به گزارش خبرنگار دفاعپرس از شهرکرد، «احمد رفیعی وردنجانی» شاعر انقلابی چهارمحال و بختیاری در پی درگذشت سردار پر افتخار و فرمانده قهرمان دوران دفاع مقدس، حاج محمد کیانی شعری سروده و به روح آسمانی این فرمانده دلیر تقدیم کرده است.
میان همهمهی آهها و حیرتها
میانِ بارشِ ناگاهِ اشکِ حسرتها
رسید نوبت پروازِ حاج جمعه علی
پر از غم است ز هجرانِ او حکایتها
ز جمع خسته دلان یار دیگری پر زد
ز جمع پاک تباران و با ارادتها
مجاهدی که نشد خسته از مجاهدتش
همیشه اند چُنین عاشقِ ولایتها
همیشه شهره به صبرند عاشقان
ولی همیشه شهره به میزانِ استقامتها
وجود تشنهی دیدارِ دوستانِ شهید
پرید و رفت به دیدارِ با صداقتها
پرید خادمی از جمعِ خادمان حسین (ع)
شده ست طاق از این اتفاق طاقتها
پرید سویِ خداوند خویش، سرداری
که جبهه داشت به خاطر از او شهامتها
هنوز تیپِ قمر از مرامِ فرمانده
به یاد دارد از آن شورها، صلابتها
هنوز در دلِ گردان حضرت سجاد
به یادگار از او مانده است صحبتها
کجاست او که به والفجر هشت مردانه
به عزم خط شکن او شکسته شد خطها
کجاست اوست که به والفجر ده، شجاعانه
نوشت دفتری از جملهی رشادتها
کجاست او که شبِ کربلای پنج به عشق
نشست بر دل پر درد او جراحتها
کجاست عاشقِ جانبازِ جبههی ایثار
کجاست مردِ سرافراز در مرارتها
نشان فتح ز رهبر گرفت با عزمش
که هست فتح سزاوارِ با لیاقتها
نه هرچگان فقط از رفتنش عزادار است
که زخم خورده به جانهای بابصیرتها
شکسته از غم هجرش دلِ بسیجیها
نشسته غصه به دلهای بچه هیاتها
به هر کجا سخن از محفلِ شهیدان بود
به حاج جمعه علی میرسید صحبتها
به حاج جمعه علی و کلام شیرینش
به اشکهای سرازیر در روایتها
به حاج جمعه علی و صدای جانسوزش
به روضههای غریبانه در مصیبتها
به حاج جمعه علی و غمی که در دل داشت
به آه حسرت او از مرورِ نوبتها
نداشت سیر زمان در نظر کسی وقتی
به پای صحبت او مینشست ساعتها
میانِ خاطرههای بهشت جان میگشت
کسی که بود پذیرایِ این حکایتها
خدا گواه که مرگی به جز شهادت نیست
برای جمعیت تشنهی شهادتها
به قدر قطرهای از او نگفتهام چه کنم؟
به سر رسیده توانِ من و عبارتها
انتهای پیام/