گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس: از آنجا که ساختارهای فرهنگی و آموزشی رژیم شاه ظرفیت حرکت در مسیر اهداف اجتماعی، سیاسی و فرهنگی انقلاب اسلامی را نداشت و نظام آموزشی و فرهنگی بیمار باقیمانده از آن، محیطی ناسالم و بیگانه از فرهنگ و راه و رسم ملت انقلابی رقم زده بود، ضرورت تحولی بنیادین بیش از هر چیز احساس میشد. حضرت امام در پیام نوروزی خویش در اول فروردین ۱۳۵۹ به جدّ به این امر پرداخته و سپس در اول اردیبهشت همان سال در دیدار با اقشار مختلف مردم و اعضای انجمنهای اسلامی دانشجویان دانشگاهها به تشریح چگونگی اسلامی شدن دانشگاهها پرداختند که زمینهساز انقلاب فرهنگی و به تبع آن تعطیلی دانشگاهها از ۱۵ خرداد ۵۹ تا ۲۷ آذر ۱۳۶۱ به منظور انجام اصلاحات لازم گردید و به میزان زیادی به سالمسازی محیط دانشگاهها کمک کرد. (روزنگار زندگی و تاریخ سیاسی اجتماعی امام خمینی، ص ۴۳ و ۴۴)
بخشی از سخنان حضرت امام (ره) که ناظر به ایجاد تحول در دانشگاهها است در ذیل آمده است:
استقلال دانشگاه و دانشجویان در برابر شرق و غرب
دانشگاهها باید تغییر بنیانى کند و باید از نو ساخته بشود که جوانان ما را تربیت کنند به تربیت هاى اسلامى. اگر تحصیل علم مى کنند، در کنار آن تربیت اسلامى باشد، نه آنکه اینها را تربیت کنند به تربیت هاى غربى. نه آنکه یک دسته به طرف غرب بکشانند جوانهاى ما را و یک دسته به طرف شرق و یک دسته با اشخاصى که با ما جنگ دارند، بالفعل اشخاصى که ما را مى خواهند در انحصار اقتصادى قرار بدهند، یا براى ما ادعا مى کنند که ما شما را، حصار اقتصادى مى کشیم دور شما، و دست و پا مى کنند در این موارد، یک دسته از دانشگاهی هاى ما، از جوان هاى ما کمک به آنها نکنند. ما مى خواهیم که چنانچه ملت ایران در مقابل غرب ایستاد، جوان هاى دانشگاهى ما هم همه در مقابلش بایستند.
ما مى خواهیم که اگر ملت ما در مقابل کمونیست ایستاد، تمام دانشگاهی هاى ما هم در مقابل کمونیست بایستند. نه اینکه وقتى این جوان هایى که به واسطه ساده لوحى خودشان، تربیت هاى باطل بعضى از معلمین را قبول کردند و حالا که ما مى خواهیم یک دانشگاه مستقل درست کنیم و تغییر بنیادى بدهیم که مستقل بشود، وابسته به غرب نباشد، وابسته به کمونیسم نباشد، وابسته به مارکسیسم نباشد، چنانچه ما بخواهیم این طور کنیم، جبهه بندى مى کنند. همین دلیل بر این است که ما دانشگاه اسلامى و دانشگاهى که تربیت کرده باشد جوانان ما را نداشتیم و نداریم. همین شاهد است بر اینکه جوانهاى ما تربیت صحیح نشدند، و از آن طرف دنبال تحصیل نیستند.
ما میخواهیم جوانان ما مستقل باشند
تمام عمرشان را صرف شعار مى کنند و صرف تبلیغ سوء باطل. طرفدارى از امریکا، طرفدارى از شوروى. ما مى خواهیم که جوانان ما، جوانان مستقل باشند و خودشان را ببینند. احتیاجات خودشان را ببینند. شرقى نباشند. غربى نباشند. اینهایى که راه افتادند در خیابانها یا در خود دانشگاهها و درگیرى ایجاد مى کنند و زحمت براى دولت و ملت ایجاد مى کنند، اینها اشخاصى هستند که طرفدار غرب یا شرقند؛ و به عقیده من طرفدار غربند. طرفدار امریکایند.
ما که امروز با امریکا در قبال هم ایستادیم، در قبال این ابرقدرت ایستادیم و احتیاج به این داریم که جوانهاى ما هم در قبال آنها بایستند، جوانهاى ما در مقابل خودشان مى ایستند و براى امریکا کار مى کنند.
ما مى خواهیم دانشگاهها را طورى کنیم که جوانهاى ما براى خودشان و براى ملتشان کار کنند. این آقایانى که اشکال مى کنند در این معانى و کنار نشسته و اشکال مى کنند، اینها گمان مى کنند که اعضاى شوراى انقلاب نمى فهمند به اینکه معنى اسلامى کردن این نیست که در همه علوم دو قسم ما داریم. یک قسم هندسه اسلامى داریم. یک قسم هندسه غیر اسلامى.
اشکال مى.کنند. نمىدانند که اعضاى شوراى ما که بعضى از آنها دکتر هستند، و بعضى از آنها مجتهد هستند، نمى فهمند اینها که علوم اسلامى جایى دارد. در مدارس قدیمه هست؛ و اینجا جاى علوم دیگر است. لکن باید دانشگاه اسلامى بشود تا علومى که در دانشگاه تحصیل مى شود در راه ملت و در راه تقویت ملت و با احتیاج ملت همراه باشد. ما مى گوییم که برنامه هایى که در دانشگاهها هست، منتهى مى کند جوانان ما را به اینکه طرف کمونیسم کشیده بشوند یا طرف غرب و نباید این طور باشد. ما مى گوییم که جوانان ما را این معلمینى که یا اساتیدى که در دانشگاه بودند و بعضى از آنها که هستند، نمى گذارند تحصیل حسابى بکنند، آنها را متوقف مى کنند. مانع از پیشرفت آنها هست. در خدمت غرب هستند و مى خواهند ما در همه چیز محتاج به غرب باشیم.
دانشگاه باید استقلال پیدا کند
معنى اسلامى شدن دانشگاه این است که استقلال پیدا کند و خودش را از غرب جدا کند و خودش را از وابستگى به شرق جدا کند و یک مملکت مستقل، یک دانشگاه مستقل، یک فرهنگ مستقل داشته باشیم. عزیزان من، ما از حصر اقتصادى نمى ترسیم. ما از دخالت نظامى نمى ترسیم. آن چیزى که ما را مى ترساند وابستگى فرهنگى است. ما از دانشگاه استعمارى مى ترسیم. ما از دانشگاهى مى ترسیم که جوانهاى ما را آن طور تربیت کنند که خدمت غرب بکنند.
ما از دانشگاهى مى ترسیم که آن طور جوانهاى ما را تربیت کنند که خدمت به کمونیسم کنند. ما مى خواهیم که دانشگاه ما مثل اشخاصى که- بعضى از این اشخاصى که- اشکال به این مسأله کردند، نباشند. اینها نمى فهمند معناى استقلال و معناى اسلامیت دانشگاه را. من آن چیزى را که شوراى انقلاب و رئیس جمهور گفته اند راجع به تصفیه دانشگاه و راجع به اینکه باید دانشگاه از این جهاتى که در آن هست بیرون برود تا مستقل بشود، تا بتوانیم ما استقلالش را حفظ کنیم، پشتیبانى مى کنم؛ و من از تمام جوانها، از تمام جوانها خواستارم که کارشکنى نکنند و مقاومت نکنند و نگذارند که اگر مقاومت کردند، ما تکلیف آخر را براى ملت معین کنیم. از خداوند تعالى سعادت ملت اسلام را و سعادت جوانها را خواستارم؛ و امیدوارم که همان طورى که پیشنهاد شده است، دانشگاهها را از همه عناصر تخلیه کنند و از همه وابستگیها تخلیه کنند، تا اینکه ان شاء اللَّه یک دانشگاه صحیح [با]اخلاقى اسلامى [و]فرهنگ اسلامى تحقق پیدا بکند.
(صحیفه امام، ج۱۲، ص: ۲۵۰-۲۵۲)
انتهای پیام/ 801