به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس، بر کسی پوشیده نیست که منطقه خاورمیانه یکی از راهبردیترین و مهمترین مناطق جهان است. جغرافیایی که بخش قابل توجهی از منابع انرژی جهان نیز در آن قرار دارد و درست به همین دلیل، تنش و درگیریهای زیادی میان قدرتهای جهانی جهت توسعه نفوذ و دستورکارهای مطلوبشان در این منطقه برقرار بوده و است.
در این راستا، به طور خاص دولت آمریکا، چندین دهه است که با تکیه با مفهوم "هژمونی آمریکایی" و به بیان سادهتر این گزاره که آمریکا پلیس جهان است، سعی داشته تا به هر نحو ممکن، بازیگری تعیین کننده در رابطه با معادلات سیاسی، اقتصادی و حتی اجتماعی این منطقه باشد. با این همه، در شرایط کنونی حداقل با توجه به ۳ نشانه عمده و محوری، میتوان از افول هژمونی آمریکایی در خاورمیانه صحبت کرد. معادلهای که بسیاری از تحلیلگران مسائل راهبردی و عرصه روابط بینالملل، آن را تابعی از تضعیف موقعیت جهانی آمریکا ارزیابی میکنند.
اولا، در ماههای گذشته به نحو معناداری شاهد فاصله گرفتن متحدان سنتی آمریکا در خاورمیانه از این کشور بوده ایم. به طور خاص دولتهای عرب حاشیه خلیج فارس نظیر امارات متحده عربی و عربستان سعودی، روابط سردی را با واشنگتن تجربه میکنند و اینطور به نظر میرسد که دلیل اصلی این مساله نیز این است که اساسا این دسته از دولت ها، دیگر ارزرش و اهمیت و حتی نکته مثبتی را در حمایتهای آمریکا از خود مشاهده نمیکنند.
آنها به صورت میدانی در پی تحولات چند ساله اخیر در منطقه به این جمع بندی رسیده اند که آمریکا در بزنگاههای مهم، به یاری آنها نمیشتابد و حتی امکان دارد بر سرِ آنها و منافعشان دست به معامله نیز بزند. شاید عینیترین نمونه در این رابطه، کینه عمیق "محمد بن سلمان"، ولیعهد عربستان از دولت آمریکا به دلیل حمایتهای آن از جریانهای منتقد و اپوزیسیون در قلب سازوکارهای حکمرانی عربستان باشد.
واشنگتن تاکنون بارها و بارها به بن سلمان و پدرش ملک سلمان اعلام کرده که باید "شاهزاده نایف"، ولیعهد عزل شده سعودی که روابط خوبی را با دولت آمریکا دارد به همراه طیفی از دیکر شاهزادگان عربستانی که در بازداشت به سر میبرند، آزاد کند. موضوعی که در سردی هر چه بیشتر روابط عربستان و آمریکا در سالهای اخیر نقش مهمی بازی کرده است. در مورد امارات نیز شاهد بوده ایم که آمریکاییها علی رغم موضع گیریهای دور و دراز خود در حمایت از ابوظبی و البته ریاض در برابر انصار الله یمن، دو کشور مذکور را در نبرد با انصار الله در بحبوحه جنگ یمن تنها گذاشتند و سبب شدند تا آنها راهی جز تنش زدایی و دستیابی به توافق صلح با حوثیهای یمنی پیش روی خود نبینند.
مسائلی که همه و همه شکافها میان این دسته از کشورها با آمریکا را به به نحو قابل توجهی تعمیق کردهاند.
دوم، منطقه خاورمیانه در سالهای گذشته با افزایش قابل ملاحظه قدرت و نفوذ قدرتهای شرقی جهان و البته ایران به عنوان یک قدرت منطقهای مهم و موثر، رو به رو بوده است. جدای از افزایش نفوذ چین و روسیه در شمال و غرب آفریقا، این دو کشور نفوذ زیادی را نیز در منطقه غرب آسیا کسب کرده اند و گویی متحدان سنتی آمریکا که از این کشور دلسرد شده اند، راهِ توسعه مناسبات را با پکن و مسکو به عنوان یک مسیر جایگزین در پیش گرفته اند.
ایران نیز برگهای برنده موثری را در سطح منطقه پیدا کرده و میبینیم که جریانهای مخالف و رقیب آن در سالهای گذشته در سطح منطقه، به سمت تنش زدایی با آن حرکت کرده اند. معادلهای که عینیترین نمود خود را در قالب تنش زدایی از روابط ایران با کشورهای امارات و عربستان نشان داده است. معادلهای که چشماندازهای روشنی را در مورد توسعه روابط ایران با کشورهایی نظری مصر و اردن هم ایجاد کرده است.
جالب اینکه به تازگی کشورهایی نظیر اریتره و سودان نیز که سال هاست با ایران روابط خاصی نداشته اند، به صورت داوطلبانه ابراز آمادگی کرده اند که حاضر به توسعه و ارتقا سطح روابط خود با تهران تا سطح راهبردی هستند. موضوعی که با توجه به موقعیت راهبردی دو کشور در منطقه شرق آفریقا، میتواند نفوذ استراژیک ایران در سطح منطقه را به نحو قابل توجهی افزایش دهد و برگهای برنده تازهای را در اختیار ایران قرار دهد. مسائلی که همه و همه وزن قدرت آمریکا را در سطح منطقه به نحو قابل ملاحظهای کاهش داده اند؛ و در نهایت سوم اینکه جنگ غزه تا حد زیادی به یک آبروریزی بزرگ برای آمریکا تبدیل شده است. جنگی که در قالب آن، رژیم اشغالگر قدس به واسطه همدستی و کمکهای آمریکا به خود، نسل کشی گستردهای را علیه مردم فلسطین به راه انداخته و مرگبارترین جنگ قرن بیست و یکم از حیث کشتار غیرنظامیان را سبب شده است. معادلهای که انتقادات زیادی را از آمریکا تحریک و ایجاد کرده است.
حال نکته قابل تامل اینکه در این فضا، بر اساس ارزیابی نظرسنجیهای مختلف، میزان اقبال مردم منطقه به آمریکا و سیاستهای آن در قبال خاورمیانه به نحو قابل ملاحظهای کاهش یافته و در عوض، وزن بازیگرانی نظیر ایران، چین و روسیه افزایش چشمگیری داشته است. موضوعی که به طور خاص در قالب دادههای جدیدترین نظرسنجی "مرکز افکار سنجی عربی" در کشور تونس قالب مشاهده بوده است و پالسهای معناداری را به واشنگتن مخابره میکند و حاکی از غروب خورشید هژمونی آمریکایی در منطقه خاورمیانه است. رویدادی که خود میتواند مقدمهای برای وقوع رخدادهای تکاندهندهتر علیه آمریکا در آینده و در سطح نظامبینالملل باشد.
منبع: سایت الف
انتهای پیام/ ۱۳۴