به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس، مژده! فروردین ز نو بنمود گیتی را مسخر/ از مغرب زمین بگرفت تا مشرق سراسر / رایتش افراشت پرچم، زین مقرنس چرخ اخضر /گشت از فرمان وی در خدمتش گردون مقرر / بر جهان و هر چه اندر اوست، یکسر حکمران شد.
این اشعار، مطلع مسمطی است از حضرت امام خمینی رحمت الله علیه که درباره بهار و نوروز و تقارنش با میلاد حضرت مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف در اوان جوانی و طلبگی سرودند و بالغ بر ۲۶ رشته بود.
وقتی در اواخر سال ۱۳۴۱ به دلیل عملکرد ضداسلامی و ضدایرانی رژیم شاه در تصویب قوانین ضد مردمی و برگزاری رفراندوم قلابی و سرکوب روحانیون و انقلابیون و حبس و تبعید آنها، حضرت امام، عید نوروز ۱۳۴۲ را عزای عمومی اعلام کردند، نهضت امام گویی گامهای بلندی در افشای چهره دیکتاتور و وابسته شاه برداشت. امام در اعلامیهای که در ۲۲ اسفند ۱۳۴۱ صادر کردند، نوشتند: «.. چنانچه اطلاع دارید دستگاه حاکمه میخواهد با تمام کوشش به هدم احکام ضروریه اسلام قیام و به دنبال آن مطالبی است که اسلام را به خطر میاندازد؛ لذا این جانب عید نوروز را به عنوان عزا و تسلیت به امام عصر - عجل الله تعالی فرجه - جلوس میکنم و به مردم اعلام خطر مینمایم...»
نخستین عملیات متهورانه طلاب مبارز حوزه علمیه قم
به دنبال عزا اعلام شدن عید نوروز ۱۳۴۲، زمان تحویل سال، هنگامی که صحن مطهر حضرت فاطمه معصومه (علیها السلام) از انبوه جمعیتی که برای لحظه تحویل سال آمده بودند، موج میزد و هزاران نفر در صحن مطهر، داخل حرم، مسجد بالاسر و مسجد اعظم، انتظار تحویل سال ۱۳۴۲ را میکشیدند، در وقت تحویل سال نو که چراغهای حرم برای لحظاتی خاموش و روشن گردید، ناگهان موج اعلامیههای حضرت امام درباره عزای عید سال ۴۲ و تراکتهایی که بازگوکننده خیانتهای رژیم شاه بود، فضای صحن و حرم را سفید کرد و بر روی سر و دست مردم ریخت.
منشا توزیع و پخش اعلامیه ها، طلاب مبارزی بودند که اعلامیهها و تراکتها را زیر عبای خویش پنهان نموده و همچون انقلابیون حرفه ای، با هماهنگی بی نظیری در راس زمانی خاص اقدام به پخش اعلامیهها نمودند و سپس با استفاده از شلوغی حرم و گیجی ماموران شاه، به سرعت متفرق شده و کوچکترین ردپایی از خود برجای نگذاردند.
حضرت آیت الله خامنهای که در آن روزها در بطن مبارزه قرار داشتند، از آن ایام چنین نقل میکنند: «.. ما آن روزها اصلا آرام نداشتیم. به طور دائم در حرکت و فعالیت بودیم تا روز اول فروردین که زوار از سراسر کشور و به خصوص از تهران میآمدند، بتوانیم حداکثر استفاده را بکنیم. تعداد زیادی تراکت تهیه کردیم، تراکتهای فراوانی مبنی بر اینکه ما عید نداریم، پلی کپی کردیم و هنگام تحویل سال، میان مردمی که در صحن مطهر اجتماع کرده بودند، ریخته شد. روز اول فروردین، با پخش اعلامیهها و تراکتهایی مبنی بر عزای عمومی گذشت...» ۱
از جمله طلاب مبارز آن روز، مرحوم علی حجتی کرمانی بود که در خاطراتش ماجرای آن شب را این گونه تعریف نموده: «.. شب اول فروردین که آقایان عید را تحریم کرده بودند، من و آقای شیخ محمد هاشمیان مقداری تراکت برداشتیم و به صحن مطهر حضرت معصومه رفتیم. همان طور که میدانید موقع تحویل سال، صحن و حرم مملو از جمعیت میشود. مردم منتظر تحویل سال بودند و صلوات میفرستادند. من و آقای هاشمیان وسط جمعیت رفتیم و موقع تحویل سال که مردم شروع کردند به صلوات فرستادن و دعا خواندن، ما هم برای شعار دادن علیه رژیم و پخش تراکتها بین مردم، استفاده کردیم. البته مامورین ما را تعقیب کردند، ولی ما به سلامت از حرم بیرون رفتیم...» ۲
شیوه جدید مبارزه در عید نوروز
این برای نخستین بار بود که طلاب حوزه علمیه قم، به چنین عملیاتی دست میزدند و چنین مسئلهای درحالی که رژیم شاه چندین سال نیروهای چپ و راست را سرکوب کرده و مدتی طولانی از دوران مبارزاتی اینچنین سپری شده بود، برای ساواک و سایر نیروهای امنیتی طاغوت، ثقیل و سنگین میآمد. از همین روی بود که دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی شاه احساس خطر عمیقی کردند.
مرحوم علی حجتی کرمانی، درباره رواج این نوع مبارزه یعنی پخش اعلامیه و تراکت در نهضت نوپای اسلامی اظهار داشته: «.. در آن روزها هنوز پخش تراکت در حوزه رسم نشده بود، البته این اقتباسی بود و ما طی رابطهای که از مسجد هدایت داشتیم، یاد گرفته بودیم؛ لذا شعارهای مناسبی انتخاب میکردیم و مینوشتیم و بعد که اینها تصویب میشد، شعارها را به صورت تراکت پخش میکردیم. شعارهای ما، شعارهایی علیه استبداد و استعمار و علیه شاه و دولت بود و حتی علیه همین مواد ششگانه! (شش اصل اولیه انقلاب به اصطلاح سفید شاه) ...» ۳
روال پخش اعلامیه و تراکت توسط طلاب مبارز حوزه علمیه قم و هنگام تحویل سال در حرم مطهر حضرت معصومه علیها السلام، در نوروز سالهای بعد نیز ادامه یافت؛ در عید نوروز ۱۳۴۳ که حضرت امام در حصر بودند و در نوروز ۱۳۴۴ که چند ماه از تبعیدشان میگذشت و در نوروز ۱۳۴۵ که این حرکت افشاگرانه و روشنگرانه طلاب انقلابی به دستگیری عوامل اصلی همچون شهید محمد منتظری و کشف تشکیلات مدرسین انقلابی حوزه و دستگیری گسترده اساتید حوزه انجامید.
نوروزی که امام آمد
اما ایام نوروز ۱۳۴۳، مژدهای جانبخش و روح افزا نیز خصوصا برای پیروان حضرت امام به همراه داشت و آن انتشار خبر آزادی قریب الوقوع ایشان بود که بیش از ۱۰ ماه را در حبس و حصر تهران گذرانده بودند.
تمام روزهای ایام نوروز آن سال را مردم قم و پیروان امام و خصوصا جوانان علاقهمند به ایشان، در انتظار آزادی شان سپری کردند، پیرامون منزل امام در محله یخچال قاضی اجتماع کرده و شبانه روز را در آنجا میگذراندند و بعضا به ابتدای جاده قم - تهران رفته و برای استقبال از قائد و مراد خود، منتظر مینشستند.
تا اینکه سرانجام در ساعت ۲۲ پانزدهم فروردین، سرهنگ مولوی رئیس ساواک تهران و مامورانش، امام را شبانه از قیطریه تهران (محل حصر ایشان) به قم منتقل کردند. آنان امام را در میدان نکویی قم که بیش از صد متر با منزل شان در محله یخچال قاضی فاصله داشت، پیاده نموده و به سرعت دور شدند.
گروهی از جوانان محلی به استقبال حضرت امام رفتند و با سلام و صلوات، ایشان را تا خانه شان مشایعت کردند. علاوه بر حضور جمعیت انبوه در منزل و کوچه محل سکونت امام، برخی از علما و روحانیون طراز اول قم نیز همان شب به دیدار ایشان شتافتند.
لحظاتی نگذشته بود که خبر آزادی امام خمینی در شهر پیچید، عدهای بی اختیار فریاد میکشیدند و خبر آزادی امام را تکرار میکردند و عدهای نیز با ناباوری آن را شایعه میدانستند، ولی همه به سوی منزل امام خمینی حرکت کردند.
طبق گزارش شهربانی قم پس از ورود آیت الله خمینی به قم و اطلاع مردم، دسته دسته طلاب و کسبه برای زیارت به منزل ایشان رفتند. موجی از احساسات در قم و سرتاسر ایران به وجود آمده بود. مشتاقان امام از سرتاسر کشور به سوی قم سرازیر شدند.
گزارش ساواک از استقبال مردمی چنین روایت کرده است: «کثرت مسافرین به قدری بوده که بلیت اتوبوس چندین برابر گران شده و شرکت واحد به ناچار چند دستگاه اتوبوس در خط قم به کار انداخته است، ولی با وجود این گاراژهای مسافربری... بلیط پیش فروش کرده اند... چهار هزار نفر از آذربایجان و چند هزار نفر از گیلان و مازندران جهت زیارت خمینی حرکت کرده اند».
در بهار آزادی، جای شهدا خالی
ایران یکپارچه شور و احساسات نیروهای مذهبی شده بود گویی نوروز واقعی و بهار حقیقی حلول کرده است. هر کس برای ابراز شادمانی و حمایت از قائد عظیم الشان کاری انجام میداد. دسته دسته به سوی تلگرافخانه میرفتند تا خوشحالی خود را خدمت امام و علما ابراز کنند. عدهای از پیروان امام، کاروانهای زیارتی برای دیدار امام آماده ساختند. عدهای به چراغانی و آذین بندی پرداختند. مساجد، حسینیه ها، منزل علما با برقراری جشنهای باشکوه میزبان مردم و علاقهمندان امام بودند.
حضرت امام در ۱۸ فروردین و در جمع دانشجویان دانشگاه تهران که با دستههای گل به استقبال ایشان رفته بودند، اولین سخنرانی خویش، پس از دوران حبس را ایراد کردند و پرشورتر و رساتر به افشای جنایات رژیم شاه از جمله قتل عام پانزده خرداد ۱۳۴۲ پرداختند که در ایام حصر از آن بی خبر مانده بودند.
با سخنرانیهای امام در روزها و ماههای بعد، نهضت سمت و سوی قاطع تری یافت تا ۴ آبان و ماجرای کاپیتولاسیون و سخنرانی کوبنده امام که دیگر رژیم شاه و اربابانش نتوانستند حضور ایشان را تحمل کرده و دست به تبعید امام زدند.
طی سالهای بعد همچنان ایام عید نوروز و تحویل سال، برای انقلابیون پیرو حضرت امام، روزهای افشاگری و روشنگری در جمع مردمی بود که از گوشه و کنار سرزمین ایران به قم رفته و یا طلاب و روحانیون به منطقه آنها میرفتند.
عید نوروز ۱۳۵۷ که نوروز آستانه انقلاب بود، اوج این فعالیتها به شمار رفت که در ۱۰ فروردین به قیام خونین مردم یزد در چهلم شهدای تبریز انجامید و صدها نفر شهید و مجروح گردیدند و این باعث تداوم چهلمهای انقلاب گردید تا پیروزی انقلاب در بهمن ۱۳۵۷ و... تا آنجا که در اولین نوروز انقلاب و در بهار ۱۳۵۸، شعار مردم این شده بود: «در بهار آزادی، جای شهدا خالی»
منبع: کیهان
انتهای پیام/ ۱۳۴