به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، «تبلیغات» در دوران دفاع مقدس واحدی بود که مسئولیت برنامههای فرهنگی و رسانهای را برعهده داشت و علاوه بر مدیریت تبلیغات و عملیات روانی در دو سطح ستادی و صف به ایفای نقش میپرداخت.
نیروهای تبلیغات تلاش میکردند با توجه شرایط سیاسی و نظامی زمان جنگ و با استفاده از شیوههای مختلف موثر ومتنوع، بر ادراک، روحیات و کنش های مردم و رزمندگان با توجه به نیازهای مختلف دفاع مقدس مؤثر باشد. کاظم خانی یکی از رزمندگان واحد تبلیغات در دوران دفاع مقدس به تشریح جزئیات برخی فعالیتهای خود در این واحد پرداخته است.
از جمله فعالیتهای واحد میتوان به راه اندازی عکاسی مرکزی و بایگانی عکاسی، فضاسازی معنوی در خطوط مقدم جبهه و نصب انواع تابلوها با مضامین اسلامی، حماسی و حتی مفرح، مراسم بدرقه رزمندگان در عقبه، استقبال از آنها در خطوط مختلف جبهه و تشییع باشکوه شهدا نام برد. از این رو بخش زیادی مستندات باقی مانده از جنگتحمیلی مرهون فعالیت شبانهروزی رزمندگان تبلیغات در هشت سال دفاع مقدس است.
من قبل از اسارت، مسئول تبلیغات گردان بودم. برای تبلیغات از شاعران کسب فیض میکردیم. گاهی اوقات نیم ساعت مانده به اذن مغرب و عشاء در کنار حسینیه ثارالله رزمندگان اسلام دور هم جمع میشدند مراسم سینهزنی را برگزار میکردند و استقبال خوبی هم میشد.
زیارت عاشورا، دعای توسل، دعای کمیل
در حسینیه ثارالله (ع) بنابر این بود که بعد از نماز صبح زیارت عاشورا قرائت میگردید. شبهای چهارشنبه بعد از مغرب و عشاء در حسینیه دعای توسل برگزار میشد. شبهای جمعه دعای کمیل برگزار میگردد. بهویژه از مداحان اهل بیت علیهمالسلام جهت قرائت دعای کمیل بهرهگیری میکردیم.
پرشورترین، مجذوبترین دعا در جبهه دعای کمیل بود، وصل به عرفان، وصل به وجهالله، راز و نیاز رزمندگان اسلام و در دعای کمیل، با ندای «یا غیاث المستغیثین» ای فریادرس بیچارگان بود، دعای کمیل رزمندگان اسلام یک فتح بابی، باب شهادت بود.
مصاحبه با رزمندگان
یکی از جذابترین کار فرهنگی تبلیغات، مصاحبه ام با فرزندان انقلاب، آینده سازان کشور محسوب میشد.
جهت مصاحبه با رزمندگان سلحشور برنامه ریزی میکردم، ولی میدانستم که بعضی از رزمندگان راضی به مصاحبه نمیشوند؛ لذا از فرماندهان دستهها درخواست میکردم خاطراتی که در حین مسئولیت از این عزیزان مشاهده نمودند روایتگری نمایند.
تلاش فرماندهان بر این مبنا بود که گمنام باشند، مشهور نباشند، عشق وافری به بنیانگذار جمهوری اسلامی حضرت امام خمینی (س) داشتیم و تلاشها بر این بود که روحیه عالی رزمندگان اسلام را در جبهه متعالیتر ببینیم، ولی غافل از این که آنان از ما والاتر، عرفانیتر بودند.
ترفند زدن به رزمندگان!
جهت مصاحبه با این عزیزان با یک ترفند و روش خاصی وارد سنگر میشدیم. مثلا به بهانههای مختلف از جمله: عزیزان مهمان نمیخواهید وارد سنگر میشدیم! هم سفره شدن در زمان صرف صبحانه، نهار، شام و ... بهترین فرصت در سنگر جهت مصاحبه و مصافحه بود.
بهترین امکانات آن دوران، از لحاظ تصویر برداری و عکس برداری دوربینهای عکاسی و فیلم برداری بود. از لحاظ صوتی جهت ضبط صدای رزمندگان رادیو ضبط بود؛ که جهت ثبت و ضبط صدای عزیزان بهره گیری مینمودیم.
سوالات مصاحبه
درحین مصاحبه تلاش ما بر این بود از سه سوال بیشتر نباشد ضمن معرفی خود، مسئولیت، یک خاطره ویژه از خود یا دوستان برای ما مطرح نمایند. حدود ۱۰ عدد نوار کاست از این نوع مصاحبهها در تبلیغات گردان حضرت رسول اکرم (ص) جمعبندی نموده بودم که نتوانستم جهت بهرهگیری به تبلیغات لشگر ۸ نجف اشرف ارسال نمایم و همزمان شد با اسارتم در عملیات کربلای ۸ افسوس خوردم که بهدلیل اسارت، وظیفه ام را به نحو احسن آن طور که مدنظرم بود انجام ندادم و توفیق نصیبم نشد.
انتهای پیام/ 141