به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس، کشورهای حوزه خلیج فارس تاکنون توانسته اند با راهبردهای متفاوت و تا حدودی همزمان بر بحران ناشی از تجاوز اسرائیل به غزه غلبه و از منافع خود به ویژه با توجه به سیاستهای آمریکا در حمایت از تل آویو در جنگ محافظت کنند.
با وجود انطباق مواضع دولتهای سابق آمریکا با طرح صلح عربی پیشنهاد شده از سوی عربستان سعودی در سال ۲۰۰۲ که با اجماع اعراب مواجه شد، تعصب واشنگتن نسبت به حمایت از تداوم اشغالگری اسرائیل، روابط دو طرف را در محکی دشواری قرار داده است.
روابط آمریکا با کشورهای حوزه خلیج فارس سالهای گذشته با بحرانهای متوالی مواجه بوده و در برهههایی باعث کاهش نیروهای این کشور در منطقه، تقابل با ایران و خروج شبانه و شکست خورده از افغانستان در سال ۲۰۲۱ شده است. میزان اختلافات و بحرانها درباره تجاوزات اسرائیل به غزه نامشخص است.
آمریکا در وادی آزمون و خطا
تجاوز رژیم صهیونیستی به غزه به مثابه محک جدی روابط میان کشورهای عربی حوزه خلیج فارس با آمریکاست و پرسشهایی را در زمینه دیدگاه آمریکا نسبت به نظم منطقهای ایجاد کرده، زیرا به جای حل اختلافات سیاسی و تاریخی بر ایجاد محدودیتهای اقتصادی متمرکز است.
ایالات متحده همواره طرفدار عادی سازی روابط اعراب با اسرائیل بوده است. امارات و بحرین در سال ۲۰۲۰ طبق توافق ابراهیم که با میانجی گری واشنگتن به دست آمد، روابط رسمی با اشغالگران برقرار کردند و به دنبال آن مراکش و سودان به این روند پیوستند.
در حالی که واشنگتن امیدوار بود عربستان سعودی، بزرگترین کشور حوزه خلیج فارس در ایستگاه بعدی روند عادی سازی روابط قرار بگیرد، پس از جنگ غزه اختلاف مواضعش با ایالات متحده آنها را ناامید کرد.
موضع عربستان سعودی با فراخوان طرفها برای آتش بس جامع در غزه، توصیف جنگ به «تحول خطرناک و فاجعه انسانی» و پیشگام شدن برای تلاشهای بین المللی با هدف آتش بس، آن هم علاوه بر راه اندازی پل امدادی به غزه و سازماندهی پویشهای کمکهای انسان دوستانه، روشن بود.
کریستین ساینس مانیتور آمریکا در گزارشی نوشت، کشورهای حوزه خلیج فارس از ناتوانی یا تمایل نداشتن دولت آمریکا برای استفاده از نفوذ خود بر اسرائیل برای توقف جنگ، آن هم در بحبوحه نگرانیها نسبت به تنشهای منطقه در دریای سرخ و احتمال گسترش درگیری در جبهههای عراق، و لبنان اطمینان دارند.
رابطه ائتلافها با منافع آمریکا
کشورهای حوزه خلیج فارس به فشار بر واشنگتن برای تشکیل ائتلافی دیپلماتیک با هدف توقف جنگ در غزه ادامه میدهند، امارات متحده عربی چندین قطعنامه به شورای امنیت ارائه داده، اما واشنگتن از حق وتو علیه آنها استفاده کرده است. کشورهای عربی، آمریکا را مسئول ادامه جنگ غزه میدانند.
با توجه به موضع آمریکا در حمایت از اسرائیل، کشورهای حوزه خلیج فارس با کشورهای اسلامی متحد شدند و تلاشهای دیپلماتیک خود را پیرامون سه «نه» مشترک ادامه میدهند؛ نه به کوچ اجباری فلسطینیان از نوار غزه، نه به حضور نیافتن نیروهای عربی در غزه و نه به اشغالگری مجدد منطقه به وسیله اسرائیل.
در حالی که آمریکا پس از بحرانهای مختلفی که پشت سر گذاشته، تا حد زیادی بر نزدیکی با عربستان سعودی متمرکز شده است، روابط بسیار خوبی نیز با دوحه دارد و قطر را میعادگاه ملاقاتهای دیپلماتش با مقامهای کشورهای مختلف قرار است. در این راستا قطر نقش عمدهای در موفقیت توافق آتشبس و تبادل اسیران ایفا کرد و در حال ادامه رایزنیها با هدف توقف جنگ و انعقاد دومین توافق تبادل اسیران است.
نقش منفی آمریکا در منطقه وضعیت را متشنج کرده و باعث خشم کشورهای حوزه خلیج فارس شده است، کویت و عمان درخواست اخراج سفیر آمریکا را دادند و بحرین نیز نوامبر گذشته سفیرش را از اسرائیل فراخواند و از اخراج سفیر رژیم اشغالگر خبر داد.
در عین حال سلطان نشین عمان به درخواست مستقیم آمریکا میانجی گری با شبه نظامیان حوثی در یمن را برای توقف حملات به کشتیهای خارجی در دریای سرخ که به سمت اسرائیل میروند، برعهده دارد.
چالشهای پیچیده
با وجود گرایش آمریکا به دنبال کردن تحولات منطقه، مردم حوزه خلیج فارس همچنان به دنبال ایجاد ائتلافهای مختلف به ویژه با چین، روسیه و سایر کشورها هستند که این را میتوان در سفرها و توافقات نظامی اخیر دریافت، ازجمله سفر ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه که اوایل دسامبر ۲۰۲۳ به ریاض انجام شد.
در مقابل طرف آمریکایی تلاش میکند خود را بر کشورهای عربی تحمیل کند و این را میتوان از سفرهای پرحجم مقامهای آ» ریکایی به منطقه دریافت؛ چه اینکه آنتونی بلینکن وزیر امور خارجه، لوید آستین وزیر دفاع، ویلیام برنز رئیس سیا و برت مک گورک افسر امور خاورمیانه در کاخ سفید از هفتم اکتبر ۲۰۲۳ تاکنون به نوبت از پایتختهای عربی و حوزه خلیج فارس بازدید کردند تا به رایزنی درباره وضعیت جنگ غزه بپردازند.
کارشناسان معتقدند، ایالات متحده آمریکا باید در موضع خود نسبت به موضوع فلسطین تجدیدنظر کند. روابط آمریکا و کشورهای حوزه خلیج فارس با چالشهای پیچیده و فزایندهای متأثر از عوامل متعدد مواجه است و برجستهترین این چالشها تغییر تدریجی واشنگتن به سمت توجه بیشتر به منافع خود و آنچه که امنیت ملی خود میخواند، است. این موضوع به سیاستهایی منجر شده که مخالفت و محکومیت ملتهای عرب را به همراه دارد.
کشورهایی در حوزه خلیج فارس که محل استقرار پایگاههای نظامی آمریکا هستند، در مرحله بعد بیشترین تأثیر را از جنگ غزه خواهند پذیرفت و با خطر هدف قرار گرفتن به وسیله گروههایی مواجه هستند که نمیتوانند خشم خود را نسبت به اقدامات آمریکا نشان ندهند. این روند ممکن است تنشهای امنیتی را در منطقه افزایش دهد.
افول هژمونی آمریکا و تغییر موازنه ژئوپلیتیک جهانی به کاهش توانایی آمریکا برای تکیه بر هژمونی خود به عنوان ابرقدرت منجر میشود و توانایی واشنگتن را برای کنترل تصمیمات منطقهای محدود میکند. ۲۰ سال پیش کشورهایی با وجود مشکلات، باثبات یا نیمه ثبات بودند و در وضعیتی متفاوت از وضعیت کنونی به سر میبردند. به نظر میآید دنیا در حال کوچک شدن است و تنها کشورهای حوزه خلیج فارس به عنوان سنگرهای ثبات نسبی در مواجهه با این چالشها باقی میمانند.
دیگر جهان عرب به معنای سنتی وجود ندارد، بلکه اکنون با جهانی مواجهیم که شامل عربهایی است که از فرسودگی و خستگی رنج میبرند و برای اصلاح اموراتشان مبارزه میکنند. به طور کلی، تحولات ژئوپلیتیکی و دموکراتیک ممکن است روابط میان ایالات متحده و کشورهای منطقه به ویژه کشورهای حوزه خلیج فارس را به شدت تحت تأثیر قرار دهد.
منبع: راهبرد معاصر
انتهای پیام/ ۱۳۴