به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس، در بحبوحه حضور پررنگ انصارالله در آبهای دریای سرخ، توقیف سریالی کشتیهای متعلق و مرتبط با صهیونیستها، تلاشهای آمریکا و غرب برای ایجاد ائتلاف دریایی بین المللی علیه صنعا و تهدید دولت نجات ملی به حمله و انجام عملیاتهایی علیه پایگاههای نظامی (صنعا و ساحل غربی)، یکی از نکات قابل توجه در شرایط موجود، حضور پررنگ و برجسته هانس گروندبرگ، نماینده سازمان ملل متحد در امور یمن و سفرهای دورهای و پرتکرار وی به منطقه به ویژه ریاض است.
این در حالی است که در روزهای اخیر صنعا با غربیها به دلیل زیر فشار قرار دادن تل آویو سرشاخ شده که باید با صرافت خاص و ظرافت ویژهای به آن توجه کرد. گروندبرگ به تازگی در ادامه تحرکاتش در پرونده یمن و پس از اتمام دیدارهای فشرده در عمان به ریاض سفر، با خالد بن سلمان وزیر دفاع سعودی و مسئول پرونده یمن و سایر مقامهای عربستان دیدار و برای شرایط دستیابی به صلح در یمن و شروع مذاکرات یمنی - یمنی رایزنی کرد.
برای واکاوی تحرکات نماینده سازمان ملل متحد در امور یمن و تحلیل آنها باید به نکاتی توجه کرد و آنها را مدنظر قرار داد:
نخست، اینکه به نظر میآید گروندبرگ میخواهد از شرایط غبارگونه و گل آلود میدانی دریای سرخ در وضعیت کنونی ماهی موفقیت دیپلماتیک تحصیل و از آن به عنوان تجربه موفق در کارنامه سیاسی و دیپلماتیکش استفاده کند. به بیان روشن تر، برنامه شلوغ کاری فعالیت دیپلماتیک در پرونده یمن از سوی نماینده سازمان ملل متحد در امور یمن مبین نکتهای کلی است که وی میخواهد به هر قیمتی شده این پرونده را به سرانجام برساند و موقعیت فعلی برای کسب دستاورد مناسب است.
دوم، اینکه دیدارهای فشرده گروندبرگ از منطقه و گفتگوهای دوجانبه میتواند بر مبنای مفروض تحلیلی دیگر نیز رخ دهد. در واقع گروندبرگ میتواند حامل پیامهایی از سوی غربیها برای محدود کردن صنعا باشد. مبنای مفروض بر این پایه استوار است که فرستاده سازمان ملل متحد از طرف ریاض خواستار تحمیل شروطی برای مذاکره است و میخواهد آنها را به سمت راه حل نهایی با صنعا سوق دهد. در رهگذر موجود علاوه بر پذیرش شروط صنعا، مقامهای یمنی را به پذیرش توقف رویکرد راهبردی موجود در دریای سرخ مجاب کند.
سوم، اینکه فشرده شدن تلاشهای گروندبرگ میتواند به معنای مشغول کردن صنعا به انجام مذاکرات با ریاض و سایر بازیگران یمنی همسو با ریاض باشد؛ به نحوی که از رهگذر این اتفاق تمرکز صنعا را از روند موجود در دریای سرخ منحرف کند و پای میز مذاکره بکشاند. به واقع تغییر رویکرد از حالت عملیاتی - تهاجمی در دریای سرخ به نشستن پشت میز مذاکرات دیپلماتیک ماحصل تلاشهای گروندبرگ است.
چهارم، اینکه مأموریت گروندبرگ میتواند پیام آور بیم و هراسی باشد که در آینده احتمال وقوع دارد. به عبارت بهتر، گروندبرگ و همکارانش در سازمان ملل متحد فارغ از اتفاقات موجود، وحشت زده هستند که موفقیتهای صنعا در میدان نبرد با تل آویو و غربیها در دریای سرخ به حوزه درون سرزمینی در تقابل با متجاوزان و سایر بازیگران یمنی در قلمرو سرزمینی یمن کشیده شود و این موضوع به معنای نابود شدن شبح صلح ادعایی و شبه تلاشهای سازمان ملل متحد در رابطه با پرونده یمن به شمار میرود.
بهره سخن
نکات گفته شده برپایه مفروضات تحلیلی از روندهای موجود در یمن و شاخصهایی است که در هشت سال گذشته از تجاوز به یمن شکل گرفته اند. در واقع، آنچه از سوی نماینده سازمان ملل متحد دنبال میشود؛ ادامه تلاشهای بی ثمر پیشین این مرجع بین المللی در قالب نمایندگان قبلی است.
تلاشهای نمادین و حتی جانبدارانه سازمان ملل متحد در سالهای گذشته و تلاش برای برآورده کردن حداقلی مطالبات سعودی نه تنها بدبینی نسبت به تلاشهای موجود را به ارمغان آورده، بلکه زمینه شکل گیری مفروضاتی را فراهم کرده است که نباید به آنها اعتماد و به سادگی از کنارشان عبور کرد.
علاوه بر این، تهدیدها و تلاشهای نافرجام ولو در حد اسم و شعار برای مقابله با صنعا از سوی غربیها در قالب ائتلاف و ... نیز بر شبهات موجود مبنی بر تلاشهای دیپلماتیک گروندبرگ با هدف دستیابی به صلح افزوده است.
منبع: راهبرد معاصر
انتهای پیام/۱۳۴