گروه سایر رسانههای دفاعپرس - محمد ایمانی؛ ظرف یکصد سال گذشته، غیر از دو جنگ جهانی که قدرتهای غربی مستقیما در آن درگیر شدند، غالبا رسم این بوده که قدرتمندان اروپایی و آمریکایی، از دور بنشینند، و در منطقه ما آتش افروزی و ماجراجویی کنند.
اما معادله پس از جنگ جهانی دوم، طی چند سال اخیر دچار دگرگونیهای اساسی شده است. ابتدا، آتش جنگ به جان اروپا افتاد و روسیه در اثر عهدشکنی و پیشروی آمریکا، به اوکراین حمله کرد. اروپا پس از ۷۹ سال، جنگ را در زمین خود شعله ور یافت و هزینه هنگفتی پرداخت.
بار دوم، حماس ۱۰۵ روز قبل، آن ضربه اطلاعاتی- نظامی- امنیتی را به اسرائیل زد و دخالت دستپاچه آمریکا برای فرماندهی مستقیم جنگ، به ضربات راهبردی بعدی، از طریق ورود حزب الله و انصار الله و مقاومت عراق انجامید.
اسرائیل و آمریکا در این جنگ چند ضلعی، هزینههای سنگینی را در حوزه بازدارندگی پرداخته اند که نه سابقه دارد و نه قابل جبران است. آمریکای اشغالگر افغانستان را به یاد بیاورید که حتی صدها بار، عمق خاک پاکستان را هدف حملات خود قرار داد و دهها هزار نفر را کشت.
همین آمریکا، حالا زیر ضرب حملات ضربدری گروههای مقاومت در عراق و سوریه و دریای سرخ و نگه باب المندب قرار گرفته و نتوانسته هیچ واکنش موثری نشان بدهد.
آخرین بار، خبرنگاری از جو بایدن پرسید که "آیا حملات هوایی به یمن اثری دارد؟ " و او پاسخ داد: "اگر منظورت این است که آنها حملات شان رو متوقف کنند، نه! ".
مفهوم این سخن، به حداقل رسیدن توان بازدارندگی ابرقدرتی است که با غرور تمام، دو جنگ مستقیم و نیابتی را در افغانستان و عراق و سوریه به راه انداخت و تحلیل گران غربی، عنوان "جنگ جهانی چهارم و سوم" را به این جنگها دادند.
اکنون همان آمریکا اذعان میکند که بعد از سه ماه جنگ و فرماندهی میدان، نه توانسته کوچکترین موفقیتی را برای اسرائیل در جنگ غزه رقم بزند و نه از حملات زهرآگین مقاومت یمن و لبنان عراق بکاهد.
انصارالله، به تنهایی و در ابتدا توانست بندر مهم ایلات در جنوب فلسطین اشغالی را به تعطیلی بکشاند و سپس، با عملیات محدود و نقطهای، ناوگانهای تجاری وابسته به اسرائیل و متحدانش را مجبور کرد اغلب ترددها از دریای سرخ را متوقف کنند.
کشتیهای تجاری -و حتی نظامی- آمریکا برای چندمین بار در دو طرف تنگه باریک باب المندب، هدف حملات فلج کننده قرار گرفته اند و آمریکا به مفهوم واقعی کلمه، نتوانسته هیچ غلطی بکند.
فشار ترکیبی (گاز انبری) در این تنگه و دیگر میادین مربوط به جبهه مقاومت به ویژه لبنان، صهیونیستها را مجبور کرده تا بخشی از نیروهای نظامی خود را از باریکه غزه عقب بکشند. برداشتن فشار از مردم غزه، مطالبه قاطع مقاومت است.
وزیر خارجه آمریکا که هفته گذشته با پذیرش آتش بس مخالفت میکرد و به معنای "پیروزی حماس" میدانست، در هفته جاری گفت دنبال برقراری آتش بس هستیم.
در چنین روندی، روشن است که صهیونیستها و آمریکای زخم خورده، برای عملیات ایذایی علیه ایران تقلا بکنند و اقدامات ایذایی را در دستور کار قرار دهند.
قطعا باید تحرکات تروریستی را سرکوب کرد و به میزبانان در حرف و عمل، هشدار جدی داد. حُسن همجواری، الزامی طرفینی است که هم باید آن را از گزند فتنه گران بیگانه (انگلیسی، آمریکایی، صهیونیست) پاس داشت و هم با جدیت، از همسایگان مطالبه کرد. جمهوری اسلامی ایران در این باره، دو عملیات موفق انجام داد و طبیعی است که نباید هیچ عملیاتی را بدون هزینه انگاشت.
در عین حال، باید توجه داشت که ضربات جبران ناپذیری که رژیم صهیونیستی و آمریکا خوردهاند، با عملیات ایذایی مزدوران آنها قابل مقایسه نیست.
در این میان، این رسانه است که به عملیات ایذایی و کم دستاورد غرب، هزار برابر ضریب میدهد تا به تضعیف اقتدار ما در حوزه روانی و شناختی دامن بزند و در مقابل، به کوچک نمایی ضربات جبران ناپذیری میپردازد که قدرتهای غربی در حوزه راهبردی خوردهاند.
انتهای پیام/ ۱۳۴