یادداشت/روزنامه خراسان

پیام دشمنی‎های آمریکا

قانون برداشت ۱.۷ میلیارد دلار از اموال ایران و برداشت از محل جریمه هایی که بانک های اروپایی در قبال مراوده با ایران محکوم شده و به آمریکا پرداخته اند از اهمیت قابل توجهی در فضای پسابرجام برخوردار است.
کد خبر: ۶۴۲۵۰
تاریخ انتشار: ۰۹ دی ۱۳۹۴ - ۰۷:۲۱ - 30December 2015

پیام دشمنی‎های آمریکا

به گزارش گروه سایر رسانه ها ی دفاع پرس، قانون صدور روادید، قانون برداشت 1.7 میلیارد دلار از اموال ایران و برداشت از محل جریمه هایی که بانک های اروپایی در قبال مراوده با ایران محکوم شده و به آمریکا پرداخته اند و چگونگی مواجهه  ایران با آن ها به عنوان اولین آزمون رویارویی دیپلماتیک، از اهمیت قابل توجهی در فضای پسابرجام برخوردار است که می توان آن ها را در دو بخش «پیام اصلی» و «نحوه مواجهه ایران» ارائه کرد:


پیام اصلی برای حامیان «دشمنی زدایی از آمریکا»


به نظر می رسد آنچه بسیار مهمتر از چگونگی مواجهه با اقدامات اخیر آمریکا است، توجه به پیام اصلی این اقدامات است. زمانی که برجام با همه قوت ها و ضعف هایش به نتیجه نهایی رسید، جریانی که باور به «دشمنی زدایی از آمریکا» داشت، این فرایند را نتیجه تغییر نگاه آمریکا به ایران می دانست و به همین جهت این تفکر تلاش می کرد، زمینه پذیرش اجتماعی را برای «دشمنی زدایی از آمریکا» فراهم کند، اما اقدامات اخیر آمریکا که نتیجه اجماع دو حزب  جمهوری خواه و دموکرات و حتی دولت آمریکا بود، به روشنی نشان داد، که آمریکا همچنان دشمن مردم ایران است و برجام نه نتیجه تغییر نگاه آمریکا بلکه شکست آمریکا در برابر قدرت منطقه ای و نظامی، پیشرفت هسته ای و استقامت 12 ساله مردم ایران بود که دیپلمات های ما توانستند برپایه این داشته ها مذاکرات را به نتیجه برسانند. با شفاف شدن اصرار آمریکا بر ادامه دشمنی با ایران، توقع ما از دلسوزانی که در برداشت از نیت آمریکا دچار خطا شده بودند و این روزها سکوت کرده اند، این است که نگاه خود را تغییر دهند و با اعلام موضع های صریح طمع دشمن برای نفوذ از این طریق را ناامید کنند.


نحوه مواجهه ایران


برای اینکه بتوان نحوه درست مواجهه با اقدامات آمریکا را پیشنهاد داد، ضروری است ابتدا نسبت این اقدامات را با برجام تعیین کرد تا به تناسب برای مقابله با آن تصمیم گیری کرد.
قانون مربوط به صدور روادید به این دلیل که مانع آمد و شد راحت فعالان اقتصادی دیگر کشورها به ایران می شود «تحریم غیر مستقیم» ایران محسوب می شود و همانطور که مسئولان تیم هسته ای تصریح کردند به روشنی حداقل بر اساس ماده «حسن نیت» نقض برجام محسوب می شود و به نظر می رسد قانون های مربوط به برداشت اموال ایران چون تحریم محسوب نمی شود، نقض برجام نیز محسوب  نمی شود پس نوع مواجهه ما با اولی باید با استفاده از ظرفیت ها و سازوکارهای درون برجام  باشد و برای دومی به شیوه هایی دیگر به اقداماتی  متناسب و هم وزن با همان دشمنی ها اقدام کرد.


نکته مهم در مواجهه با این قبیل دشمنی ها که بی تردید با توجه به شکست های روزافزون آمریکا در منطقه برای حفظ اعتبار از دست رفته هم که شده باز هم  تکرار خواهد شد، متناسب و هم وزن بودن واکنش ایران است چرا که ضعف نشان دادن در واکنش متناظر و متناسب، باعث جری شدن طرف مقابل می شود که منجر به اقدام بعدی آن ها خواهد شد.به همین دلیل غیر از طرح هایی که در مجلس ایران  کلید خورده است و دولت باید از آن حمایت صریح و جدی کند، پیشنهادهایی از قبیل آزمایش های موشکی و تغییر در حجم و علنی تر کردن کمک ها به محور مقاومت، مخصوصا آن هایی که در صف اول تقابل با اسرائیل قرار دارند نیز قابل بررسی است. چرا که هم نقض برجام محسوب نمی شود و هم بیشتر از هر اقدام عملی دیگری، چون در تقابل با اسرائیل است، مایه نگرانی آمریکایی ها است.


درباره تحریم غیر مستقیم قانون روادید


اما درباره قانون روادید ماجرا کمی پیچیده تر است چرا که این قانون نقض برجام است و این توافقنامه  بر پایه بی اعتمادی و بازگشت پذیری بناگذاشته شده است و مهمترین مکانیزم ما در نقض عهدهای طرف مقابل امکان بازگشت به اقدامات و برنامه های پیش از برجام است. حال مشکل آنجا است که همانطور که در یادداشت  «هزینه - منفعت بازگشت پذیری» 25 مرداد ماه سال جاری در روزنامه خراسان منتشر شد به تفصیل تبیین شد، عمل کردن مطابق مکانیزم بازگشت پذیری با فرض  اجماع اروپا و آمریکا، در دوره «آغاز تا قبل از روز اجرا» به ضرر ما است ، در دوره  از روز اجرا یعنی بعد از برداشته شدن تحریم ها تا مدتی بعد شاید حدود یک سال بعد ( حتی با فرض تعلیق)هزینه منفعت  متوازن است و ما از بازگشت پذیری ضرر نمی کنیم و بعد از  آن با گذشت زمان، در ترازوی هزینه منفعت، منافع ما بیشتر از طرف مقابل می شود و می توان مدعی شد این مثبت بودن تراز هزینه فایده با گذشت زمان تا آنجا پیش می رود که مخصوصا از زمانی که فرایند نیروگاه آب سنگین اراک به مراحل نهایی خودش برسد یا سانتریفیوژهای پیشرفته ما از مراحل تحقیقات اولیه گذر کنند، برای ما بسیار بهتر است که برجام توسط طرف مقابل نقض و در نتیجه فسخ شود. (برای دلایل و توضیحات تفصیلی درباره ابعاد نکات ذکر شده به یادداشت های مذکور یا کتاب برجام در تحلیل کلان و خرد رجوع شود).


بر این مبنا می توان راهبردی در مواجهه با نقض عهدهای طرف مقابل تعیین کرد به این شکل که تا قبل از روز اجرا ما یا باید از رسیدن به روز اجرا و برداشته شدن تحریم های متعهد شده توسط آمریکا و اروپا مطمئن باشیم یا تعهدات و اقدامات خود روی زمین را انجام ندهیم و البته برای بعد از آن چندان نگرانی وجود ندارد  چرا که بعد از روز اجرا و عملی شدن برداشته شدن تحریم ها، در صورت بدعهدی آمریکا و نقض برجام، در بدترین حالت یعنی در آغاز برداشته شدن تحریم ها ما ضرر نمی کنیم و با گذشت زمان  در صورت بدعهدی طرف مقابل چه بسا بهترین فرصت برای ما باشد که با استفاده از مکانیزم بازگشت پذیری، برجام را به دلیل نقض آن توسط طرف مقابل، پایان یافته تلقی کنیم و ضمن استفاده از منافع برجام ، از ادامه تعهدات خود در برجام که اتفاقا بیشتر ضعف های ساختاری آن  مربوط به سال های هشتم به بعد  است، رهایی پیدا کنیم ضمن آنکه احتمال اینکه بتوانیم با توجه به نبود پرونده ای درباره گذشته ایران (بسته شدن پی ام دی)، با  انجام داوطلبانه محدودیت هایی عرفی  از اجماع دوباره علیه ایران جلوگیری کرد، وجود دارد که در این صورت نه دیگر تعهدی برای محدودیت صنعت هسته ای داریم و نه  دوباره تحریم موثری ایجاد می شود.


اگر آنچه ذکر شد را به عنوان راهبرد کلان نحوه مواجهه ما دربرابر بدعهدی آمریکا  بپذیریم، در ماجرای قانون روادید، مشکل اصلی اینجا است که این نقض عهد پیش از روز اجرا، صورت گرفته است به عبارت روشن تر اگر آمریکایی ها در عمل بر خلاف وعده ای که آقای کری در نامه خود داده است، قانون کنگره را اجرا کنند، به تعبیر آقای دکتر ظریف نقض برجام را انجام داده اند اما مشکل این است که براساس آنچه گفته شد ما نمی توانیم وارد  فرایند بازگشت پذیری شویم چرا که در این دوره، از باز گشت پذیری ضرر خواهیم کرد در نتیجه نخواهیم توانست پاسخی مناسب به بدعهدی آمریکایی ها بدهیم لذا  بر اساس  راهبرد ذکر شده، ما یا نباید اقدامات روی زمین خود را انجام دهیم یا باید از عقب نشینی آمریکا از اجرای کامل قانون روادید مطمئن شویم. حال این سوال مطرح می شود که آیا نامه جان کری که نامه ای صرفا روی کاغذ است می تواند تضمینی برای عقب نشینی آمریکایی ها در اجرای قانون روادید محسوب شود؟


در پاسخ  باید  به این مساله توجه کرد که این نامه، به این دلیل که یک نامه رسمی است و مخصوصا به صورت علنی انتشار یافته است، یک تعهد سیاسی قوی است. از یک نگاه شاید بتوان این نامه را چیزی شبیه همان اعلامیه های برداشته شدن تحریم ها دانست که آن ها هم روی کاغذ است  و ما عملا با تایید هیات نظارت بر برجام، بر اساس همان مصوبات و دستورات اعلام شده توسط اتحادیه اروپا و رئیس جمهور آمریکا، فرایند اجرای برجام را آغاز کرده ایم  بنابراین وعده کاغذی خواندن این نامه امری دقیق محسوب نمی شود اما از طرف دیگر این نکته را نیزنباید فراموش کرد که همانطور که آمریکایی ها در اجرای برجام از هر روزنه ای برای نقض عهد سوءاستفاده می کنند ممکن است در عمل با بهانه هایی مدعی اجرای نامه شوند اما در عالم واقع آن را اجرایی نکنند. پس برای یقین از اجرایی شدن درست این تعهد سیاسی چه باید کرد؟


در پاسخ این سوال می توان پیشنهادی ارائه کرد و این پیشنهاد بر می گردد به ظرفیتی با عنوان «امکان شکاف در جبهه غرب با سرمایه گذاری بر اتحادیه اروپا» .هنگام نقد وبررسی برجام  منطق حکم می کردضمن اشاره و توجه به وجود این احتمال، با نگاهی بدبینانه آن را در محاسبات خود کنار بگذاریم اما امروز در همین چندماه به دلیل شرایط جدید پیش آمده در فضای بین الملل بعد از نگرانی عینی اروپا از خطر امنیتی داعش، می توانیم از این ظرفیت استفاده کنیم.


می توان مدعی شد اگر دولت آمریکا علی رغم موافقت اولیه با قانون روادید، نامه ای برای اجرایی نشدن بخش هایی از آن درباره ایران صادر می کند، به این دلیل است که تصور نمی کرده با واکنش صریح و تند اتحادیه اروپا مواجه شود و دولت آمریکا بعد از اینکه  سفرای 29 کشور اروپایی شامل سفیر اتحادیه اروپا به صورتی صریح و علنی در نامه ای آمریکا را تهدید به مقابله به مثل می کنند،  مجبور به عقب نشینی می شود نه این که واقعا نگران اجرای تعهداتش در برجام است.


حال با استفاده از این شرایط چون قانون روادید نقض برجام محسوب می شود ضروری است براساس مکانیزم حل اختلاف در برجام یعنی کمیسیون مشترک، از اتحادیه اروپا تعهدی هرچند غیر علنی گرفت و برای چگونگی مواجهه مشترک ایران و اروپا علیه نقض عهد آمریکا هماهنگی کرد. شاید این اتفاق در مذاکرات آقای ظریف با طرف های اروپایی صورت گرفته باشد که در این صورت بی تردید این هماهنگی، خود به خود تضمینی خواهد بود که آمریکایی ها به نامه تعهدآور سیاسی خود درست عمل کنند اما در غیر این صورت اصلا نباید تعجب کرد که آمریکایی ها در عمل در اجرایی کردن مناسب نامه خود بازی در بیاورند که در آن صورت ما مجبور خواهیم شد تا مدتی با یک نقض برجام روشن توسط آمریکا کنار بیاییم تا روزی که زمان بگذرد و بازگشت پذیری به نفع ما شود و این مساله اگر از نظر اقتصادی و هسته ای قابل توجیه باشد اما لطمه جدی به  عزت ملی ما می زند.

منبع: خراسان

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار