به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس، اسرائیل در نبرد اخیر خود با نیروهای مقاومت سعی داشت تا با فشار حداکثری بر مردم غزه، آنان را وادار به کوچ اجباری از این سرزمین کند. به تعبیری رژیم صهیونیستی در پاسخ به عملیات طوفانالاقصی که توسط نیروهای مقاومت صورت گرفت، تلافی ناجوانمردانه خود را بر سر زنان و کودکان فلسطینی عملی کرد تا بدین شکل قدرت مقاومت را در آنان تضعیف کرده و شرایط را برای خارج شدن فلسطینیان از غزه فراهم کند.
خانه برای صاحبخانه است
اما با تمام این اوصاف، از جمعیت ۲ میلیون ۲۰۰ هزار نفری فلسطین، تنها بخش محدودی مجبور به کوچ شدند و باقی اهالی این سرزمین باوجود فشار و تهدید بسیار در خاک خود ماندند و کشته شدن در آن را به رها کردنش ترجیح دادند.
درباره تبیین بهتر این موضوع، حجتالاسلام محمد ملکزاده عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی اظهار داشت: «بین مردم غزه و شهرکنشینهای اشغالگر صهیونیستی یک تفاوت جدی وجود دارد. مردم غزه و اساساً مردم فلسطینی به دلیل اینکه ساکنان اصلی این سرزمین هستند، نوعی تعلق خاطر جدی به خاک فلسطین داشته و بخشی از هویت خود را از این زمین میگیرند. درحالیکه شهرکنشینها تنها با وعدههای نظام سلطه و دولت جعلی یهود به آن کشور رفته و اساساً تعلق خاطر جدی در اینباره ندارند.
جان دادن زیر بمباران برای مردم غزه ارزشمندتر از کوچ کردن است
وی ادامه داد: وقتی طوفانالاقصی رخ داد شاهد بودیم تعداد قابل توجهی از صهیونیستها اسرائیل را ترک کرده و بیان کرده بودند دیگر حاضر به بازگشت به سرزمینهای اشغالی نیستند. این درحالی است که شدت حملات مقاومت فلسطین با شدت بمباران اسرائیلیها قابل مقایسه نیست. مردم فلسطین به خوبی متوجه این موضوع هستند که صهیونیستها یکی از اهدافشان رسیدن به غزه است، برای همین مقاومت ولو با دادن جان زیر بمباران برایشان ارزشمندتر از کوچ کردن از غزه است. مقاومت و پایداری مردم غزه، نشانه پیروزی آنان در این نبرد است. صهیونیستها گرچه قریب به ۱۴ هزار نفر را به شهادت رساندند، اما به هیچ یک از اهدافشان نرسیدند.» به تعبیری قاطبه مردم غزه، مقاومت را نه در سلاح در دست گرفتن، بلکه همین استقامت برماندن میدانند و بدین شکل سعی دارند به سهم خود در جبهه مقاومت ضدصهیونیستی نقشی ایفا کنند. از طرف دیگر، نباید وجهه ایمانی و صبغه جهاد در این امر را نادیده گرفت
نیروی ایمانی مقاومت
محمدصادق کوشکی استاد دانشگاه در یادداشت اخیر خود که روزنامه همشهری منتشر کرد گفته بود میگوید: «شهر غزه بافتی مذهبی داشته و قاطبه اهالی این منطقه متدین هستند. شهرهای غزه پر است از مساجد و اماکن مذهبی و همین امر باعث شده نگاه اهالی این باریکه به جنگ صبغه دینی پیدا کند و معنایی ایمانی بیابد. از سال ۲۰۰۷ تا کنون مردم غزه این شعار را همواره بر زبان دارند: «حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکیلُ نِعْمَ الْمَوْلی وَ نِعْمَ النَّصیرُ». در گزارشاتی که از شرایط زندگی در غزه منتشر میشود میبینیم در شرایطی که صدای موشکباران نوار غزه به گوش میرسد افراد به روزمرگیهای عادی خود مشغول هستند. این از کسانی سر میزند که به این باور رسیدند که خدا به عنوان بهترین یاور و سرپرست پشتیان آنان است. این فرهنگ مقاومت آن چیزی است که اهالی غزه ضمن بروز دادنش به فرزندان و نسلهایی بعدی نیز آموزش میدهند.»
مردن در وطن به از آوارگی در غربت است
کوشکی در ادامه درباره علتشناسی مقاومت مردم در حفظ سرزمینشان بیان کرد: «چنین پایداریهایی از جنس مقاومت مردم غزه را باید اول ذیل کرامت و شرافت انسانی بررسی و معنا کرد. به تعبیری مردم غزه به خوبی از این تجربه تاریخی مطلع هستند که یا باید آوارگی را انتخاب کنند، یا زندگی در شرایط سخت در کشور و موطن خویش را. کسی که آوارگی را میپذیرد به جایی میرود که ارزشی برای او قائل نیستند. ۷ میلیون فلسطینی در جایجای دنیا پراکنده هستند که از حقوق اولیه نظیر مسکن، اشتغال، شهروندی و... محرومند. مردم غزه پذیرفتند که گرچه در خارج از شهرشان بمباران نیست، اما شأنیت و ارزشی جز یک پناهنده و آواره جنگزده ندارند.»
آنچه که به نظر میرسد این است که مردم غزه، گرچه ۱۴ هزار شهید تقدیم مقاومت کردند و حدود ۲۰۰ هزار نفر از آنان در این جنگ آسیب و خسارت دید، اما فاتحان این نبرد هستند و صهیونیستها را در اصلیترین هدفشان یعنی تصاحب کامل غزه و نابودی اندیشه مقاومت ناکام گذاشتند.
منبع: فارس
انتهای پیام/ ۱۳۴