گروه حماسه و جهاد دفاعپرس - حامد افروغ؛ عملیات طوفانالاقصی که از آن به اولین عملیات آفندی فلسطینیها علیه رژیم صهیونیستی یاد میکنند، بسیاری از معادلات و ذهنیات جهان درباره مساله اشغال این خطه از جهان را به هم ریخت. تحلیلهای بسیاری نیز در این مورد ارائه شد، از تلاش گروههای مقاومت برای احیای آرمان فلسطین در میان جهان عرب تا پیشدستی حماس برای خنثیسازی نقشهها جهت کوچ اجباری مردم غزه و تخلیه آن منطقه برای صهیونیستها، که البته تحلیل آخر نزدیکتر به ذهن مینماید.
معالوصف، علت این عملیات هرچه که باشد، هم نشان از بالندگی و تقویت جبهه مقاومت داشت و هم سست بودن بیش از پیش بنیانهای رژیم صهیونسیتی را آشکارتر ساخت. قدرت و شدت این عملیات را در پاسخ وحشیانه، سرشار از دستپاچگی و نامتوازن رژیم اشغالگر نیز میتوان دید.
ارتش اشغالگر، گویی به طور کامل پس از وقوع عملیات از هم پاشید تا اینکه آمریکا و چند کشور غربی با اعزام نیرو جور صهیونیستها را در قلع و قمع مردم غیرنظامی غزه از زن و کودک گرفته تا پیر و جوان بر عهده گرفتند تا این ارتش پر سر و صدا و البته مکانیزه بتواند خود را پیدا کند.
روی دیگر شدت عملیات طوفانالاقصی در خیانت، نفاق و انفعال اغلب سران جهان اسلام پیدا بود. خیانتی که چون بحرین، امارات، ترکیه، آذربایجان به تغذیه و تامین مایحتاج صهیونیستها منجر شد و نفاقی که در بستن گذرگاه رفح و درخواست برای حذف همیشگی حماس از سوی دیگرانی چون مصر و عربستان صورت گرفت.
در این میان، اما ایران، چون همیشه یکه و تنها مقتدرانه حامی فلسطین ماند و با شدت بخشیدن به فعالیتهای سیاسی به حمایت از حماس و عملیاتش پرداخت به طوریکه بارها از سوی آمریکا برایش پیغام آوردند بلکه از سطح حمایتهای ایران بکاهد.
در این میان کشورها و ملتهایی پس از تماشای توحش بیپرده و علنی رژیم صهیونیستی به کارزار ضدیت با این رژیم پیوستند که تا پیش از این انتظار آن نمیرفت و عملا خطوط جدیدی برای ترسیم نقشه مقاومت در جهان کشید و بر این مدعای مذهبی یهودی که یهودیان هرگز نمیتوانند بیش از ۸۰ سال حکومتی را حفظ کنند صحه گذاشت و این امید را در دلها روشن کرد که این تو بمیری با بقیه فرق کند.
شکایت آفریقای جنوبی از رژیم صهیونیستی به دادگاه جهانی لاهه به جرم نسلکشی این رژیم علیه مردم غزه یکی از شاهکارهای این داستان بود که با اعلام وزارت خارجه آفریقای جنوبی به شکست رژیم آپارتاید صهیونیستی در این دادگاه انجامید.
پیش از این رژیم صهیونیستی با اقدامات گسترده جهانی علیه ایران سعی بر آن داشت تا با فشارهای خارجی، فتنهانگیزیهای مرزی و ترورهای داخلی به زعم خودش ایران را با هزار خنجر از پای درآورد. این سیاست اگر چه با زخمهای بسیار ایران نهایتا بی نتیجه ماند و این اقدام حماس نیز ضربه آخر را به صهیونیستها زد، اما وقایع اخیر در سالگرد حاج قاسم حاکی از آن است که رژیم صهیونیستی بخشی از توان خود را بازیافته و در حال قد راست کردن است که اینجا شاید بیراه نباشد که همین سیاست هزار خنجر را علیه خود او پیاده کنیم.
فشار اقتصادی یمن به صهیونیستها از یک سو، فشار سیاسی و جهانی ایران و آفریقای جنوبی و برخی دولتهای اسلامی از سوی دیگر، فشار نظامی حزبالله لبنان و عراق از سوی دیگر هر کدام اقداماتی هستند که توان رژیم صهیونیستی را برای بازیابی قدرتش میکاهد، اما قطعا این مقدار کافی نیست و باید جدیتر وارد عرصه شد و شریانهای اصلی کمک به رژیم را از سمت دریای سیاه، باکو و بحرین و امارات قطع کرد؛ مسیرهایی که در راه کمک به صهیونیستها اقدامات موثری را پیش گرفتند.
در این میان با قطع امید از جهان اسلام شاید حالی از لطف نباشد که به ایجاد گروهی جدید، اما جدی برای مبارزه با صهیونیستها فکر کنیم تا شاید در مواقع لزوم بتوان مرکز واحدی برای مبارزه علیه آنها تشکیل داد. فعال کردن دیپلماسی عمومی در جهان، تقویت و حمایت از کشورهای واقعا حامی فلسطین، اقدامات حقوقی هماهنگ علیه صهیونیزم، تحریم اقتصادی حامیان آنها از جمله مواردی است که میتواند به کمک ائتلاف جدید علیه صهیونیستها به کار گرفته شود.
انتهای پیام/ ۱۱۲