شهید قدس/ دلنوشته/ برای شهادت جمعی از زائران سردار سلیمانی؛

سردار؛ عزای تو حماسه است

ما برای تو نمی‌گرییم و مویه نمی‌کنیم وقتی زندگی‌ات جهادت شهادتت و حتی عزایت حماسه است. آنانکه ما را و تو را به سخره می‌گیرند شب‌پره‌گانی هستند که عیار خورشید می‌سنجند.
کد خبر: ۶۴۳۴۶۶
تاریخ انتشار: ۱۸ دی ۱۴۰۲ - ۰۳:۳۰ - 08January 2024

سردار من عزای تو حماسه استگروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس ـ رسول حسنی؛ مرگ برای مردان مومن هراس آور نیست بلکه این مرگ است که زیر سیطره روح آنان قرار دارد و در تسخیر اراده ایشان است. مردان مومن خود قضای مرگ خویش را تغییر می‌دهند و تن به قدر ذات خداوندی می‌دهند و چنین مرگی را شهادت نام کرده‌اند و تنها نصیب کسانی می‌شود که از حصار خویش گذشته باشند.

شهدا در اوج عبودیت خود به مقام ربوبیت شهادت می‌دهند و به همین دلیل مبرهن شهید نام گرفته‌اند. چنین مردانی به تعبیر پیر جمارانی در شادی وصول خود به مقام قرب الهی، در نرد پروردگار خود علی الدوام یرزقون هستند.

چه کسی می‌تواند چنین عالمی را درک کند، پس اگر شب‌پره‌گانی می‌شوند عیار نورانیت خورشید و می‌خواهند با زبان تمسخر حد خورشید را بشکنند نباید رنجید. بگذار کرم‌های شب‌تاب گمان کنند عیاری دارند. آیا سخن بوریابافان در بازار بافندگان حریر و ریسندگان ابریشم خریدار دارد؟ اینان هر چقدر خود را بزرگ بپندارند نمی‌توانند با ریسمان کوتاه خود شعاع خورشید را محاسبه کنند.

اینان خود در محاط نور شهدا قرار دارند و نمی‌دانند که نمی‌توانند به جنگ این انوار مقدسه بروند. ما، چون تحت ولایت شهدا هستیم می‌توانیم از وجود ذوات مقدسه اهل بیت علیهم السلام کسب فیض کنیم.

آن کس که به وجود شهدا کافر باشد به وجود سیدالشهدا و در بالاترین درجه به وجود امیرالمؤمنین علیه السلام و نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم کافر است. برای رسیدن به درجه شناختن و درک مقام امامت باید از شهدا که خود از اولیاءالله هستند آغاز کرد.

بعد از نهضت جهان شمول حضرت روح‌الله شهادت عیار دیگری یافت. اگر نه کاملا، اما شهادت سکه رایجی نبود. طاغوتیان بر اریکه‌ها تکیه زده بودند و شهادت بازاری نداشت.

حضرت روح‌الله که نایب عام امام زمان خود بود برخاست و علم شهادت طلبی افراشت. بعد از تحقق نهضتش جنگی عظیم بر ملت ما که ملت اسلام شده بودند شکل گرفت و ما شدیم ملت شهادت. دیگر با شهادت بیگانه نبودیم شهادت انیس ما شد و بخشی از روزمرگی‌های ما، شهادت مانند نماز هر روزه عادت ما شد، اما ملال آور نه.

در طول این همه سال بزرگانی فارغ از رتبه و جایگاه نظانی‌شان جام شهادت سرکشیدند که هر کدام‌شان به تنهایی امامی بودند و پیامبری برای هر یک از ما که سیاهه نامشان دیوانی عظیم خواهد شد. سرباز و سردار در مقام شهادت بر ما ولایت تکوینی دارند و ما ملزم به تبعیت از ایشانیم.

در این ایام نام سردار سلیمانی بیش از هر نام دیگری طنین دارد و آهنگ کلامش که فرمود ما ملت امام حسینیم بیش از هر صدایی شنیده می‌شود هر چند عده‌ای ناباور خیال پرست گمان دارند می‌توانند با هیاهو این صدا را خاموش کنند.

در چهارمین روز میلاد دوباره شهید سلیمانی برای سرپوش گذاردن بر تلعلع خورشید وجودش و از میان بردن نور مشعشعش مرثیه‌خوانان او را به خون کشیدند. تکفیریانی که بی‌مرام و مسلک هستند و شیعه و سنی را با یک تیغ سر می‌برند. داعشیانی که از سردار دل‌ها کینه‌ها دارند و از فتح و ظفرمندی‌اش آتش گرفته‌اند.
به شهادت رساندن قوم سلیمانی‌ها در کرمان برای آن بود که دل پر کینه‌شان را شفا دهند. چنان که یزیدیان با ریختن خون خدا در کربلا خواستند داغ بدر را تسکین دهند.

هر چند ما جریحه‌دار و زخم‌خورده و داغ‌دار خواهران و برادران خویشیم، اما ناامید و پریشان و مشوش نیستیم. جراحت ما نشان حقیقت ما، زخم ما نشان شجاعت ما و داغ ما نشان سرافرازی ماست. ما ملت شهادتیم آن گونه که سردار ما گفت. ما نیز به سردار زنده خویش می‌گوییم. ما برای تو نمی‌گرییم سردار. ما بر فراق تو مویه نمی‌کنیم، وقتی زندگی‌ات جهادت شهادتت و حتی عزایت حماسه است. آنانکه ما را و تو را به سخره می‌گیرند شب‌پره‌گانی هستند که عیار خورشید می‌سنجند. وقتی تو امام ما باشی از چه بهراسیم؟

عنوان مطلب وام گرفته از مصرع این بیت حسین منزوی است.

حد تو رثا نیست عزای تو حماسه است‌
ای کاسته شأن تو از این معرکه گیران

با این مطلع‌

ای خون اصیلت به شتک‌ها زغدیران
افکنده شرف‌ها به بلندای دلیران

انتهای پیام/ 161

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار