دفاع‌پرس گزارش می‌دهد؛

روایتی از شهید ۹ ساله حادثه تروریستی کرمان که حامی ایتام کمیته امداد بود

مریم سلطانی‌نژاد یکی از ۲۴ دانش‌آموز شهید در حادثه تروریستی کرمان است که از هفت سالگی حامی دو نفر از فرزندان یتیم کمیته امداد بود.
کد خبر: ۶۴۴۵۶۵
تاریخ انتشار: ۲۳ دی ۱۴۰۲ - ۰۵:۲۳ - 13January 2024

روایت شهید ۹ ساله حادثه تروریستی کرمان که حامی ایتام کمیته امداد بودگروه اجتماعی دفاع‌پرس: عکسش همه جا دیده می‌شود، «شهیده مریم سلطانی‌نژاد» که با چادر نماز، قنوت گرفته و در حال عبادت است. او یکی از اعضای خانواده سلطانی‌نژاد است که در حادثه تلخ تروریسی در کرمان، به مقام والای شهادت رسید. مریم، اما با این که سن و سالی نداشت و تنها ۹ ساله بود، اما در عمر کوتاهش، به عنوان حامی مادی و معنوی دو نفر از فرزندان یتیم کمیته امداد بود.

صدای ظریف و زیبای مریم سلطانی‌نژاد دختر خردسال کرمانی که ۴ سال قبل، بخشی از وصیت‎نامه شهید سلیمانی را می‎خواند، حالا در ذهن خیلی‌ها جاگیر شده است. آنجا که نمی‌تواند درست کلمات را ادا کند، اما باز از بر می‌خواند: «والله، والله، این خیمه اگر آسیب ببیند، نجف، سامرا و کربلا هم نخواهد بود.» شاید به همین دلیل است که خانواده، پای کار آمدند و به رسم همین پای کار بودن، موکبی زدند به قدمت چهار سال در مسیر زیارت و نزدیک به مراسم عزاداری سالگرد سردار دل‎ها تا یاد و خاطره سردار شهید را زنده نگه دارند. این سنت زندگی مریم و خانواده ۹ نفره شهیدش بود، این که دلی از دریا داشته باشند و برای وطن دلشان بلرزد.

حالا داغی بزرگ، به اندازه یک کوه آتشفشان روی دل خانواده سلطانی‌نژاد هوار شده، داغ‎شان بزرگ است و حالا حالا هم فروکش نمی‌‎کند، زمانی که مردان این خانواده، عزیزترین‌هایشان را از دست داده‌اند؛ برادر خانواده، دو خواهر، همسر، فرزند و خواهرزاده‌هایش را از دست داده است و دامادها، همسر و فرزندان‌شان را. ۹ عضو این خانواده، روز چهارشنبه ۱۳ دی‌ماه، در حمله تروریستی، به شهادت رسیدند، یکی‎شان ریحانه دو ساله، کودکی است که همه او را با «گوشواره قلبی و کاپشن صورتی» می‎شناسند. در این خانواده به جز ریحانه، اما «مریم» هم شهید شده است، دختری ۹ ساله که جزو ۲۴ دانش‌آموز شهید حادثه کرمان است. مریم به همراه مادر، عمه‌‎ها و دختر و پسر عمه‌‎اش آسمانی شده است و تصویر شش سالگی‌اش زمانی که وصیت سردار سلیمانی را می‎خواند، هنوز در ذهن‌هاست. او، اما به جز این که نسبت به زندگی هم‏وطنانش بی‌اعتنا نبوده که دستی هم در کار خیر داشته است.

ماجرا به دو سال قبل برمی‎گردد، به شهریور سال ۱۴۰۰، مریم با این که خود کودک است، اما حامی دو نفر از فرزندان یتیم می‏‌شود برای حمایت مالی و معنوی؛ خواهر و برادری که تحت پوشش کمیته امداد هستند؛ شاید این رسم مریم کوچک بوده است، این که به وصیت سردار سلیمانی پای‎بند باشد، حتی اگر سن و سالی نداشته باشد، او، اما رسم ادب و پای‎بندی به آب و خاک را خوب می‌‎دانسته است و برای حفظ این خیمه، این سرزمین و دیار، قدم بردارد و با دست‎های کوچکش، در راه خیر قدم برمی‎دارد.

 مریم حالا دست ریحانه، دختر عمه‎اش را گرفته است، بار و بنه‎شان را بسته‌اند و سبک‌‎بال رفته‌اند از این دنیا، صحنه، اما همچنان پابرجاست، در دل و جان این خیمه که بزرگ و گسترده است، دل‌هایی می‎لرزد برای مریم، برای نقش‌آفرینی آخرش که خوش درخشیده، حالا در ذهن بسیاری، تا مدت‌ها نام مریم سلطانی‏‌نژاد تا مدت‌ها نشان از قهرمان ملی است که دلی بزرگ نه به اندازه قد و قامت کوچکش، که به وسعت کهکشان داشته است، روشن و راه‎گشا.

آنچه باقی مانده است، نگاه منتظر دو کودک یتیمی است که چشم به کمک‌های شهیده ۹ ساله دوخته بودند. مریم فقط برای پدرش نقش مادر را نداشت، او مادر دو فرزند یتیم شهر کرمان هم بود که حالا دست دعایشان برای مریم به آسمان بلند است.

انتهای پیام/ 241

نظر شما
پربیننده ها