به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس، کتاب «شکارچی» نوشته فرانک صف آرا به تازگی توسط انتشارات راه یار منتشر و روانه بازار نشر شده است. این کتاب دربرگیرنده خاطرات و زندگینامه رزمنده دفاع مقدس و شهید مدافع حرم مصطفی رشیدپور است.
شهید مصطفی رشیدپور از سن ۱۶ سالگی و در سال ۱۳۶۲ به جبهه عازم شد و در بیشتر عملیاتها و مناطق عملیاتی دفاع مقدس از جمله خیبر، بدر، والفجر ۸، کربلای ۴، کربلای ۵، نصر ۴، نصر ۸ و والفجر ۱۰ حضور داشت. شهید رشیدپور در بهمن سال ۱۳۹۴ در آزادسازی دو شهر شیعهنشین نبل و الزهرا در سوریه مجروح شد و پس از تحمل چند ماه درد و رنج مجروحیت، هفتم شهریور ماه سال ۱۳۹۵ به شهادت رسید.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
«خدایا، اگر از من راضی نشدهای مرگ مرا نرسان. ببخش که بندۀ گنهکارت غیر از رحمتت امیدی ندارد و تو خود میدانی که هرگز از رحمتت نومید نشدهام و نخواهم شد و به همه گفتهام: «چهقدر خدای مهربانی دارم.»
میدانی که چهقدر همسرم، پسرم و دخترم را دوست دارم؛ اما تو متکفل امور آنهایی و من میدانم که من وسیلهای بیش نبودم. عزیزانم را به تو میسپارم. اکنون از هروقت دیگری خوشحالترم…. آن کس که تو را شناخت، جان را چه کند؟»
به مراحل سخت کار رسیده بودیم. دیگر پهپادهای شناسایی جواب نمیدادند و فکر و جسممان بهشدت در تکاپو بود. فرماندهان و گردانهای عملکننده را روی زمین و نقشه توجیه کرده بودیم. کارمان که تمام شد، خسته و داغان، بهطرف حرم به راه افتادیم. دوباره دیرمان شده بود. وقتی به حرم رسیدیم، دیدیم چه شبی است! شب تولد بیبی! به نگهبانها ناامیدانه گفتیم تا اجازه دهند داخل شویم؛ ولی جوابشان منفی بود و دلایل کافی هم داشتند؛ تولد و انفجار و بمبهای اخیر. گفتم:
«بیبی، من سرباز کوچک تو هستم. دو شب هم هست که به عشق زیارتت اینهمه راه رو میآیم. امشب کاری بکن تا به زیارتت بیاییم.»
دو رزمنده مدافع ایرانی هم همراهم بودند و بهاتفاق هم رفته بودیم. جلوِ حرم در حال نجوا بودم. میگفتم:
«اگه بیبی نپذیرتمون معلومه کار و نیت ما مشکلی داره…»
این کتاب با ۲۴۰ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۱۲۰ هزار تومان عرضه شده است.
منبع: مهر
انتهای پیام/ ۱۳۴