهایه پذیرش قطعنامه ۵۹۸ مبتنی بر عقلانیت بود و البته ابتکارات در حوزه‌های گوناگون که می‌توان آن را محصول همان عقلانیت دانست.
به همین اندازه توضیحات بسنده می‌کنم. انشاءالله به وقت خود درباره جزئیات بیشتر آن اطلاع رسانی خواهم کرد.

انتهای پیام/ 112

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار