به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس، ایالاتمتحده در ادامه حمایتهای دامنه دارخود از اسرائیل، قطعنامه شورایامنیت را وتو کرد؛ قطعنامهای که حتی انگلیس و فرانسه از جمله شرکای راهبردی امریکا هم حاضر به مخالفت با آن نشدهاند. اما این طرح در صورت تصویب چه تأثیری بر روند جنگ غزه داشت؟
«فؤاد ایزدی» کارشناس مسائل آمریکا در گفتوگویی با اشاراتی تاریخی به لیبی دوره معمر قذافی، گفت که در صورت تصویب این قطعنامه، آتشبس انجام میشد، اما اگر صهیونیستها به این تصمیم، تمکین نمیکردند، ذیل فصل هفتم منشور مللمتحد قرار میگرفتند. فصلی که اجازه بهکارگیری زور را به کشورها میدهد تا برای متوقفکردن نسلکشی دست بهکار شوند. اما امریکا یکتنه اجازه طیشدن چنین روندی را نداد تا بار دیگر ثابت کند که اسرائیل برایش ارجحیت دارد. آنقدر که توجه خود را از جنگ اوکراین به سمت صهیونیستها منعطف میکند. مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید؛
آمریکا قطعنامه اخیر شورای امنیت را با چه هدفی وتو کرد؟ آیا میخواهد نشان دهد که خواستار ادامه جنگ است؟ این اقدام را ناظر به چه هدفی در شرایط کنونی میدانید؟
هیچ توجیه دیگری غیر از ادامه جنگ، برای اقدام امریکا وجود ندارد. البته به نظرم در اینجا کلمه جنگ خیلی قابل استفاده نیست. بهتر است بگوییم که امریکا خواهان ادامه نسلکشی است. ما شاهد نسلکشی گستردهای در غزه هستیم و امریکاییها هم بر این عقیده هستند که این نسلکشی باید ادامه پیدا کند. از همینروست که هم سلاح نسلکشی را فراهم میکنند، هم پول مورد نیاز برای نسلکشی را پرداخت میکنند و هم در هر جایی از محیط بینالملل که اعتراضی به این روند باشد، تصمیم به سرکوب میگیرند. طبیعی است که امریکاییها در ادامه این اقدامات هم، قطعنامهای که بیش از ۱۰۰ کشور پای آن را امضا کردند، وتو کنند. امریکا بار دیگر ثابت کرد که هیچ اعتقادی نهتنها به حقوق بشر ندارد بلکه معتقد است که برای رسیدن به اهداف سیاسی خود باید دست به نسلکشی زد.
روند حمایت امریکا از اسرائیل در زمینه تسلیحاتی را چگونه ارزیابی میکنید؟
سلاحهایی که در سرزمینهای اشغالی بهکار گرفته شده، سلاحهای امریکایی است. از گذشته بیش از ۳ میلیارد دلار کمک از سوی امریکاییها به رژیم صهیونیستی پرداخت میشده که غالباً هم نظامی بوده است. اسرائیلیها به صورت گسترده بر سر غزه بمب میریزند. از همین جهت دیگر کمکهای سنتی جواب نمیدهد. زرادخانه محلی امریکا در مرکز غرب آسیا در فلسطین اشغالی قرار دارد. با شروع جنگ در غزه، درهای این زرادخانهها باز شده و هر چه سلاح در آنها وجود داشته در اختیار رژیم صهیونیستی قرار گرفته است. اگر امریکا میخواست این جنگ متوقف شود تنها کاری که باید میکرد این بود که کلید زرادخانه را از رژیم صهیونیستی پس میگرفت. اگر این سلاحها نباشد اصولاً بمبی وجود ندارد که روی مرد و زن غزه ریخته شود.
به نظر میرسد واشنگتن توجه اصلیاش را از جنگ اوکراین معطوف به حمایت از اسرائیل در غزه کرده است. آیا این گزاره درست است؟
دولت جو بایدن هنوز هم علاقهمند به کمک به اوکراین است. یعنی هنوز دغدغهای به نام اوکراین در بین مقامات دولت امریکا وجود دارد. اما مشکلی که دولت بایدن با آن روبهرو شده این است که در کنگره امریکا که باید این کمکها به تصویب آن برسد، شک و شبهه ایجاد شده است. دلیل آن هم این است که اوکراینیها ماههاست که این کمکها را دریافت میکنند، ولی هیچ نتیجه مثبتی به دست نیاوردهاند. دائم درجا میزنند. زمانی گفته بودند که در تابستان میخواهیم حمله گستردهای را شروع کنیم، اما تابستان هم گذشت و موفقیتی از آنان ندیدیم. از این جهت شبههای در میان نمایندگان کنگره وجود دارد و آن اینکه در ازای کمکهای مالی و تسلیحاتی که به اوکراین شده چه چیزی بهدست آمده است. تقریباً چیزی به دست نیامده است. این مشکل دولت بایدن با شروع شدن جنگ در غزه بیشتر شد. اما دغدغهای که امریکاییها نسبت به اسرائیل دارند بیشتر از اوکراین است. از همین جهت، هم مخالفت کنگره با کمک امریکا به اوکراین و هم ارجحیت بحث اسرائیل برای ایالاتمتحده، امریکا را معطوف به صهیونیستها کرده است.
آمریکا در زمینه دیپلماتیک نتوانسته برخلاف ادوار گذشته حمایت شرکای غربی خود را در حمایت از اسرائیل جلب کند. این امر نشانه چیست؟
جنایت اسرائیل در حدی است که حتی کشوری مانند انگلیس هم رأی ممتنع میدهد؛ یعنی فضای نقد نسلکشی اسرائیل و امریکا در غزه تا اندازهای قابل تقبیح است که دوستان سنتی امریکا هم برای همراهی با آن دچار تردید شدهاند. اما اینها نمادین است. این کشورها از جمله انگلیس که رأی ممتنع به قطعنامه شورای امنیت داد و فرانسه که رأی مثبت به آن داد، همین الان هم به اسرائیل کمک نظامی و اطلاعاتی میکنند و همراه او هستند. اگر میبینید که چنین آرایی را در شورای امنیت میدهند، جنبه نمادین داشته و به نوعی میخواهند روی سایر عملکردهای خود سرپوش بگذارند. حمایتهای کشورهای غربی هنوز برای اسرائیل وجود دارد. اما برخلاف امریکا که به صورت علنی است، این کشورها به صورت پنهانی انجام میدهند، ولی وجود دارد. پس باید بدانیم که با جنگ غزه کل تمدن غرب زیر سؤال رفته نه فقط امریکا.
آیا این وتو نشان داد که امریکا نسبت به تحقق اهداف اصلی اسرائیل از طریق ادامه حملات امیدوار است؟
اسرائیلیها و امریکاییها تنها کاری را که توانستند انجام دهند این بود که زن و کودک را کشتند و خانههایشان را خراب کردند. دستاورد دیگری نداشتهاند و به آنچه هم که میخواستند نرسیدند. الان هم غیر از ادامه همان کشتار و تخریب، کار دیگری از دستشان بر نمیآید. در نهایت این جنگ به ضرر خودشان تمام میشود. ماهیت اسرائیل و امریکا بهخوبی مشخص شده و دوستانشان هم سرافکنده میشوند. هیچ انتخاب مناسبی ندارند. اگر امریکاییها قطعنامه شورای امنیت را وتو نمیکردند و آتشبس رأی میآورد و اسرائیل جنگ را متوقف میکرد، شکستشان نمایان میشد. چراکه به هیچکدام از اهدافشان نرسیدهاند. اگر جنگ متوقف شود آبرویشان میرود و اگر ادامه هم پیدا کند باز آبرویشان خواهد رفت؛ بنابراین امریکاییها انتخاب خوبی ندارند و بهتر بود که از همان ابتدا بهجای شروع این نوع کشتار و نسلکشی، از ابزارهای دیگری برای رسیدن به اهداف خود استفاده میکردند.
چه ابزاری؟
بهترین ابزار این است که سرزمینهای اشغالی را ترک کنند. ادامه این اشغال نتیجهای غیر از وضعیت فعلی ندارد. افرادی که در مجموعه حماس و دیگر گروههای مخالف اشغالگری حضور دارند غالباً بچهها و خانوادههای زخم خورده از جنگهای قبلی غزه هستند. الان یک جمعیت جدیدی از مبارزین تولید میشود. چرا که وقتی فردی که همه خانواده خود را در جنگ از دست بدهد، قطعاً به حماس میپیوندد. مجموعه انسانهایی که زیر بمباران از دست رفتهاند خانوادههایی دارند که قرار نیست به راحتی تسلیم اسرائیل شوند. این قبری که رژیم صهیونیستی برای خود میکند روز به روز عمیقتر میشود.
در حال حاضر اهداف اصلی محور امریکایی - اسرائیلی در ادامه این حملات چیست؟ حذف حماس؟
نه اینگونه نیست. حماس که از سوی صهیونیستها مورد هدف قرار نمیگیرد. بلکه این مردم غزه هستند که به شهادت میرسند. هدف مسئولین رژیم صهیونیستی این است که غزه به طور کامل تخریب شود، غیرقابل سکونت شود و مردم هم مجبور شوند به سایر کشورهای جهان کوچ کنند. برای چه بیمارستان را هدف قرار میدهند؟ برای چه مدرسهها را میزنند؟ برای چه محل تجمع آوارگان را میزنند؟ چون میتوانند فلسطینیهای بیشتری را بکشند. اینکه به این هدف برسند برایشان از همه مهمتر است. حماس بخشی از مردم فلسطین است. آن را تنها در قالب یک گروه نبینیم. ممکن است که بتوان یک گروه را نابود کرد، اما نمیتوان یک ملت را نابود کرد. تنها راهی که به ذهن اسرائیلیها هم رسیده این است که غزه به طور کامل تخریب شود تا مردم ساکن آنجا را به سایر نقاط جهان کوچ بدهند. اما اینکه بتوانند این کار را انجام دهند، به نظر نمیرسد که اتفاق بیفتد. ممکن است که تعداد بسیار زیادی را از پا در آورند، اما در نهایت، متوقف خواهند شد.
با شکست توافق آتش بس و وتوی امریکا، وضعیت جنگ به کجا کشیده میشود؟
اسرائیل و امریکا همچنان به جنگ ادامه خواهند داد. چرا که هنوز روحیه خونریزی شان متوقف نشده است. باید خون بیشتری روی زمین بریزند. در سازمان ملل مکانیزمی برای متوقف کردن نسل کشی داریم. اگر قطعنامه شورای امنیت از سوی امریکا وتو نمیشد و رژیم صهیونیستی هم تمکین نمیکرد، اسرائیل باید زیر فصل هفتم سازمان ملل قرار میگرفت و در آنجا با بکارگیری زور، امکان متوقف کردن نسل کشی وجود داشت. زمانی معمر قذافی رهبر لیبی تهدید کرده بود که به کشوری حمله خواهد کرد. امریکاییها لیبی را زیر فصل ۷ منشور ملل متحد قرار دادند و در ادامه به همراه چند کشور دیگر به لیبی حمله کرده و قذافی را هم کشتند؛ بنابراین چنین قوانینی وجود دارد و میتوان ذیل قوانین سازمان ملل چنین حرکاتی انجام داد. اما مشکل اینجاست که امریکا شهروند درجه یک سازمان ملل محسوب میشود. حق وتو دارد. هرچند این کار بیشتر به ضرر خودشان تمام میشود. نسل کشی و خونریزیها ادامه پیدا میکند.
در نهایت اینکه به کجا میانجامد به فشاری باز میگردد که از خارج از مرزهای فلسطین وارد میشود. تظاهرات هرچقدر گستردهتر باشد و فشارهای سیاسی هم بیشتر، ادامه نسل کشی را سختتر میکند؛ کاری که در بیشتر نقاط دنیا در حمایت از مردم مظلوم فلسطین انجام میشود، میتواند تأثیرگذار نهایی در سرنوشت این جنگ باشد.
آمریکا با این اقدام خود، به صحنه گردان اصلی منطقه تبدیل شده است. چرا میخواهد تا این اندازه خود را درگیر مناسبات فعلی غزه کند؟ آیا به دلیل همان ارتباط تنگاتنگش با اسرائیل است یا ناشی از نگرانی انتخابات پیش روی ریاست جمهوری در امریکاست؟ یا نه، به دلیل فشارهایی است که تندروها با هدف برخورد با ایران به عنوان یکی از قدرتهای منطقه و حامی حماس، بر بایدن وارد میکنند؟
دلیل نخست، شخص رئیس جمهور امریکاست که فرمانده کل قوای ایالات متحده محسوب میشود. بایدن صهیونیست است. در امریکا اگر کسی را صهیونیست خطاب کنید، کار بدی انجام ندادهاید. البته جو بایدن به هر میزان هم بگوید که من صهیونیست هستم عدهای در داخل کشورمان باور نمیکنند چرا که در روزگاری منتظر بودند که بایدن بیاید و مشکلات اقتصادی ایران را حل کند. یادمان نرفته که کشور را معطل نتایج انتخابات ریاست جمهوری در امریکا کرده بودند. به هر حال، شخص آقای بایدن دلیل اصلی این نوع رفتارهای امریکا در مواجهه با جنگ در غزه است. اینکه او میگوید اگر اسرائیلی وجود نداشت ما باید آن را تأسیس میکردیم، چیزی است که واقعاً بر آن باور دارد. این حرف را ۵۰ سال است که تکرار میکند.
دلیل دوم، کابینه جو بایدن است که رکورددار تعداد صهیونیستهاست. هیچ کابینهای در دولتهای ادوار امریکا نبوده که هم وزیر خارجه صهیونیست باشد و هم وزیر خزانهداری آن. هم وزیر امنیت داخلی و رئیس نهادهای اطلاعاتی و امنیتی آن صهیونیست باشد و هم رئیس دفتر بایدن. اغلب معاونان آنان هم صهیونیست هستند. طبق اعلام منابع اسرائیلی ۴۸ مقام ارشد در حوزه سیاست خارجی و امنیتی امریکا، یهودی هستند. هرچند همه یهودیها را نمیتوان صهیونیست شمرد.
دلیل سوم، کارکردی است که اسرائیل برای امریکا دارد. اسرائیل سگ هاری است که امریکا در هر جایی که نیاز باشد، از آن استفاده میکند. نمونه مشخص آن در مقابله با ایران است. امریکا وقتی با مقامات ایرانی در خصوص مسائل هستهای مذاکره میکرد، ترور دانشمندان هستهای در ایران را از طریق اسرائیل به اجرا رساند. در طول ۱۰ سال گذشته کارکرد چهارمی هم به اسرائیل اضافه شد و آن ساخت ابزارهای سرکوب است. اسرائیل رتبه یک دنیا در ساخت ابزارهای سرکوب همچون فناوریهای شنود، نرمافزارهای جاسوسی و... را دارد.
چرا که چند میلیون جمعیت در سرزمینهای اشغالی مستقر هستند که میتواند هر بلایی که میخواهد بر سر آنها بیاورد. ابزارهای تولید شده اسرائیلی روی یک عده فلسطینی بیپناه آزمایش میشود. الان هم غزه محیطی برای آزمایش جنگافزارهاست. در دورهای در برخورد با تظاهرات امریکا که به منظور مخالفت با نژادپرستی انجام میشد، از ابزارها و کارشناسان اسرائیلی استفاده میشد.
دلیل پنجم، پیشینه تاریخی شبیه به یکدیگر امریکا و اسرائیل است. امریکاییها سرزمین امریکای شمالی را اشغال کردند، ساکنین آن را یا کشتند یا اخراج کردند. اسرائیلیها هم همین کار را خواستند در فلسطین انجام دهند و تا حد زیادی هم توانستند به نتیجه برسند. از این جهت، میراث فرهنگی مشترک و الگوگیری این دو از هم سبب دوستی بیشتر آنها شده است. وقتی وزیر میراث فرهنگی اسرائیل از استفاده از بمب اتم در غزه سخن میگوید معلوم میشود که از امریکا الگوبرداری کرده و میخواهد تجربه مشابه آنها را تکرار کند.
در نهایت، ممکن است اختلاف نظری در داخل دولت امریکا در خصوص جنگ غزه وجود داشته باشد، ولی زیر اصل حمایت از اسرائیل هیچ اختلاف نظر و فراز و فرودی بین مقامات این کشور دیده نمیشود.
منبع: روزنامه ایران
انتهای پیام/ ۱۳۴