به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، حاج «حسین کاجی» از رزمندگان و راویان دوران دفاع مقدس سال گذشته در برنامه ماه من خاطرهای از شهید حاج قاسم سلیمانی را روایت کرد که همچنان به یاد شهدا زندگی میکرد. در ادامه روایت وی را میخوانید.
با حاج قاسم مکه بودم. با هم لباس احرام پوشیده بودیم که کنار خانه خدا مُحرم شویم. از من سوال کرد حالت چطور است؟ چه حسی داری؟ گفتم خداراشکر میلیونها آدم دوست دارند بیایند کنار خانه خدا طواف کنند، دوباره این سوال را پرسید و من همین را گفتم، حس کردم حاجی میخواهد حرف دیگری بزند در آن لباس احرام و در آن حالت ملکوتی پرسیدم حاجی شما چه حس و حالی داری؟
وقتی حسش را گفت از خودم خیلی خجالت کشیدم. گفت من حس شبهای کربلای ۵ را دارم، حس سنگرهای شلمچه را دارم، من صدا و حرفهای شهدا در گوشم است. حاج قاسم در لباس احرام در کنار خانه خدا شهیدان را فراموش نکرد.
قبل از شهادت حاج قاسم در جلسهای خصوصی پیش او بودم. من از شهید زین الدین خاطرهای گفتم، حاج قاسم معقتد بود زین الدین اسطوره اخلاق است. وقتی از زین الدین گفتم حاج قاسم چنان بلند بلند گریه میکرد که شانهاش تکان میخورد. تعجب کردم این حاج قاسم فرمانده جبهه مقاومت است که اینطور زنانه گریه میکند. سالن بزرگی بود که صدای گریه شهید حاج قاسم در سالن میپیچید. اشکش را پاک کرد، ادامه جلسه را صحبت کردیم، سپس خودش خاطرهای گفت و تعریف کرد «در والفجر ۴ در دره شیلر حرکت میکردیم، مهدی بالای تپه بود، صدا زد قاسم، قاسم، صدا در کوه پیچید، گفت «خبر برام آوردن خدا بهم دختر داده»، حاج قاسم این را گفت و باز بلند بلند گریه کرد، گفت هنوز صدای زین الدین در گوشم هست که میگفت خدا به من دختر داده است. حاج قاسم اگر حاج قاسم شد صدای شهدا در گوشش گم نشد صدای شهدا یعنی صدای خدا و اهل بیت (ع).
انتهای پیام/ 112