«شهلا انتظاریان» نویسنده و عضو شورای کتاب کودک انتشارات علمی و فرهنگی در گفتوگو با خبرنگار فرهنگ و هنر دفاعپرس، با بیان اینکه ترجمه و تالیف دو بازوی پیشرفت ادبیات هستند و نویسندگان خوب کشورمان با استفاده از ادبیات خارجی رشد پیدا کردهاند، اظهار داشت: اگر ترجمه آثار موفق ادبی صورت نمیگرفت، ادبیات کودک ما امروز به اندازه امروز رشد پیدا نمیکرد. شاید گفته شود ما حافظ و سعدی را داریم و ادبیات ما به اندازه کافی غنی است، درست است و این مسئله در جای خودش قرار دارد اما نقش ترجمه در کار کودک بسیار تاثیرگذار بوده است.
وی خاطرنشان کرد: بسیاری از بچهها ترجیح میدهند کتابهای ترجمه را بخوانند و علت آن این است که ما نسبت به کشورهای پیشرو در ادبیات کودک عقب هستیم؛ البته چنین تصویری غلط است که بگوییم تمام نویسندگان خارجی خوب هستند و همه نویسندگان ما بد هستند. در بحث ترجمه معمولا آثار بهترین نویسندگان خارجی انتخای میشوند و شخصا برای انتخاب کتاب برای ترجمه خیلی وسواس به خرج میدهم و بسیاری از همکاران من نیز چنین هستند و کتابهای برگزیدهای که با اینکه موضوعات جهان شمول دارند و حرفی در ادبیات برای گفتن دارند را انتخاب میکنیم.
این نویسنده با تاکید براینکه با وجود رسانههای اجتماعی نمیتوان مانع ورود فرهنگهای مختلف باشیم، تصریح کرد: بچههای ما در شرایطی که با فضای مجازی انس دارند خیلی راحت با فرهنگهای مختلف آشنا میشوند درحالی که در گذشته گفته میشد با ترجمه کتابهای خارجی تهاجم فرهنگی تشدید میشود ولی امروز این مسئله در تمام کشورها صورت گرفته است.
انتظاریان ترجمه درست ادبیات خارجی را یکی از راهکارهای حفظ و صیانت از زبان فارسی دانست و تاکید کرد: اگر ما در ترجمه کتاب به درستی عمل کنیم، صیانت از زبان فارسی صورت میگیرد درحالی که ترجمه غلط موجب میشود مخاطب به سمت استفاده از کتابهای به زبان خودشان بروند لذا ما با ترجمه دایره لغات بچهها را تقویت میکنیم پس اگر ما مترجمین به درستی کتابها ترجمه کنیم، باعث خواهیم شد زبان فارسی به درستی تقویت شود.
وی تصریح کرد: معتقدم برای کتاب کودک و نوجوان باید برای سلیقههای مختلف کتاب وجود داشته باشد؛ اینکه بازار از یک نوع کتاب و ژانر ابدی اشباع شود، باعث میشود مخاطب با محدودیت روبرو شود و شخصا موافق چنین روندی نیستم چراکه بچهها با یکدیگر فرق دارند.
این نویسنده ادامه داد: در کتابهای درسی معمولاً سعی شده یکسری الگوهای فرهنگی و دینی به بچهها منتقل شود و باید در اینباره سوال پرسید که انتقال این حجم از مطالب چقدر موفق بوده است؟ یا اینکه بچهها با هویت خودشان بیگانه شدهاند. لذا معتقدم باید حد و حدودها را به درستی شناخت و براساس این عمل کرد تا تاثیرگذاری درست ایجاد کرد. بچهها در دهکده جهانی بیشتر از بزرگسالان در معرض رسانهها قرار دارند لذا بهتر است آنها را به آثار خوب ارتباط دهیم.
انتظاریان در پاسخ به اینکه آیا باید تالیف و ترجمه به اندازه صورت گیرد، گفت: ضمن احترام به همکاران خودم در عرصه ادبیات کودک و نوجوان اما همچنان در کشورمان به اندازه دیگر کشورها نوشتههای جذابی را خلق نمیکنیم و در این زمینه نسبت به برخی کشورها عقبتر هستیم و باید اهتمام بیشتری داشته باشیم تا بتوانیم پیشرفت کنیم. کتاب تالیف بیمحتوا و بیارزش مخاطب نخواهد داشت درحالی که ناشران سعی دارند به موضوعات بیمایهی بپردازند و فقط کتابسازی انجام میدهند درحالی که نویسنده خوب کودک و نوجوان کم است.
وی اهمیت و ضرورت بهرهگیری و از ادبیات کهن را مورد اشاره قرار داد و با تاکید براینکه شخصا از ادبیات کهن بهرههای زیادی بردهام، گفت: خوشبختانه در کشورمان شاهنامه و کلیله و دمنه و سعدی و دیگر آثار کهن غنی وجود د ارد و بازآفرینیهای خلاقی از آنها صورت گرفته است اما نوشتهها و بازآفرینیهای موفق در این زمینه کم بوده است و این باعث میشود بچهها نسبت به این آثار بیگانه و بیتفاوت باشند؛ بچهها درباره آثار کهن به دنبال نگاههای نو هستند و متاسفانه در این زمینه کتابهای خلاق و موفق کمبود داریم. کودک ایرانی باید با ادبیات کهن آشنا شود؛ هنوز در متون درسی کشوری مثل انگلستان آثار شکسپیر وجود دارد لذا آنها آثار کهن را در برنامههای درسی دارند ولی ما درباره این آثار بازنویسی ضعیف به بازار عرضه میکنیم که بچهها را جلب نمیکند لذا باید برای انتقال موفق متون دینی به بچهها از ادبیات خلاق بهره گرفت.
انتهای پیام/ 121