گروه سایر رسانههای دفاعپرس - داود مهدوی زادگان؛ سکوت چندش آور روشنفکران و آموزگاران تجدد و غرب باوران در دو ماه گذشته نسبت به جنایات جنگی و نسل کشی رژیم غاصب صهیونیستی علیه مردم مظلوم غزه و پشتیبانی همه جانبه دولتهای غربی به سرکردگی آمریکا از آن ذهن انسانهای دردمند را به خود مشغول کرده است.
چرا این جماعت که در هر محفل و هر گپ و گفتی که مینشینند دل نگرانی خود را از انسانهای گوشت و استخوان و پوست دار اعلام میدارند، اما نسبت به این فاجعه تلخ ضد انسانی سکوت اختیار کرده اند و آن را محکوم نمیکنند. چرا برابر شیون و نالههای مادران و پدران و فرزندان عزیز از دست داده فلسطینی متاثر نمیشوند و جبهه ضد صهیونیستی، ضد استکباری تشکیل نمیدهند.
دنبال فهم و تفسیر این سکوت بودم که ترجمه کتاب " تعقیب و آزار و هنر نوشتن " اثر مشهور لئو اشتراوس (۱۴۰۲، ترجمه یاشار جیرانی و شروین مقیمی، نشر ققنوس) به دستم رسید و با خواندن مقاله دوم که عنوان کتاب از آن گرفته شده است، تا حدودی به پاسخ مساله نزدیک شدم. البته از این مطالعه بر ناصواب بودن تحلیل اشتراوس درباره شجاعت روشنفکری و فیلسوف مدرن بیشتر واقف شدم.
همانطور که میدانید نظریه پنهان نگاری اشتراوس مشهور است. به زعم وی فیلسوفان و متفکرین گذشته به دلیل آزار و اذیت و سرکوب حکومتها مجبور به پنهان نگاری و سخن گفتن در بین خطوط بودند. آنان نمیتوانستند حرف شان را آشکارا بیان کنند.
اشتراوس در این زمینه گفته است: " پس تعقیب و آزار به ظهور یک فن نوشتن خاص و بدین وسیله به ظهور نوع خاصی از آثار نوشتاری منجر میشود، که در آن حقیقت تمام امورِ تعیین کننده یا مهم منحصراً در بین خطوط ارائه میشود" (اشتراوس، ۱۴۰۲: ۳۷).
به زعم وی مزیت این نوع نوشتن برخورداری از ارتباط عمومی بدون رنج بردن از مجازاتهای بزرگی، چون اعدام مولف است.
اما اشتراوس این نوع نوشتن و خوانش بین خطوطی را در دنیای مدرن بویژه در جامعه لیبرال بی رونق دانسته است. ما در زمانی به سر میبریم که " تعقیب و آزار دیگر نه تجربهای نیرومند بلکه خاطرهای کمرنگ شده است" (همان: ۴۵). به همین خاطر، او از خود میپرسد اینگونه آثاری که تحت تعقیب و آزار نوشته شده در جامعه حقیقتاً لیبرال چه کاربردی میتواند داشته باشد (همان: ۵۲).
اشتراوس بر پایه چنین تحلیلی از نوع نوشتنهای بزرگان گذشته بویژه فیلسوفان قضاوت جالبی کرده است. به عقیده وی " در این زمینه فیلسوفان پیشا مدرن در مقایسه با فیلسوفان مدرن ترسوتر هستند". از اواسط قرن هفدهم به بعد تعداد رو به افزایشی از فیلسوفان مدرن به مقابله با تعقیب و آزار رو آوردند. آنها امیدوار به روزی بودند که در نتیجه پیشرفت تربیت مردمی، آزادی کامل سخن عملاً ممکن شود (همان: ۴۸).
اکنون مائیم و فاجعه دردناک مردم مظلوم غزه از یک سو، سکوت فیلسوفان و بزرگان اندیشه مدرن برابر این دد منشی و نسل کشی صهیونیستها و حمایت دولتهای غربی به سرکردگی آمریکا از سوی دیگر و نیز تحلیل و قضاوت اشتراوس از دیگر سو.
این سکوت روشنفکری و فیلسوفان مدرن خصوصاً در جامعه لیبرال آمریکا برمبنای تحلیل اشتراوس چه معنایی دارد و چگونه باید قضاوت کرد؟
اگر این سکوت را ناشی از ترس بدانیم، لاجرم باید بر خلاف اشتراس اذعان کرد که تجربه تعقیب و آزار در دنیای مدرن آن هم از نوع آمریکایی- صهیونیستی آن همچنان نیرومند است و به خاطرهای کمرنگ تبدیل نشده است.
در نتیجه، شاید باید دفاعیه هابرماس از جنایات ارتش صهیونیستی را با خوانش بین خطوطی مطالعه کرد.
اما اگر این سکوت چندش آور را ترس ناشی از تعقیب و آزار ندانیم بلکه علامت رضامندی تلقی شود، باید انحطاط روشنفکری و پایان جامعه لیبرال غربی را اعلام کرد.
منبع: فارس
انتهای پیام/ ۱۳۴