به گزارش دفاعپرس از کرمان، «حسن شعبانیپور دهیعقوبی» تابستان سال ۱۳۴۱ در روستا دهیعقوب از توابع شهرستان زرند چشم بهجهان گشود. وی تحصیلات ابتدایی خود را در دبستانهای صدق و سعدی و دوران راهنمایی را در مدرسه فروغ کرمان گذراند و جهت ادامه تحصیلات وارد دبیرستان امام شد.
وی با شروع جنگ تحمیلی از طریق بسیج سپاه پاسداران به جبهههای جنگ عزیمت نمود و پس از طی کردن دوره آموزشی در ستاد منطقه ۶ مشغول انجام وظیفه شد و برای دومین بار عازم جبهه شد و بعد از بازگشت از جبهه ازدواج کرد.
هنوز چند ماه از ازدواج وی نگذشته بود که برای انجام مأموریتی به جبهه عزیمت نمود و سرانجام در عملیات والفجر چهار در تاریخ پنج آبان ۱۳۶۵ در منطقه مریوان به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
در ادامه بخشهایی از وصیتنامه شهید «حسن شعبانیپور دهیعقوبی» را میخوانیم:
بسم الله الرحمن الرحیم
خدایا، بار الها وجودم سراسر پر ازگناه و معصیت است، ای بخشنده مهربان چگونه رو به درگاه تو آورم خودم خجالت میکشم در خانهات بیایم ، اما چه کنم خودت گفتی بیا خودت در قرآنت گفتی اگر گناه کردی توبه کن، خودت گفتی اگر گناهکار مرا صدا بزند سه بار به او لبیک میگویم، خداوندا من به درگاهت آمدهام گناهانم را ببخش.
خداوندا اگر گناهانم را بخشیدی اگر صلاح میدانی لیاقت شهادت را نصیب من بگردان. هرچند میدانم که لیاقت شهادت را ندارم اما با این حال تقاضا میکنم از خداوندی که دریای بیکران رحمت است. خدایا دلم نمیخواهد در رختخواب بمیرم و یا جای دیگر با یک بیماری و یا حادثهای مختصر از این دنیا بروم خداوندا من میخواهم در راهت با مشکلترین مرگ یعنی قطعهقطعه شدن بمیرم. پس ای خدای مهربان دعای این بنده ضعیف و گناهکارت را مستجاب کن و این مرگ سخت را نصیب من بگردان.
سخنی با برادران عزیزم: ای برادران همیشه در کارهایتان بیاد خدا باشید، هرکاری میکنید برای رضای خدا باشد. هر قدمی که بر میدارید برای خشنودی و رضای خدا باشد، برادران عزیز در کارهایتان نظم را رعایت کنید. هر چه نظم و انسجامتان بیشتر باشد بر دشمن بیشتر غلبه پیدا میکنید ولی اگر متفرق باشید و بینظم دشمن بر شما غلبه پیدا میکند و آن وقت است که دیگر نمیتوانیم انقلابمان را صادر کنیم.
آن وقت است که اسلام در بین مسلمین از بین میرود دیگر فلسطین از دست رژیم اشغالگر یعنی اسرائیل نمیتواند نجات پیدا کند. خلاصه برادران عزیز همیشه در کارهایتان با هم باشید. برخوردهایتان با یکدیگر برادرانه باشد، در کارهایتان صادق باشید.
ای مردم شهیدپرور، ای مردمی که همه چیزتان را برای انقلاب دادید، مالتان را، جانتان را، فرزندانتان را در راه به ثمر رسیدن این انقلاب از دست دادید، ای مردم عزیز بیایید با هم باشید، وحدت کلمه را حفظ کنید در کارهایتان متفرق نشوید. به ریسمان الهی چنگ زنید و متفرق نشوید که اگر وحدت داشته باشید در کارهایتان پیروز هستید و بر دشمن زبون غلبه خواهید کرد.
هیچوقت برای گرفتن ارزاق عمومی صف نکشید که دشمن و منافقین داخلی را خوشحال کنید شما که تا بهحال در راه خدا از همه چیز خود گذشتید از این به بعد هم نگذارید دشمن سوء استفادهای کند و این انقلاب را به پیش ببرید تا قیام و ظهور حضرت مهدی (عج).
ای پدر و مادر عزیز شما برای من بسیار زحمت کشیدید خیلی سختی کشیدید تا مرا بزرگ کردید اما من هیچ وقت این زحمات شما را جبران نکردم و همیشه باعث اذیت و رنجش شما شدهام از شما میخواهم مرا حلال کنید و ببخشید. برای من گریه و زاری نکنید و ناراحت نشوید برای اینکه من پیش از آنکه فرزندی برای شما باشم، بندهای هستم برای خدا و خدا هر وقت که خواست بندهاش را می برد. از برادران و خواهرانم میخواهم در خط امام و ولایت فقیه باشند و از برادرانم میخواهم که راهم را ادامه بدهند و خواهرانم مانند زینب راه مرا ادامه دهند.
همسر مهربان و عزیزم، میدانم تو خیلی سختی کشیدی و برای من خیلی رنج بردی اما من زیاد به تو محبت نکردم، ولی دلم میخواهد مرا ببخشی و حلال کنی. برای من گریه و زاری نکنید مانند زینب صبر و استقامت داشته باش و بدان که من در راه خدا شهید شدهام پس چه افتخاری از این بالاتر.
در پایان از شما و خانوادهام میخواهم که همیشه در خط امام و ولایت فقیه باشید در دعاها و نمازهای جمعه و جماعات شرکت کنید همیشه به مساجد بروید و مساجد را خالی نگذارید که به قول امام مساجد سنگر هستند خلاصه هر کاری بکنید برای رضای خدا باشد و در راه خدا قدم بردارید.
انتهای پیام/