به گزارش خبرنگار دفاعپرس از خراسان جنوبی، بهمنماه یادآور خاطراتی شیرین و دلنشین برای دلدادگان به انقلاب شکوهمند اسلامی و نظامی مقدس جمهوری اسلامی است که هر روز آن، یادگاری از دوران حماسه و شور سال ۱۳۵۷ دارد، رخدادهایی که این ماه را به یک روز فراموش ناشدنی و بزرگ برای ایرانیان مبدل کرده است.
بهمنماه شکوفههای استقلال و سربلندی ایران اسلامی بر سرشاخههای درخت جوان انقلاب جوانه زد و هنوز که هنوز است در آستانه چهل و پنجمین سال پیروزی انقلاب اسلامی، فریاد پرصلابت عدالتخواهی و شعار جاویدان استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی زنان و مردان انقلابی در دل تاریخ جاری است و تقویم تاریخ دنیا تا همیشه از نام این روز جان میگیرد.
در تاریخ مبارزههای انقلابی مردم خراسان جنوبی برای ساقط کردن رژیم شاهنشاهی روزهای بزرگی ثبت شده و از بین روزهای تاریخ انقلاب در بیرجند هیچ روزی به اندازه روز هفتم بهمن ۵۷ ماندگار نشده است، روزی که در تاریخ ثبت کرد جوانان بیرجندی نیز خونشان، چون جوانان دیگر شهرهای این سرزمین به نام دین خواهی و استقلالخواهی بر زمین ریخت.
روز شمار انقلاب مردم ایران علیه رژیم پهلوی به هفتم بهمن ۵۷ رسیده و مردم انقلابی خراسان جنوبی نیز در مسیر آموزههای امام راحل برای مبارزه با این رژیم، همه توان خود را به کار میگرفتند.
شاید بازخوانی و یادآوری این قیام عظیم تاریخی بتواند بار دیگر غیرت و شجاعت مردم این سرزمین را به تصویر بکشد و ایثار، فداکاری، شجاعت و مردانگی گذشتگان این مرز و بوم را به جوانان معرفی و یادآوری کند لذا برای گرامیداشت یاد و خاطره این روز تاریخی به بازخوانی، یادآوری رشادتها و مجاهدتهای مبارزان انقلابی پرداختیم.
۷ بهمن ۵۷؛ خروش انقلابی بیرجندیها
قرار بود «محمدرضا پهلوی» بعد از سفر به مشهد، ۱۰ خرداد ۵۷ به بیرجند که آن زمان زیرمجموعه خراسان بزرگ بود سفر کند، به همین دلیل چند طاق نصرت از سوی برخی جیرهخواران رژیم در خیابان جمهوری اسلامی فعلی و حکیم نزاری برپا میشود.
صدای اذان صبح هفتم بهمن ۱۳۵۷ بسان طبل رشادتها و فداکاریها در گوش مردم این دیار که فضای خفقانزده و نظامی داشت پیچید و بعد از اقامه نماز مردم کم کم برای حضور در تظاهرات ضد شاهنشاهی شال و کلاه کردند و تظاهرات از سمت خیابان ۶ بهمن (میدان امام فعلی) به سمت خیابان فرح (طالقانی فعلی) و سپس میدان کوروش (ابوذر فعلی) ادامه داشت و علما جلودار مردم بودند، آیتالله «نابغ آیتی»، آیتالله «ربانی»، حجتالاسلام «شهاب» و حاج آقای «عبداللهی» در صف اول حضور داشتند.
برخی جوانان انقلابی بیرجند از جمله شهید «محمدحسن موهبتی» که دل خوشی از رژیم نداشتند و همپای سایر مردم در تلاش بودن، تا کار رژیم پهلوی را تمام کنند، طی اقدامی خودجوش شبانه طاق نصرت خیابان حکیمنزاری که در فاصله ۲۰ متری ژاندارمری قرار دارد را به آتش میکشند.
خبر اعتراض مردم بیرجند به حضور شاه در این شهرستان و به آتش کشیدن طاق نصرت به سرعت در کشور میپیچد، به طوری که رادیو لندن در اخبار شامگاهی خود اعلام میکند؛ «در بیرجند عدهای از جوانان که رژیم به آنها خرابکار میگوید طاق نصرت ورود شاه را آتش زدند و باعث شدند تا سفر محمدرضا پهلوی به بیرجند لغو شود».
مأموران رژیم خود را آماده تیراندازی به سمت مردم کرده بودند، اما علمای بزرگ شهر با صلابت در صف اول اول تظاهرات حضور داشتند و مردم با اینکه احتمال تیراندازی میدادند، اما دست از شعارهای تند بر نداشتند؛ مردم در این روز از تظاهرات استقبال کردند، در این تظاهرات که همراه با تیراندازی نیروهای ژاندارمری بود، شهید «علی سندروس» و شهید «سورگی» در آن به شدت مجروح و پیش از رسیدن به بیمارستان به شهادت رسیدند.
«سندروس»؛ شهید ۱۴ سالهای که جاودانه شد
شهید «علی سندروس» در ماه مبارک رمضان سال ۴۳ در خانوادهای متدین در شهرستان بیرجند به دنیا آمد. از آنجایی که ماه مبارک رمضان ماه شهادت حضرت علی (ع) و ماه نزول قرآن مجید است، نام او را علی نهادن. «علی سندروس» نیز از پیروان واقعی علی (ع) بود در دوران تحصیل از کودکی تا دبیرستان از همسالانش باهوشتر و دانشآموز ممتاز مدرسه بود.
وی سال اول دبیرستان بود که به فرمان امام خمینی (ره) و ندای رهبرش درس و مدرسه را رها کرد و در راهپیماییهای علیه شاه خائن و اطرافیانش که آمریکایی بودند شعار میداد و اعلامیههای امام (ره) را پخش میکرد. مبارزات و راهپیماییها اوج میگرفت و این عشق به شهادت در علی نیز بالا میرفت تا اینکه در دی ماه سال ۵۷ یکی از جوانان این شهر بهنام «محمدتقی خاکشور» به شهادت رسید. علی از آن روز به بعد بیشتر تمایل به شهید شدن داشت همیشه میگفت آیا روزی فرا خواهد رسید که من مثل شهید «خاکشور» بر بالای دستان مردم قرار بگیرم و با مرگ خود به آمریکا و شاه خائن و دیگر جنایتکاران نشان دهم که شهادت برای ما از زندگی ننگینی که شما میخواهید بهوسیله تمدن بزرگ برای ما به ارمغان بیاورید، بهتر است.
شهید «علی سندروس» نمونه بارز یک دانشآموز متعهد و متعصب نسبت به سرنوشت کشورش در آن زمان بود، نوجوانی که سالهاست مردم بیرجند نام و یادش را زنده نگه داشته و در زمان شهادتش فقط ۱۴ سال داشت. آرزویش تحصیل برای خدمتی صادقانه به مردم بود و با لبیک به فرمان امام خمینی (ره) در سال اول دبیرستان ترک تحصیل کرد و در راهپیماییهای علیه شاه خائن شرکت و اعلامیه پخش میکرد.
«علی سندروس» به آرزویش رسید و پنج روز قبل از ورود امام (ره) به ایران در روز ۷ بهمن ۵۷ مصادف با ۲۸ صفر سالروز رحلت پیغمبر (ص) و شهادت امام حسن مجتبی (ع) در میدان شهدا و مقابل ژاندارمری این شهرستان توسط سر سپردگان رژیم در خون گرمش غلتید و شهید شد.
روز بعد از فاجعه ۷ بهمن نیز خانواده شهید «سندروس» و شهید «سورگی» توانستند در شرایط امنیتی پیکر فرزندشان را از بیمارستان بیرجند تحویل بگیرند و با اینکه نیروهای اطلاعاتی شهربانی تأکید کرده بودند که اجازه گرفتن تشییع جنازه رسمی ندارند، اما با فشاری که علما و مردم وارد کردند بزرگترین تشییع جنازه شهدای بیرجند برگزار شد.
انتهای پیام/