به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاعپرس، کتاب «حمید حمید ... احمد» رمانی براساس زندگی سردار سرلشکر شهید دکتر حاج احمد سوداگر است که به قلم ابراهیم حسنبیگی در ۱۴۸ نگارش شده است و انتشارات صریر آن را روانه بازار نشر کرده است.
در بخشی از این رمان آمده است؛ تلویزیون روشن بود، اما کسی نمیدیدش و باز «رضا ریش» مثل همیشه معرکه گرفته بود و اراذل و اوباش بهجز من، دورش جمع بودند و به حرفهای راست و دروغش میخندیدند. من نشسته بودم لب تختم و داشتم اخبار ساعت هفت شبکهی یک را نگاه میکردم. همان شبکهای که آرم خبرش «انجز انجز»ای بود که ما وقتها و بیوقتهایی در جبهههای جنگ میخواندیمش و بعد از جنگ هم شنیدن آن تداعی دهها خاطرهی تلخ و شیرین آن دوران بود... .
سردار سرلشکر شهید دکتر حاج احمد سوداگر از فرماندهان و طراحان عملیات برجسته دوران دفاع مقدس و پایهگذار بسیاری از مراکز علمی، فرهنگی و پژوهشی پس از این دوران است، مسئولیت اطلاعات عملیات قرارگاههای قدس، کربلا، نجف و فرماندهی لشکرهای ۷ ولیعصر (عج)، ۲۵ کربلا و ۲۷ محمد رسول الله (ص)، معاون اطلاعات عملیات سپاه پاسداران، تاسیس دانشکده اطلاعات و امنیت سپاه و پایه گذاری کاروانهای راهیان نور تنها بخشی از مسئولیتهای اوست. آخرین یادگار او بنیانگذاری پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس است که با تلاش و جدیت بسیار و بیپایان پایههای نگاه علمی و آکادمیک به این دوران را در دانشگاههای کشور پیادهسازی نمود.
او مجدانه تلاش میکرد به همگان بفهماند در این دوران هزاران نفر-ساعت زمان صرف بررسی، تحلیل و شناساییهای مخاطره انگیز میشد تا یک عملیات طرحریزی شود و سردار سرلشکر شهید حاج احمد سوداگر در سال ۱۳۳۹ در شهر مذهبی دزفول، پایتخت مقاومت ایران، دیده به جهان گشود.
ایام تحصیل وی در مقطع متوسطه با دوران شتابگرفتن نهضت انقلاب اسلامی ایران، همزمان گردید. ایشان دراین دوره با روحیهای پرشور، ایمان به خدا و عشق به امام خمینی (ره) به صف مردم مبارز پیوست و نقش مؤثری در سازماندهی و گسترش تظاهرات دراین شهر، علیه استبداد زمانه ایفا نمود.
او بخوبی دریافته بود که یک مجاهد مسلمان، باید پشتوانهای نظری داشته باشد تا به هنگام تهدیدها وایجاد تردیدها، تزلزلی در وی ایجاد نشود و بتواند در هنگام بحث و گفتگو درمورد اعتقادات و باورهایش بر دیگران تأثیر بگذارد. ازاین رو، به مطالعه عمیق متون اسلامی، نظریههای انقلاب و تاریخ جنبشهای آزادیخواه پرداخت.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در کنار همرزمانش نقش مؤثری در تشکیل سپاه ایفا نمود بطوریکه درسن ۱۸ سالگی از نیروهای کلیدی سپاه دزفول، بشمار میآمد. هنگامی که گروههای ضد انقلاب به مبارزه مسلحانه بر علیه انقلاب اسلامی روی آوردند و سپاه پاسداران ناگزیر به برخورد با این گروهها شد.
احمد دراین دوره تلاشهای زیادی برای ایجاد آرامش و امنیت و مقابله با این گروهها در منطقه انجام داد. در روزهای آغازین تهاجم سراسری دشمن، وی و همرزمانش در کنار نیروهای لشکر ۹۲ زرهی ارتش، در منطقه دشت آزادگان به مقابله با دشمن پرداختندو رشادتهای زیادی از خود نشان دادند.
پس از آن، به کمک مدافعان پل کرخه شتافت و بهمراه سایر مسئولین، به سازماندهی نیروها جهت دفاع مؤثراز منطقه همت گمارد. هوش سرشار، توان فکری بالاو خطرپذیری، او را به سوی فعالیتهای اطلاعاتی سوق داد. کاری که درآن زمان از ضروریترین اولویتهای جنگ بود و استعداد ونبوغ او را در این زمینه به منصه ظهور رساند. هر چند در جریان یکی از شناساییها در سال ۱۳۶۰، بر اثر برخورد با مین، پای خود را روانه بهشت کرد، اما دراین مسیر پرخطر، هرگز از پای ننشست.
در عملیات پیروزمندانه فتح المبین، که یکی از بزرگترین عملیاتهای دوران دفاع مقدس بشمار میآید، شناساییهای متعدد، دقیق، تخصصی و گزارشات کامل وی و همرزمانش در واحد اطلاعات، منجر به دستیابی سریع رزمندگان به سایتهای ۴ و ۵ که از نقاط بسیار مهم منطقه بشمارمیآمدند، گردید.
شهید سوداگر دوره آموزشی دافوس ارتش را درسال ۱۳۶۲ طی نمود و بـا تلفیق دانـش تئوریک و تجربیـات عملی میدان نبرد، به مهـارت و بلوغ فوقالعادهای درامور اطلاعاتی رسید. در ابان ماه سال ۱۳۶۳ مسئولیت معاونت اطلاعات نظامی منطقه جنوب (قرارگاه کربلا) ، به او واگذار شد.
شناسایی منطقه عملیاتی والفجر ۸ در فاو، تحت مسئولیت وی انجام گرفت وخود شخصاً شرایط اروندرود، معابر وراهکارها را بررسی و در آمادهسازی منطقه، تلاش بسیار نمود.
پیش از عملیات والفجر ۸، مسئولیت اطلاعات قرارگاه نجف را بعهده گرفت که نیاز واحد آموزش نظامی ستاد مرکز سپاه به سردار سوداگر منجر به مامور کردن ایشان به سپاه سوم قدس شد و هنگام عملیات والفجر ۸، مسئولیت معاونت اطلاعات سپاه قرارگاه قدس را، به عهده گرفت و در تک پشتیبانی امالرصاص و نیز در ادامهی تک اصلی، به ایفای نقش پرداخت.
مهارت وشیوههای ابداعی حاج احمد درطول اکثر عملیاتهای دفاع مقدس از جمله والفجر ۸، تحسین وستایش فرماندهان را برانگیخت و در تاریخ دفاع مقدس ماندگار گشت.
در عملیاتهای کربلای ۴، ۵ و ۸، نصر ۵ و ۸، بیت المقدس ۲ و والفجر ۱۰، قرارگاه قدس از قرار گاههای مؤثر واصلی بود و درتمام این عملیاتها، حاج احمد عنصر کلیدی قرارگاه بشمارمیآمد.
این شهید عزیز، در تاریخ ۱۳۵۹/۶/۲۳ در منطقه عملیاتی کرخه بر اثر اصابت ترکش از ناحیه سر – صورت – چشم راست قطع پنجه پای چپ و در تاریخ ۱۳۶۰/۸/۱۳ در منطقه عملیاتی شوش براثر انفجار مین از ناحیه پای راست (قطع پا) و اصابت ترکشهای متعدد به بدن اصابت موج انفجار از ناحیه سرو گوشهاونیزدر تاریخ ۱۳۶۰/۱۱/۷ در منطقه رقابیه براثر اصابت ترکش از ناحیه پای راست وکتف و در تاریخ ۱۳۶۱/۲/۳۰ در منطقه عملیاتی والفجر مقدماتی براثر اصابت ترکش از ناحیه پای راست ودر تاریخ ۱۳۶۱/۵/۷ در منطقه عملیاتی شلمچه براثر اصابت ترکش از ناحیه جمجمه ضربه مغزی گردید.
همچنین در تاریخ ۱۳۶۲/۱۲/۸ در منطقه عملیاتی خیبر بر اثر عوامل شیمیایی از ناحیه داخلی (ریه) و چشم و در تاریخ ۱۳۶۴/۱۲/۲۸ در منطقه عملیاتی فاو براثر اصابت موج انفجار و واژگونی موتور سیکلت دچار در رفتگی زانوی چپ و پارگی مینیسک گردید، در مورخ ۱۳۶۵/۸/۱ در منطقه عملیاتی فاو براثر تصادف از ناحیه سر مجروح شدند، ایشان در عملیاتهای بدر، والفجر ۸، والفجر ۱۰ بر اثر اصابت شیمیایی از ناحیه داخلی، ریه و چشم مصدوم گردیده اند.
ضایعات شدید جنگی منجر به بیش از ۲۰ بار عمل جراحی ایشان از ناحیههای (قلب-کمر-ریه و..) بعد از جنگ گردیده بود، جراحتهایی که هرکدام میتوانست بهانهای موجه برای ترک جبهه و مسئولیتهای بعد از جنگ باشد.
اما او هر بار با تنی مجروح، اما انگیزهای مضاعف به صحنه دفاع مقدس بازگشت و حضور تا آخرین روز جنگ را تکلیف شرعی خود میدانست و خدمات ماندگاری را پس از جنگ بنیانگذاری نمود.
با پایان یافتن جنگ تحمیلی، در مهرماه سال ۱۳۶۷، بعنوان جانشین عملیات در جنوب (قرارگاه قدس) انجام وظیفه نمود، در سال ۱۳۶۸، به سمت فرماندهی لشکر ۷ ولیعصر عج الله منصوب گردید.
در خردادماه همان سال دوره دانشکده فرماندهی وستاد (دافوس) سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را، به پایان رساند و نیز موفق شد دوره تکمیلی دافوس نزاجا را، با موفقیت سپری نماید.
در بهمـنماه سال ۱۳۶۸، درجه دو فتح را از شخص رهبر عظیمالشأن انقلاب اسلامی وفرماندهی معظم کل قوا، دریافت نمود. در خردادماه سال ۱۳۶۹، به پاس رشادتهایشان، یک قطعه نشان درجه ۳ به ایشان اعطا گردید. در تیرماه سال ۱۳۶۹، موفق به دریافت درجه سرتیپی از شخص فرمانده معظم کل قوا شد.
انتهای پیام/ 121