به گزارش خبرنگار دفاعپرس از سمنان، «سیاوش کنشلو» یازدهم اردیبهشت ۱۳۴۴ در روستای یاتری سفلی از توابع شهرستان آرادان متولد شد. وی تا پایان دوره متوسطه درس خواند و دیپلم گرفت،سپس به فراگیری علوم حوزوی پرداخت و به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. بیست و هفتم اسفند ۱۳۶۶ در بمباران شیمیایی ماووت عراق به شهادت رسید. پیکر وی را در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپردند.
بخشی از وصیتنامه شهید «سیاوش کنشلو»:
چه زیباست تنومند شدن شجره طیبه اسلام به وسیله خون محبان علی (ع) و چه غمانگیز است خالی ماندن بیت اسلام از یاوران قرآن، چه زیباست رنگین کمان نقش بسته بر آسمان شهادت به وسیله اشعه خون شهیدان و چه غمانگیز است غروب خورشید شهامت به وسیله شهادت غیورمندان، وای صدها غم و اندوه دیگر، ولی چه زیبا است شهادت مردان حق در دامن امامان اطهار و در خیل شهیدان غوطه به خون خویش خوردن. شهیدان انوار مقدس تاریکیهای دنیا هستند، شهیدان ابدان مطهر خاکهای جهانند، شهیدان سفینه نجات برای نسلهای رو به زوالند، شهیدان کمال انسانهای محرومند و شهیدان گلان سر سبد امت رسولالله هستند و شهید شعله فروزان انقلاب.
اینک به چشم دیده میشود که ابوسفیان و ابوجهل در مقابل ابوطالب و محمد (ص) و علی (ع) ندای جنگ میدهند و کوفیان با جثههای حقیر و با گامهای بلند از پهنه جنگ میگریزند بسوی جهالت و تاریکیها، و مارقین، ناکثین و کاذبین کمکم به دیده ذلت و ناتوانی در جامعه ما به چشم میخورند و میرود که آفتاب ولایت در سطح افق کشورهای جهان به طلوع باقی بماند و غروب ولایت فراموش شود. علت چیست که گریزها میگریزند و فراریها فرار میکنند؟ و طلوعها طلوع و غروبها غروب میکنند؟ به دیده دل بنگر برادرم و با ابزار معنویت لمس کن به خون من و توست.ای برادر عزیز! خونی که در رگ من و توست اگر در راه خدا ریخته شود جویبارها، رودها و دریاها میسازد و سد عظیم طغیان را در هم خواهد شکست.
برای رسیدن به چشمه آزادی و دریای انسانیت، باید از خود بیرون آمد باید لاک و پوست خویش را درید و پرواز کرد.ای برادر وای خواهر مسلمان! اگر پرواز کردی تنها نرو و تنها حرکت نکن و تنها نیا که اینجا جای تک پروازان نیست، با خیل و جمع عشاق بیا با حماسه سازان عاشورا بیا و با پیروان ثارالله بیا، با زُبیر بیا و با حر، عبدالله، زید، جعفر و حسین بیا. بیا که اینجا جای آمدن است و ماندن و توقف کردن. اینجا قرآن و رسول الله (ص) و علی (ع) و خاندانش حاکمیت دارند و جلوس در نزد آنها جلوس در نزد خداست و مردن در کنار آنها مردن در یدالله است.
دوستان و مربیان گرامی! حرکت بسوی خدا؛ صعود معنویت، احتیاج به کولهبار معنوی دارد. ای برادر! اگر کولهبار انسانی نداری در جمع عاشقان حاضر نشو که آنها را هم در هم خواهی شکست تا خود را نساختهای در میان ساخته شدگان نیا و مدعی نشو، سخن نه این است که من بنویسم و تو بخوانی، بلکه دیگر این سخنی نیست، عملی است بیا در این دریا تا لمس کنی ناجی غریقان را، دشمن من و تو از آن پستتر، ذلیلتر و خوارتر است که من و تو از آن بترسیم و با راه گریز خود راه پیروزی دشمن را معلوم کنیم نه نه هرگز! اینطور نباش، اگر میجنگی، جنگجو باش و اگر میترسی از این سرزمین پاک برو به اسفل اماکن.
اما سخنی درباره زعیم عالیقدر جامعالفقها و رهبر عظیمالشان انقلاب، امام خمینی: «قلم به لرزه خواهد افتاد و دل به تپش خواهد گرایید و روح به هیجان. اگر خواسته باشی سخنی برایش بگویی سخن این است و صراط مستقیم «إِنَّ اَلْعُلَمَاءَ وَرَثَةُ اَلْأَنْبِیَاءِ» خط رسول الله متجلی در خط امام است و گفتهها در غالب گفتههای امام. بیایید به تقلید از فرمایشات آن مرد الهی، کشتی در گرداب مانده را نجات دهیم و به ساحل پیروزی نایل آییم.
انتهای پیام/