گروه فرهنگ دفاعپرس - اکبر صفرزاده؛ رهبر معظم انقلاب درسال ۱۳۹۲ در اجرای بند یک اصل ۱۱۰ قانون اساسی سیاستهای کلی «ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش کشور» که پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام تعیین شده بود را ابلاغ کردند.
در یازده سال گذشته هرسال و در روزمعلم یکی از مهمترین سرفصلهای سخنرانی مقام معظم رهبری ایجاد تحول در نظام آموزش وپرورش کشور بوده است.
آخرین صحبتهای ایشان درمورد آموزش وپرورش ولزوم تحول در این نهاد مربوط میشود به ۱۲/۰۲/۱۴۰۳ که در حضور جمع کثیری از معلمان کشور فرمودند: در باب آموزش و پرورش چند سرفصل را من ذکر میکنم. یک سرفصل که از همه مهمتر است، مسئلهی «تحوّل» است، که آقای وزیر اشاره کردند. ما در گذشته، چند سال این سند تحوّل را گذاشتیم در کشو، درش را هم بستیم! هیچ تحرّکی انجام نگرفت، [لذا]ضرر کردیم. آن چند سالی که سند تحوّل جدّی گرفته نشد، پیشرفتی پیدا نکرد، ضرر کردیم. خب حالا بحمدالله شنیدم که سند، هم مورد بازنگری قرار گرفته، که رو به اتمام است و در حال نهایی شدن است، هم «نقشهی راه» برای اجرای آن آماده شده، که اینها همه مهم است. بخصوص این نقشهی راه برای اجرای سند خیلی مهم است؛ بدانیم این سند را چه جوری بایستی عمل کنیم که در تمام سطوح آموزشوپرورش اثر خودش را ببخشد؛ این خبر خوبی است. نگذارید وقفه ایجاد بشود و کار را به طور جدّی پیش ببرید.
سرفصل سوّم، مسئلهی معاونت پرورشی است. یک برههای از زمان این فکر را القاء کردند که معاونت پرورشی اصلاً لازم نیست؛ چرا؟ منطقشان هم این بود که میگفتند پرورش به وسیلهی خود معلّم باید انجام بگیرد. این حرف درستی است؛ کار معلّم فقط تعلیم نیست؛ خود معلّم باید تربیت هم بکند، پرورش هم بدهد، امّا این کافی نیست؛ بحث سرِ این است. معاونت پرورشی یکی از مهمترین بخشهای آموزشوپرورش است. البتّه امروز معاونت پرورشی مشکلاتی دارد؛ حالا کمبود منابع مالی و نگاههای مختلف [هست، امّا این بخش] باید تقویت بشود.
کم توجهی رسانهها به ضرورت تحول در آموزش و پرورش
علیرغم تاکیدهای مکرر وپیاپی مقام معظم رهبری در مورد ضرورت تحول در آموزش وپرورش، رسانه دیداری وشنیداری ایران مخصوصا صدا وسیما در طول ده سال گذشته توجه کافی را به این مهم نداشته اند. صدا وسیما از ده سال پیش تاکنون باید حداقل صد برنامه با محوریت این موضوع روی آنتن میبرد واین مساله را از زوایای مختلف مورد ارزیابی قرار میداد. به عنوان مثال تک تک کتابهای درسی از پایه اول دبستان تا مقطع دیپلم باید مورد ارزیابی وانتقاد و بازنگری جدی قرار میگرفت، اما اینگونه نشد و بسیاری از کتابهای درسی همان است که بود، بدون ایجاد تغییری فاحش درآن.
بسیاری از مدارس ایران استاندارد نیست
در طول چند دهه گذشته علیرغم وجود زمین کافی در کشور بسیاری از مدارسمان را کوچک ساختیم. متاسفانه برخی ازمدارس دولتی ایران فاقد فضای ورزشی، تفریحی وآموزشی کافی است. تعداد مدرسههای دولتی ایران که در کنارساختمان آموزشی وکلاسهای درس سولهای ورزشی داشته باشند که در پاییزوزمستان که هوا سرد است بچهها بتوانند در سالن سرپوشیده ورزش کنند بسیار کم است. برخی از مدارس دولتی موجود آنقدر کوچک هستند که رفت و آمد بچهها در حیاط یا راهرو به سختی صورت میپذیرد.
پرورش به اندازه کافی جدی گرفته نشده است
بخش عمدهای از انرژی آموزشی مدارس استاندارد دنیا صرف این مساله بسیار مهم واساسی میشود که راه و رسم درست زندگی کردن را به دانش آموز بیاموزند تا اودرمسیر زندگی با قدمهایی استوارتر ومحکمتر گام بردارد، اما در اموزش وپرورش ایران همانطورکه مقام معظم رهبری فرمودند در مساله پرورش کم کاری شده ونیاز به توجه و رسیدگی بیشتری دارد.
فیلم، موسیقی، تئاتر، عکاسی، گرافیک، شعر وحفظ و تفسیروقرائت قرآن مهمترین ابزار تربیتی در عصر حاضر هستند، اما آموزش وپرورش ما در برخی موارد کمترین بهره را از این ابزاربرده است. به عنوان مثال میشد برنامههای پرورشی دانش آموزان به گونهای پیش برود که هر سال مهمترین مسابقات فرهنگی هنری ورزشی هر شهر مربوط به دانش آموزان ومدارس باشد امااینگونه نیست.
اهمیت تغذیه در مدارس دولتی
تغذیه در مدارس دولتی از آن مواردی است که علیرغم اهمیت بسیار بالا کمترمورد توجه جدی قرار گرفته است. برخی دانش آموزانی که درمدارس دولتی تحصیل میکنند بدسرپرست هستند وبرخی بدون سرپرست؛ برخی در خانوادهای معتاد زندگی میکنند ویا خانوادهای فقیر. اینگونه دانش آموزان اغلب صبحانه نخورده به مدرسه میروند وبرخی شاید از خوردن نهار یا شام یا حتی میوه محروم باشند. خانه والدین که خانه اول آنها است مواد غذایی لازم را در اختیار آنها نمیگذارد وخانه دوم آنها که مدرسه است نیزهمین طور. مدارس ما در غایت آرمانی وانسانی واسلامی خود باید به این سمت پیش بروند که به دانش آموزان صبحانهای کامل ومفید بدهند. مدارس ما باید معلم تغذیه داشته باشند. مساله تغذیه دانش آموزان باهمکاری والدین ونظارت وحمایت آموزش و پرورش به راحتی حل میشود.
نحوه استخدام معلم در ایران نیازمند بازنگری است
در حال حاضر استخدام معلم در ایران بدین شکل انجام میشود که فرد بعد از پایان دوره تحصیل در دانشگاه ودر حالیکه حدودا بیست وچندسال سن دارد جذب آموزش وپرورش میشود و جهت آموزش دادن به دانش آموزان سرکلاس میرود. چند سوال اساسی در این مورد مطرح است: آیا این جوان بیست وچند ساله توان اداره یک کلاس سی نفره را دارد؟ آیا آمادگیهای روحی وروانی لازم برای مواجه با سی دانش آموز وسی شخصیت مختلف را دارد؟ آیا از نظرعلمی به آن درجه از کیفیت وکمیت رسیده که بتواند جواب سوالات بیشمار دانش آموزان رابدهد؟
در زندگی اجتماعی ما انسانها وضعیت به اینگونه است که افراد بعد از چهل یا پنجاه سالگی به پختگی میرسند وقابل اعتماد میشوند. متاسفانه نظام آموزش وپرورش درایران به اینگونه است که برخی معلمها در سن پنجاه یا پنجاه وپنج سالگی بازنشسته میشوند یعنی درست در زمانی که میتوانند بچهها را به بهترین شکل ممکن تربیت کنند بیکار شده وکنار گذاشته میشوند. شاید بهتراینگونه باشد که شغل معلمی دیرتر شروع شود ودیرترتمام شود مثلا در چهل سالگی وبا مدرک دکتری آغاز شود ودرهفتاد سالگی به پایان برسد.
انتهای پیام/ 121