«محمدصادق خاکساری» فرمانده اردوگاه اسرای بعثی در مشهد در گفتوگو با خبرنگار دفاعپرس با اشاره به اینکه در سال ۱۳۶۱ یگان عملیاتی ما در منطقه عملیاتی «فتحالمبین» با دشمن درگیر بود، اظهار داشت: در بیستم اسفند ۶۰ برادر شهیدم «مسعود خاکساری» که جمعی هوانیروز اصفهان بود، داوطلبانه در منطقه حضور پیدا کرد. او بیشتر نبرد زمینی و تن به تن با دشمن را میپسندید تا نبرد هوایی را. مسعود به رغم اینکه آن ایام در مرخصی بود اما با ۱۰۰ نفر از کارکنان هوانیروز ارتش، خودش را از اصفهان به منطقه فتحالمبین رساند.
وی افزود: من آن زمان در منطقه عملیاتی بودم که سربازی نامهای از برادرم برایم آورد که حضور خودش را در جبهه به من اطلاع داده بود. او به همراه سایر همرزمانش در شهرک سلمان فارسی «شوش» مستقر شده بود. به آنجا رفتم و سعی کردم مانع حضورش در مناطق عملیاتی بشوم اما اصرار من سودی نداشت و او آمد.
این پیشکسوت ارتش درباره نحوه شهادت برادرش گفت: من و مسعود در «فتحالمبین» با هم بودیم و او به تانکی که من خدمهاش بودم؛ آمد. روز ۲۹ اسفند ۶۰؛ رژیم بعثی پاتک سنگینی به منطقه زد و کار به نبرد تن به تن رسید. با کمک یگانهایی که اطراف ما بودند، توانستیم تک دشمن را دفع کنیم. روز دوم فروردین ۶۱ که عملیات «فتحالمبین»؛ آغاز شده بود در راه برگشت از منطقه؛ دشمن منطقهای که ما در آن مستقر بودیم را به کاتیوشا هدف قرار میدهد که در همین حین برادرم بر اثر موج انفجار به شهادت رسید.
خاکساری با اشاره به اینکه در عملیات «فتحالمبین» نزدیک به ۱۷ هزار نفر از نیروهای دشمن به اسارت رزمندگان ایرانی درآمدند، در ادامه تشریح کرد: اسرا بایستی سریعاً به عقب تخلیه میشدند و از طرف دیگر پیکر شهدا هم باید فوری به عقب بر میگشت؛ به عبارت دیگر ما در آنجا هم با نیرهای بعثی که رزمندگان را به شهادت رسانده بودند و هم با پیکر مطهر شهدا مواجه بودیم.
وی با بیان اینکه پیکر برادر شهیدم ۱۲ فروردین ۶۱ مصادف با روز جمهوری اسلامی به همراه پیکر ۳۵ شهید دیگر در مشهد تشییع شدند، تصریح کرد: در آن ایام فرماندهان وقت تشخیص و دستورشان بر این شد که به خاطر تالمات روحی ناشی از شهادت مسعود، ادامه ماموریت خود را در مشهد سپری کنم و همین تدبیر علتی شد که در اردوگاه اسرای بعثی حضور پیدا کنم تا نگهداری از آنها در خراسان و در پادگان لشکر ۷۷ پیروز ثامنالائمه علیهالسلام آغاز شود. البته گاهی اوقات که عملیاتی در پیش بود و یا اگر وضعیت مناطق عملیاتی حاد میشد خودم را به منطقه میرساندم و بعد از آن مجدد بر میگشتم و کنترل اردوگاه را به دست میگرفتم. استان خراسان بزرگ عهدهدار نگهداری ۱۰ هزار اسیر بعثی عملیاتهای «بیتالمقدس» و «فتحالمبین» بود.
این پیشکسوت دفاع مقدس در تشریح اقدامات ارتش در حوزه نگهداری از اسرای بعثی گفت: حضرت امام خمینی (ره) در یکی از سخنرانیهای خود در ایام دفاع مقدس تأکید داشتند؛ رفتار آنهایی که از اسرا و پناهندگان عراقی نگهداری میکنند؛ باید طبق سیره امیرالمومنین (ع)؛ برادرانه و دوستانه باشد تا آنها طعم شیرین اسلام واقعی را بچشند. این توصیه، انگیزه مهمی را در ما ایجاد کرد و آویزه گوش مسئولان وقت شد که هدفگذاری در رابطه با اسرای بعثی تحقق همین مهم باشد که تحول روحی و دینی در آنها بوجود آید به طوری که آموزههای مرتبط با حزب بعث عراق را کنار بگذارند؛ بر همین اساس فعالیتهای فرهنگی ویژه اسرا در دستور کار قرار گرفت.
فرمانده اردوگاه اسرای بعثی در مشهد ابراز داشت: این ماموریت با برگزاری جلسات سخنرانی و اعزام برخی روحانیون و مبلغان دینی از قم و مشهد به مناسبتهای مختلف و واگذاری اوقات در اختیار خود عراقیها دنبال میشد، در همین راستا از اذان صبح تا زمان نظافت اردوگاه، ورزش و کلاسهای مختلف و تا حوالی ساعت ۹ شب که زمان خاموشی بود، در طول شبانهروز برنامهریزی امور با خود اسرا بود و ما بهعنوان مسئولان، دخالتی در برنامههای آنها نداشتیم. اینگونه رفتار در حوزه نگهداری اسرا در ایران، برخلاف بسیاری از کشورها، در نوع خود کمنظیر بود.
خاکساری در تشریح برنامههای اردوگاه اسرای عراقی در ایام ماه مبارک رمضان گفت: در ایام شبهای قدر پس از سرشماری از ساعت ۲۰، اسرا تا صبح به آسایشگاه نمیرفتند و استثنائاً در آن ایام درب آسایشگاهها را نمیبستند؛ چرا که براساس برنامهریزی صورت گرفته آنها تا سحر برنامه مناجات داشتند. علاوه بر این، در طول روز نیز جلسات سخنرانی ویژه اسرا برگزار میشد و خود آنها هم، به مناسبت شهادت امیرالمومنین (ع) مراسم سینهزنی داشتند.
وی بیان داشت: به یاد دارم در بین اسرا فردی به نام ابوحمزه حضور داشت که به قدری مومن بود که در بین اسرا؛ مرید داشت. وی در ایام ماه مبارک رمضان در اردوگاه فوت کرد. درگذشت او نه فقط برای اسرا بلکه برای مسئولان ایرانی هم سنگین بود به طوری که ما هم در غم از دست دادنش گریستیم!
پیشکسوت دفاع مقدس با اشاره به اینکه برگزاری برنامههای فرهنگی؛ فقط محدود به ماه مبارک رمضان نمیشد بلکه تمامی مناسبتها، اعم از اعیاد و سوگواریها را هم شامل میشد؛ تصریح کرد: برنامههای پیشبینی شده توسط مسئولان ایرانی؛ فقط مختص به اسرای مسلمان شیعه نبود بلکه برای اسرای اهل سنت و حتی اسرای ادیان توحیدی، مثل مسیحیت برنامههایی متناسب با آداب و آئین آنها تدارک دیده شده بود. در این زمینه؛ تبعیضی بین فرق مختلف قائل نبودیم.
فرمانده اردوگاه اسرای بعثی در مشهد در پایان تأکید کرد: برنامههایی از این دست؛ روی برخی از اسرای عراقی چنان تأثیرگذار بود که برخی از آنها تواب شدند و در جنگ تحمیلی در قالب سپاه بدر در مناطق عملیاتی بر ضد رژیم بعثی عراق در کنار نیروهای رزمنده ایرانی جنگیدند و حتی تعدادی از آنها به شهادت رسیدند و برخی هم جانباز شدند. ثمره آن تلاشها را امروز، در قالب نیروهای حشدالشعبی یا همان بسیج مردمی عراق شاهد هستیم که در برابر مداخلات جبهه استکبار در منطقه غرب آسیا ایستادگی دارند.
گفتوگو: سید شهاب ابراهیمی
انتهای پیام/