گروه حماسه و جهاد دفاعپرس - حامد افروغ؛ جهان غرب همزمان با قدرت گرفتن سعی کرده است تا با نقاب حقوق بشر، چهره خود را نزد افکار عمومی بزک کرده و قیافه بزرگمنشانه در احترام به انسانها به خود بگیرد؛ قیافهای که اگر از پیشینه وحشی و بربریت آن بیخبر باشیم، مسحور آن شده و با رخوتی که امپراتوری رسانهای آن را القا میکند، حتی ممکن است خود برای فریب خوردن از آن پیشی بگیریم؛ چنانچه برخی افراد در توجیه و حتی تحسین توحش غرب، بیشتر و بهتر و ماهرانهتر از غربیان استدلال میکنند!
در اقصی نقاط جهان هر بار که جنگی رخ میدهد یک سر آن به قدرتهای غربی میرسد؛ بحرانهای لبنان، سوریه، لیبی، نیجریه، یمن، افغانستان، پاکستان، عراق، کره شمالی، اوکراین و حتی بحرانهای کوچکتر مثل قرهباغ و کشمیر منبعث از دخالتها و استعمارهای نوین غرب هستند؛ استعماری که میکوشد همه دنیا را برده خود سازد.
فرانسه
جالب آنکه بعضا در دل اروپا نیز علیه غرب (به عنوان یک تفکر) به طور رسمی اعتراض میشود مانند اعتراض نخستوزیر ایتالیا به فرانسه که مستندا معتقد بود این کشور با غارت ذخایر طلای بورکینافاسو، خون این کشور را که بزرگترین ذخایر طلا را دارد میمکد و در عوض با چاپ اسکناس برای آنها، ضمن بزک کردن اقدام خود، هر سال نیمی از یافتهها و داشتههای آن کشور را چپاول میکند معتقد است این کشور با خلق پول برای ۱۴ کشور آفریقایی آنها را غارت میکند یا اعتراض وزیر خارجه این کشور در واکنش به گزارشهای منتشرشده درباره احتمال مداخله نظامی فرانسه در نیجر که مداخله نظامی غرب در این کشور را استعمار نو دانست.
سرهای بریده مردان و زنان الجزایری در دستان سربازان فرانسوی
جنایاتی که فرانسویها در طول جنگ الجزایر در دهه ۱۹۵۰ علیه الجزایریها مرتکب شدند شامل بمباران عمدی و کشتن غیرنظامیان غیرمسلح، تجاوز جنسی، شکنجه، اعدام از طریق «پرواز مرگ» یا زنده به گور کردن، دزدی و غارت میشود. همچنین تا دو میلیون شهروند غیرنظامی الجزایری در اردوگاهای تبعیدی نگهداری شدند.
در تاریخ جنایات فرانسه آمده است که دولت این کشور در «کامرون»، به دلیل مخالفت با استقلال «بامیلکها» از طریق اتحادیه جمعیتهای کامرون (UPC) که یک حزب حامی استقلال و مورد حمایت مردمی بود، حمایت میشد، یه نسلکشی «بامیلکها» پرداخت؛ مورخانی مانند «توماس دلتومب، مانوئل دومرگ و ژاکوب تاتسیتسا» در کتابی با عنوان «کامرون: جنگ پنهان در ریشههای آفریقای فرانسه، ۱۹۴۸-۱۹۷۱»، با بازگویی این فاجعه، ثبت کردند که سربازان فرانسوی ۴۰۰ هزار کامرونی را در بامیلکه نابود کردند.
به گفته «مکس باردت»، یک سرباز سابق فرانسوی که از سال ۱۹۶۲ تا ۱۹۶۴ به عنوان خلبان در کامرون خدمت کرده، ارتش فرانسه مردم بامیلکه را که از UPC حمایت میکردند، هدف قرار داد. یکی از بازماندگان این جنگ میگوید «این یک جنگ بیرحمانه بود؛ آنها زنان و کودکان را بمباران میکردند.». نظامیان فرانسوی در کامرون، روستاها را بمباران کرده و افراد را در پشت سیمهای خاردار جمع و آنها را شکنجه میکردند.
منطقه انگلیسی زبان کامرون نیز از این خشونتهای فرانسه در امان نماند؛ آنها افراد این منطقه را به خاطر پنهان کردن ملیگرایان مقصر میدانستند. اینها را که میخوانیم گویی وقایع امروز غزه را داریم مرور میکنیم.
انگلیس
انگلیس نیز از جمله مدعیان حقوق بشر است که تاریخش لبریز از جنایت و توحش علیه انسانها بوده و نسلهای بسیاری توسط این کشور به خاک و خون کشیده شدند و هنوز به سبب دخالتهای سیاسی و جغرافیایی این جرثومه خبیث، در اقصی نقاط عالم خون و خونریزی جریان دارد.
سیاهه جنایات انگلیس علیه ایران خود به تنهایی مثنوی ۷۰ من کاغذ است. قبل از ظهور ایالات متحده آمریکا به عنوان یک ابرقدرت در صحنه جهانی و قدرت مسلط در خاورمیانه و خلیج فارس در بعد از جنگ جهانی دوم، این کشور انگلستان بود که در خاورمیانه و ایران حضور و نفوذی قوی داشت. انگلستان قادر بود بخش مهمی از ساختارها و فرآیندهای سیاسی و اجتماعی ایرانِ آن زمان را مطابق منافع و خواستههای خود شکل دهد.
این کشور به روشهای متعدد از جمله تشکیل لژهای فراماسونری، شبکههای نفوذ را در جامعه سیاسی ایران شکل داده بود. انگلیسیها هر چند استعمار خود را دیرتر از اسپانیا و پرتقال آغاز کردند، اما سیاستهای استعماری آنها در قالب حضور فیزیکی و عوامل وابسته و ... قرنها تداوم داشته است. کشور ایران به دلیل همسایگی با روسیه به عنوان رقیب مستعمراتی انگلیس، پل ارتباطی با هندوستان به عنوان مستعمره غنی این کشور و سپس کشف نفت و تسلط انگلستان بر منابع نفتی آن همواره مورد دخالتهای استعماری این کشور بوده و ضربات جبرانناپذیری از این دخالتها دیده است. هر چند بیکفایتی و ضعف دولت مرکزی در دوران قاجار موجب یکهتازی انگلیسیها در امور داخلی ایران شده بود.
در دنیای امروز که بوقهای غربی عربده حقوق بشر میکشند، وقتی به پیشینه اروپا مینگریم، درمییابیم که توقع رعایت حقوق! بشر از این جماعت خاماندیشیای غیرقابل بخشش است لذا ملتهای مسلمان و حتی غیر مسلمان که انگیزه زندگی آزادگانی و مستقل را دارند، تنها راه نجات خود را در قدرت یافتن دیده و با مقاومت خود سعی بر آن دارند تا از زیر یوغ مستعمران و زورگویان درآیند.
جبهه مقاومت از آن رو در وقایع اخیر غزه محبوبتر و بالندهتر شده است که افکار عمومی جهان ضمن خستگی از تناقضات غرب، دیگر نمیتواند دروغهای رسانهای زرمندان زورمند را تحمل کند. گذشته از ایران عزیز که جهتگیری افکار مردمش، به سبب زخمهای عمیق اقتصادی محل بیتوته انگلوار رسانههای دشمن شده تا امکان تفکر صحیح را از آنها بگیرد، جامعه جهانی به دلیل مناسبات بازتر اجتماعی و حقوقی با یکدیگر و البته حضور در بطن غرب و رویت حقیقت آن، بیشتر و سریعتر به جبهه مقاومت نزدیکتر میشوند؛ و از آنجا که روال طبیعت ازاله پستی و بازسازی نیکی است، به مدد انقلاب خمینی کبیر (ره)، دست قدرت الهی از آستین مقاومت بیرون آمده تا بار دیگر قدرت را از اراذل جهانی گرفته و به اهلش بسپارد. مقاومتی که با دستان خالی متولد شد و امروز در شاهراههای جهانی یقه سلطهگران را گرفته است و از همین رو، دل به بیانیهها و قطعنامههای مجامع جهانی خوش نکرده و آستین همت بالا زده تا خود به درمان سرطان سلطه غرب و صهیونیسم بپردازد.
انتهای پیام/ ۱۱۲