به گزارش خبرگزاری دفاع پرس از یزد، سردار شهید جعفر خواجه حسینی ، فرزند میرزا محمد و متولد هنزای مهریز ، وی دورۀ ابتدایی را در دبستان شاه ولی و راهنمایی را به طور شبانه گذراند.
در دوران انقلاب به مبارزه علیه حکومت پهلوی پرداخت و در 17 مرداد 1361 به عضویت رسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در آمد . سپس در 1363 ش به جبهه اعزام شد و علاوه بر آموزش در عملیات های مختلف شرکت داشت
خواجه حسینی در واحد طرح و عملیات و گردان پیاده 18 الغدیر در مسئولیت های مختلف فعالیت نمود و سرانجام در عملیات کربلای 5 بر اثر اصابت ترکش به قلبش به شهادت رسید . پیکر وی در گلزار شهدای خلد برین به خاک سپرده شد. از وی فرزندی به نام فاضله به یادگارمانده است.
گزیده ای از وصیّت نامه:
شهادت میراث گرانبهایی است که از اولیای خدا به ما ارث رسیده است و آموخته ایم باید در راه حق ترک سر و جان کرده و حسین بن علی با شهادت خویش و 72 تن از یاران باوفایش این درس عظیم را به شیعیان جهان آموخت که مرگ سرخ به از زندگی ننگین است و ما آموخته ایم که در مکتب شهادت تشیّع باید چگونه برویم و چه زیبا شاعر گفته است که سر جدا ، پیکر جدا ، در محفل یار باید رفت...
وقتی اسم بسیج و بسیجی به گوشم می رسد ، به خود می لرزم و حسرت آن می خورم که ای خدا ، روزی هست که بتوانم چون بسیجی سرباز مهدی (عج) شود. بارها آرزو داشتم همچنان بسیجیان قهرمان در خطوط مقدّم جندالله و پیکار با خصم زبون در کنار آنها که به حق از خودگذشتگان سربدار می باشند، ( باشم)، کسانیکه صحنه های نبرد را با دعاها و راز و نیازهای خویش عطرآگین نمودند. نمی دانم چرا و به کدامین دلیل از جان گذشته ها اینچنین فداکاری می کنند و عاشقانه به دنبال شهادت می روند؟! آنها برای چه خانه و کاشانۀ خویش را رها کرده و به جبهه ها رفته اند؟ وقتی از آنها سؤال می کنی می گویند: چرا حسین خانه و کاشانۀ خود را رهاکرد، چرا حسین حج خود را رها کرد و به کربلا آمد؟
ای برادران بسیج سنگر شما در جبهه همیشه پرخواهد ماند.
اما همیشه به یاد داشته باشید که سنگرتان در شهرها یعنی پایگاههای محل هم باید پر باشد و خدای ناکرده روزی، اگر دشمن حمله کرد باید جوابش را از همین پایگاهها بگیرد. هر چه شما کردید باید بدانید در شهرها حفاظت از خون شهید ، آمدن در پایگاه محل است.