گروه استانهای دفاعپرس _ «علیاصغر زینلی» آزاده دفاع مقدس؛ در ایام میلاد باسعادت حضرت ابوالفضلالعباس علیهالسلام و روز جانباز برای تجدید روحیه و شنیدن خاطرات دوران اسارت، به دیدار آزاده و جانباز سرافراز «محمدحسن ظفری» رفتیم.
او در حالی به اسارت دشمن در میآید که در جریان عملیات به شدت مجروح میشود تا جایی که احساس و کنترل کامل یکی از دستانش را از دست میدهد و در طول اسارتش حضور در چهار اردوگاه عنبر، موصل ۳ و ۴ و کمپ ۷ رمادی موسوم به اردوگاه اطفال را تجربه کرده است و محضر بزرگان عزیزی همچون مرحومین ابوترابی، سردار درچهای و دکتر بیگدلی را درک کرده و خاطرات خوبی از آنان دارد.
این آزاده سرافراز خاطره زیبایی را از زنده یاد دکتر بیگدلی نقل کرد که شنیدن آن بیانگر اوج احساسات یک آزاده ایرانی وطندوست و با ایمان است. دکتر بیگدلی پزشک حاذق و متعهدی بود که توانست در مدت چند ماه با ماساژ مداوم دست معلول و اعصاب از کار افتاده، آن را زنده کند و سلامت دستم را به من بازگرداند.
دکتر بیگدلی در همان حالی که مشغول طبابت دستم بود خودش را اینگونه شماتت میکرد که «اسارت حق منه باید زجر بکشم، من در آمریکا چه غلطی میکردم که ۲۵ سال از عمر خود را صرف خدمت به مردمی کردم که هیچ نسبتی با من نداشتند و مردم کشورم را از خدمات خودم محروم کردم.» شنیدن چنین حرفایی از زندهیاد دکتر بیگدلی روحیه مضاعفی به ما میبخشید و وقتی چنین شخصیتی را اینگونه در کنار خود متعهد و مخلص میدیدیم زجر اسارت بر ما هموار میشد.
وی در بخش دیگری از صحبتهای خود با بیان خاطرهای به تاثیر معنوی سیره عملی امام حسین علیهالسلام بر غیرمسلمانان اشاره کرد و ادامه داد اعضای صلیب سرخ مطابق معمول از اردوگاه بازدید داشتند تا به زعم خود به وظایف قانونی خود عمل کنند هرچند در این باب سخن فراوان است و آزادگان ما از این جماعت دل پر دردی دارند اما صلیبیون مسیحی با هر مرام و مسلکی که داشتند، گاهی رفتارهای عجیبی از خود نشان میدادند که قطعا این رفتارها نتیجه تاثیری بود که از مرام و اعتقادات نافذ آزادگان ایرانی گرفته بودندس.
در یکی از این بازدیدها که مصادف با ایام تاسوعا و عاشورای حسینی شدده بود، یکی از اعضای گروه صلیب سرخ به یکی از اسرای ایرانی میگوید این حسین کیست که شما برای آن اینقدر عزاداری میکنید!؟
آزاده عزیز ما فرصت را مغتنم دانسته و حادثه عاشورا و قیام اباعبداللهالحسین علیهالسلام و مصائبی که بر آن حضرت و خاندانش وارد میشود را برای گروه بیان میکند تا جایی که به مصیبت شهادت علی اصغر علیهالسلام میرسد و اینجا است که اشک اعضای مسیحی صلیب سرخ بر دیدگانشان جاری میشود.
جانباز سرافراز ظفری در دوران جوانی خود و زمانی که در تهران مشغول کار بوده است در همسایگی مرحوم طالقانی بوده و از محضر آن بزرگوار کسب فیض کرده است و شاید همین تاثیر جلسات همراه با تداعی دوران اسارت باعث میشود او در روستای انداد اقدام به تاسیس حوزه علمیه به نام امام جعفر صادق علیهالسلام میکند که محل پرورش طلبههای علوم دینی در آن منطقه است.
انتهای پیام/